۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
عناوين مقالات به ترتيب عبارتند از: | عناوين مقالات به ترتيب عبارتند از: | ||
«جستارى در مسئله خودشناسى»: نویسنده معتقد است كه اگر انسان خود را بشناسد و به موقعيت عالى خود پى ببرد و بداند كه كيست و در كجاست و به كجا مىرود، به بسيارى از حقايق پى برده و در ساختن شخصيت خود، | «جستارى در مسئله خودشناسى»: نویسنده معتقد است كه اگر انسان خود را بشناسد و به موقعيت عالى خود پى ببرد و بداند كه كيست و در كجاست و به كجا مىرود، به بسيارى از حقايق پى برده و در ساختن شخصيت خود، نهایت كوشش و فعاليت را خواهد نمود. به باور وى، انسان با شناخت خويش به اين نتيجه مىرسد كه بايد داراى چه آراستگىهایى باشد و از چه برنامههایى دورى نمايد و نيز به اين معنى پى خواهد برد كه كمالش در چيست و سقوطش به چه عواملى بستگى دارد. | ||
وى اذعان دارد كه انسان با خودشناسى مىتواند به كمبودهاى خويش آگاه شده و به امراض روحى و فكرى خود علم پيدا كند و مىفهمد كه داراى چه | وى اذعان دارد كه انسان با خودشناسى مىتواند به كمبودهاى خويش آگاه شده و به امراض روحى و فكرى خود علم پيدا كند و مىفهمد كه داراى چه خلأهایى است؛ بنابراین، به دنبال جبران كمبودها، علاج امراض و پر كردن خلأهاى درونى خود برخواهد آمد. | ||
ساختمان جسمى انسان در قرآن، شگفتىهاى انسان از ديدگاه دانشمندان، برترى روحانى انسان، نياز بشر به راهنمايى الهى، آثار شوم هوسرانى، تزكيه در نگاه قرآن، تقوا و پرهيز از گناه، دورنمايى از وضع نفس، محروميتهاى شوم، قدرت عقل، ثمرات ارتباط معنوى و... از جمله عناوين اين مقاله مىباشند. | ساختمان جسمى انسان در قرآن، شگفتىهاى انسان از ديدگاه دانشمندان، برترى روحانى انسان، نياز بشر به راهنمايى الهى، آثار شوم هوسرانى، تزكيه در نگاه قرآن، تقوا و پرهيز از گناه، دورنمايى از وضع نفس، محروميتهاى شوم، قدرت عقل، ثمرات ارتباط معنوى و... از جمله عناوين اين مقاله مىباشند. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
وى معتقد است در صورتى كه عبوديت انسان، صحيح صورت بگيرد؛ يعنى انسان به حقيقت، تابع برنامههاى سعادتبخش پروردگار عالم باشد، تمام استعدادها، هنرها و مايههاى اصالت و معرفت وى شكوفا خواهد شد و اين موجود محدود خاکى، وجودى الهى و ملكوتى و بندهاى متصل به خداى متعال خواهد گشت. | وى معتقد است در صورتى كه عبوديت انسان، صحيح صورت بگيرد؛ يعنى انسان به حقيقت، تابع برنامههاى سعادتبخش پروردگار عالم باشد، تمام استعدادها، هنرها و مايههاى اصالت و معرفت وى شكوفا خواهد شد و اين موجود محدود خاکى، وجودى الهى و ملكوتى و بندهاى متصل به خداى متعال خواهد گشت. | ||
«اخلاق و | «اخلاق و زيبايىهایش»: در اين مقاله اين نكته بيان شده است كه اخلاق در فرهنگ الهى، از موقعيت بسيار مهمى برخوردار بوده و قواعد عالى اخلاق، بهترين راهنما براى تزكيه نفس از آلودگىهاست. | ||
«بازگشت به انسانيت»: نویسنده در اين مقاله، اين نكته را اثبات مىكند كه اسلام براى تأمين نيازهاى انسان، چه در زمينه مادى و چه در زمينه معنوى، وظايف و مسئوليتهاى مهمى را معين كرده كه با بهكارگرفتن آن، مشكلات شخصى و اجتماعى قابل حل و در پرتو عمل به آن، سعادت، نصيب انسان خواهد شد. | «بازگشت به انسانيت»: نویسنده در اين مقاله، اين نكته را اثبات مىكند كه اسلام براى تأمين نيازهاى انسان، چه در زمينه مادى و چه در زمينه معنوى، وظايف و مسئوليتهاى مهمى را معين كرده كه با بهكارگرفتن آن، مشكلات شخصى و اجتماعى قابل حل و در پرتو عمل به آن، سعادت، نصيب انسان خواهد شد. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
الف) مادىگرى: پيروان اين مسلك، فقط به ظاهر زندگى پرداخته و ثروت، نفوذ و مقام را به هر وسيلهاى كه باشد، كسب مىكنند. | الف) مادىگرى: پيروان اين مسلك، فقط به ظاهر زندگى پرداخته و ثروت، نفوذ و مقام را به هر وسيلهاى كه باشد، كسب مىكنند. | ||
ب) مسلك عزلتگزينى و گوشهگيرى: رهروان اين طريق، تنها به | ب) مسلك عزلتگزينى و گوشهگيرى: رهروان اين طريق، تنها به كارهایى كه درخور روح است اقدام مىكنند. | ||
او معتقد است كه اين دو مرام، بشريت را از هدفى كه برایش منظور شده، منحرف مىسازد. | او معتقد است كه اين دو مرام، بشريت را از هدفى كه برایش منظور شده، منحرف مىسازد. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
3. استعمار: به اعتقاد نویسنده، اگرچه اسلام تاكنون جوامع اسلامى را با دستورهاى خود حفظ كرده است، ولى ضربههاى ناجوانمردانهاى از اوضاع و احوال زمامدارى دولتهاى به ظاهر اسلامى، در طول 14 قرن، اسلامیان را براى افتادن به كام استعمار، بهتدريج آماده كرد؛ آنچنانكه ورود استعمارگران به كشورهاى اسلامى، زحمت چندانى نداشت، بلكه گويى پس از آمدن، بر سر سفره آماده شدهاى با تعارفات لازمه، از طرف دولتها و ملتهاى خوابآلود اسلامى، قرار گرفتند. | 3. استعمار: به اعتقاد نویسنده، اگرچه اسلام تاكنون جوامع اسلامى را با دستورهاى خود حفظ كرده است، ولى ضربههاى ناجوانمردانهاى از اوضاع و احوال زمامدارى دولتهاى به ظاهر اسلامى، در طول 14 قرن، اسلامیان را براى افتادن به كام استعمار، بهتدريج آماده كرد؛ آنچنانكه ورود استعمارگران به كشورهاى اسلامى، زحمت چندانى نداشت، بلكه گويى پس از آمدن، بر سر سفره آماده شدهاى با تعارفات لازمه، از طرف دولتها و ملتهاى خوابآلود اسلامى، قرار گرفتند. | ||
«قضا و قضاوت در اسلام»: بىترديد انسان در تولد، مرگ و برپايى نظام جسمى، به قوانين تكوين متكى است و در اين مسئله با تمام موجودات عالم، همسان و همراه مىباشد، ولى آنچه نویسنده در اين مقاله به دنبال آن است، اثبات اين نكته است كه قوانين تكوين هرگز عامل شكوفا شدن و تحصيل مايههاى كرامت و فضيلت نيست و عقل، فطرت، وجدان و انسانيت انسان، با اين نوع قوانين، به رشد و كمال نمىرسد، بلكه انسان براى صعود به قلههاى كمال، نيازمند قوانين ديگرى است كه او را در راه شكفته شدن | «قضا و قضاوت در اسلام»: بىترديد انسان در تولد، مرگ و برپايى نظام جسمى، به قوانين تكوين متكى است و در اين مسئله با تمام موجودات عالم، همسان و همراه مىباشد، ولى آنچه نویسنده در اين مقاله به دنبال آن است، اثبات اين نكته است كه قوانين تكوين هرگز عامل شكوفا شدن و تحصيل مايههاى كرامت و فضيلت نيست و عقل، فطرت، وجدان و انسانيت انسان، با اين نوع قوانين، به رشد و كمال نمىرسد، بلكه انسان براى صعود به قلههاى كمال، نيازمند قوانين ديگرى است كه او را در راه شكفته شدن اصالتهایش كمك كرده و با عقل، وجدان و فطرتش تناسب داشته باشد. | ||
«ولايت و رهبرى در اسلام»: اين مقاله، به درخواست بنياد نهجالبلاغة و در چهار بخش زير، نوشته شده است: | «ولايت و رهبرى در اسلام»: اين مقاله، به درخواست بنياد نهجالبلاغة و در چهار بخش زير، نوشته شده است: |
ویرایش