۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
#نویسنده در مقدمهاش كه آن را در شيراز به تاريخ 1416/3/1ق نوشته، چنين آورده است: | #نویسنده در مقدمهاش كه آن را در شيراز به تاريخ 1416/3/1ق نوشته، چنين آورده است: | ||
#: «از سالهاى طولانى قبل از اين، در بين كتب انساب و تراجم و تواريخ در جستجوى نشانههاى روشن از فرزندان امام باقر(ع) بودم تا دريافتم كه اعقاب ايشان فراوان است و همين مطلب مرا به كاوش در اين موضوع واداشت تا غبار فراموشى را در تاريخ از آن بزدايم و امورى عزم مرا بر ادامه اين تحقيق افزون ساخت؛ از جمله اينكه در | #: «از سالهاى طولانى قبل از اين، در بين كتب انساب و تراجم و تواريخ در جستجوى نشانههاى روشن از فرزندان امام باقر(ع) بودم تا دريافتم كه اعقاب ايشان فراوان است و همين مطلب مرا به كاوش در اين موضوع واداشت تا غبار فراموشى را در تاريخ از آن بزدايم و امورى عزم مرا بر ادامه اين تحقيق افزون ساخت؛ از جمله اينكه در كتابهایى مشهور در اين فنّ در هنگام بحث از اولاد امام باقر(ع) آمده كه: «من انتسب إلى الباقر(ع) من غير ولده الصادق فهو كذاب دعي»؛ يعنى «هر كسى كه به امام باقر از راه ديگرى غير از فرزندش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] منسوب شود، پس او كذاب و مدعى است» و يا «إن العقب من جعفر وحده»؛ يعنى «اعقاب امام باقر(ع) فقط از راه امام جعفر(ع) است» و امثال اين عبارات... | ||
#:همچنين اينكه جمعيت فراوانى از سادات كه آنان را مىشناسم در ایران و عراق كه نسبتشان به امام باقر(ع) مىرسد و نسبشان از راه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نيست و اين برخلاف مطلبى است كه در نزد نسابان مشهور است؛ درحالىكه شكى در صدق اين سادات نيست، بهخاطر كثرتشان و دور بودنشان از يكديگر و وجود شجرهنامههاى قديمى كه از صدها سال قبل حفظش مىكنند و دانشمندان بزرگ و برخى از نسابان گواهى به صحتش دادهاند و...».<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-15</ref> | #:همچنين اينكه جمعيت فراوانى از سادات كه آنان را مىشناسم در ایران و عراق كه نسبتشان به امام باقر(ع) مىرسد و نسبشان از راه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نيست و اين برخلاف مطلبى است كه در نزد نسابان مشهور است؛ درحالىكه شكى در صدق اين سادات نيست، بهخاطر كثرتشان و دور بودنشان از يكديگر و وجود شجرهنامههاى قديمى كه از صدها سال قبل حفظش مىكنند و دانشمندان بزرگ و برخى از نسابان گواهى به صحتش دادهاند و...».<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-15</ref> | ||
#بخش وسيعى از زندگى هاشميان در دوران حكومت اموى را غبار ابهام و پيچيدگى در بر گرفته است و بهويژه زندگى علوىها در قسمت مهمى از حكومت عباسى. اين غموض را هر كسى كه در تاريخ اين دو دوره (اموى و عباسى) اندك تأملى كند، مىيابد... پس در اين صورت، شگفت نيست كههاشميان در دوران سلطه حكومت اموى پنهان شوند و هيچ عجيب نيست كه حكومت عباسى وقتى دستگيره قدرت را به چنگ آورد آثار علويان را محو كند.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص17</ref> | #بخش وسيعى از زندگى هاشميان در دوران حكومت اموى را غبار ابهام و پيچيدگى در بر گرفته است و بهويژه زندگى علوىها در قسمت مهمى از حكومت عباسى. اين غموض را هر كسى كه در تاريخ اين دو دوره (اموى و عباسى) اندك تأملى كند، مىيابد... پس در اين صورت، شگفت نيست كههاشميان در دوران سلطه حكومت اموى پنهان شوند و هيچ عجيب نيست كه حكومت عباسى وقتى دستگيره قدرت را به چنگ آورد آثار علويان را محو كند.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص17</ref> |
ویرایش