۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
1. نویسنده در مقدمهاش بر چاپ پنجم - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اين چاپ برخى از مطالب را تصحيح كردم و به آن اطلاعاتى افزودم كه منشأ آن كتابهاى خطى است كه اخيرا كشف كردهام و همچنين كتابهاى چاپى است كه در دهه حاضر منتشر شده است.<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص3</ref> | 1. نویسنده در مقدمهاش بر چاپ پنجم - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اين چاپ برخى از مطالب را تصحيح كردم و به آن اطلاعاتى افزودم كه منشأ آن كتابهاى خطى است كه اخيرا كشف كردهام و همچنين كتابهاى چاپى است كه در دهه حاضر منتشر شده است.<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص3</ref> | ||
2. نویسنده در مطلبى جالب تحت عنوان «وضع جهلة الصالحين للحديث» چنين نوشته است: برخى از صالحان در جعل و وضع حديث شركت كردهاند تا مردم را به خير و ثواب دعوت كنند و از شرّ و عقاب دور سازند و اين البته از نادانى آنها ريشه گرفته است؛ درحالىكه روايات فراوان و صحيحى كه در مورد تشويق به اخلاق پسنديده و اعمال خير در منابع وجود دارد، براى هركسى كه موعظه و تشويق و تنبيه بخواهد كافى است. يكى از كسانى كه به جعل مشهور شد، غلام خليل بود كه زاهدانه زندگى مىكرد، بهطورىكه بغداد در روز رحلتش درب | 2. نویسنده در مطلبى جالب تحت عنوان «وضع جهلة الصالحين للحديث» چنين نوشته است: برخى از صالحان در جعل و وضع حديث شركت كردهاند تا مردم را به خير و ثواب دعوت كنند و از شرّ و عقاب دور سازند و اين البته از نادانى آنها ريشه گرفته است؛ درحالىكه روايات فراوان و صحيحى كه در مورد تشويق به اخلاق پسنديده و اعمال خير در منابع وجود دارد، براى هركسى كه موعظه و تشويق و تنبيه بخواهد كافى است. يكى از كسانى كه به جعل مشهور شد، غلام خليل بود كه زاهدانه زندگى مىكرد، بهطورىكه بغداد در روز رحلتش درب مغازههایش را بست و بااينهمه، همو احاديث بسيارى در زمينه «رقائق» (رقيقكنندههاى قلب) جعل كرد و در پاسخ به اعتراضى كه به او شده بود، اعتراف كرد و گفت: «وضعناها نرقّق بها قلوب العامة»؛ (آن روايات را جعل كرديم تا دلهاى مردم را با آن نرم كنيم).<ref>ر. ك.: متن كتاب، ص33</ref> | ||
3. نویسنده تأكيد كرده است كه اولين كسانى كه من مىشناسم كه در مورد ضعيفان (شخصيتها و راويان نامعتبر) اثرى نوشتهاند عبارتند از يحيى بن سعيد قطان، يحيى بن معين، على بن مدينى، محمد بن عبدالله برقى زهرى و ابوحفص عمرو بن على فلاس و.<ref>ر. ك.: همان، ص100</ref> | 3. نویسنده تأكيد كرده است كه اولين كسانى كه من مىشناسم كه در مورد ضعيفان (شخصيتها و راويان نامعتبر) اثرى نوشتهاند عبارتند از يحيى بن سعيد قطان، يحيى بن معين، على بن مدينى، محمد بن عبدالله برقى زهرى و ابوحفص عمرو بن على فلاس و.<ref>ر. ك.: همان، ص100</ref> | ||
4. نویسنده در مورد شناخت اسامى راويان نوشته است: برخى از راويان با القاب يا | 4. نویسنده در مورد شناخت اسامى راويان نوشته است: برخى از راويان با القاب يا كنيههایشان مشهور شدهاند، ولى در اسناد روايات، اسم آنان بهصورت صريح نيامده و يا يك بار بهصورت روشن آمده و بار ديگر با لقب و كنيه ذكر شده و به همين جهت ممكن است پنداشته شود كه فرد مذكور دو نفر است؛ به همين جهت و براى جلوگيرى از اشتباه، كتابهایى نوشته شده تا همين موارد را آشكار سازد و.<ref>ر. ك.: همان، ص183</ref> | ||
5. نویسنده، هرچند سنىمذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا پژوهش مىكند و بيشتر منابعش نيز عبارت از آثار اسلامى غير شيعى و يا كتابهاى شرقشناسان است، ولى به آثار شيعه نيز مقدارى توجه كرده و از جمله به بررسى نقش دانشمندان شيعى در زمينه علم رجال و رشد و توسعه آن پرداخته و توضيحاتى، البته نهچندان كامل ذكر كرده است.<ref>ر. ك.: همان، ص218 - 229</ref> | 5. نویسنده، هرچند سنىمذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا پژوهش مىكند و بيشتر منابعش نيز عبارت از آثار اسلامى غير شيعى و يا كتابهاى شرقشناسان است، ولى به آثار شيعه نيز مقدارى توجه كرده و از جمله به بررسى نقش دانشمندان شيعى در زمينه علم رجال و رشد و توسعه آن پرداخته و توضيحاتى، البته نهچندان كامل ذكر كرده است.<ref>ر. ك.: همان، ص218 - 229</ref> |
ویرایش