۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
مدتى نيز در سمت «بازرس كل فرهنگ» به كار پرداخت و در سال 1927م به سبب خدماتش، مردم باليك سرى او را به نمايندگى مجلس برگزيدند. در همان حال آرزوى ديرينهاش يعنى تدريس در دانشگاه نيز جامه عمل پوشيد و ضمن نمايندگى مردم باليك سرى، به تدريس تاريخ در دانشكده ادبيات دانشگاه استانبول پرداخت. | مدتى نيز در سمت «بازرس كل فرهنگ» به كار پرداخت و در سال 1927م به سبب خدماتش، مردم باليك سرى او را به نمايندگى مجلس برگزيدند. در همان حال آرزوى ديرينهاش يعنى تدريس در دانشگاه نيز جامه عمل پوشيد و ضمن نمايندگى مردم باليك سرى، به تدريس تاريخ در دانشكده ادبيات دانشگاه استانبول پرداخت. | ||
وى خواه ضمن تدريس در دبيرستانها و دانشگاه و خواه در دوره نمايندگى مجلس و شغل بازرسى كل فرهنگ، از خلق آثار تحقيقى دست بر نداشت. هنگام خدمت در سمت بازرسى، از ديدهها و | وى خواه ضمن تدريس در دبيرستانها و دانشگاه و خواه در دوره نمايندگى مجلس و شغل بازرسى كل فرهنگ، از خلق آثار تحقيقى دست بر نداشت. هنگام خدمت در سمت بازرسى، از ديدهها و بررسىهایش در طول اين دوره از خدمت، اثر تحقيقى ارزندهاى در دو جلد بنام «كتيبهها» ابداع كرد و نيز طى خدمت در كوتاهيه، دو اثر تحقيقى ديگر به اسامى «شهر كوتاهيه» و «شهر ليواس» تأليف كرد. | ||
با تشكيل مؤسسه تاريخ ترك، به عضويت آن مؤسسه درآمد و در اين ايام بود كه به انتشار مقالات تحقيقى مداوم در نشريه مؤسسه مزبور پرداخت و تا لحظه مرگ نيز دمى از كار تحقيق باز نماند. وقتى گفته مىشود «تا لحظه مرگ»، واقعى است، زيرا به نقل از گفته دكتر [[نصیری، محمدرضا|محمدرضا نصيرى]] كه تا دقايقى پيش از مرگ اوزون چارشلى، در كتابخانه موزه «توپقاپى» استانبول با او بود، محقق خستگىناپذير در حال تحقيق درباره يك سند تاريخى بود و گفتگويى نيز با دكتر نصيرى درباره قرائت يك سند تاريخى فارسی داشت، كه براى صرف نهار از محل كار خود خارج مىشود و جلو در موزه توپقاپى بر زمين مىافتد. به بيمارستانش مىبرند و در آنجا شعله پرفروغ حياتش خاموش مىشود. مرگ اين محقق و دانشمند ارزنده، در پاييز سال 1975م اتفاق افتاد. | با تشكيل مؤسسه تاريخ ترك، به عضويت آن مؤسسه درآمد و در اين ايام بود كه به انتشار مقالات تحقيقى مداوم در نشريه مؤسسه مزبور پرداخت و تا لحظه مرگ نيز دمى از كار تحقيق باز نماند. وقتى گفته مىشود «تا لحظه مرگ»، واقعى است، زيرا به نقل از گفته دكتر [[نصیری، محمدرضا|محمدرضا نصيرى]] كه تا دقايقى پيش از مرگ اوزون چارشلى، در كتابخانه موزه «توپقاپى» استانبول با او بود، محقق خستگىناپذير در حال تحقيق درباره يك سند تاريخى بود و گفتگويى نيز با دكتر نصيرى درباره قرائت يك سند تاريخى فارسی داشت، كه براى صرف نهار از محل كار خود خارج مىشود و جلو در موزه توپقاپى بر زمين مىافتد. به بيمارستانش مىبرند و در آنجا شعله پرفروغ حياتش خاموش مىشود. مرگ اين محقق و دانشمند ارزنده، در پاييز سال 1975م اتفاق افتاد. |
ویرایش