پرش به محتوا

تاریخ عالم آرای عباسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۴۰: خط ۴۰:
عالم آراى عباسى را از نظر اهميت مطالب آن مى‌توان به دو بخش تقسيم كرد: بخش نخست از آغاز كتاب تا حدود وقايع اواخر روزگار سلطان محمد خدابنده كه مؤلف از منابع گوناگون و روايات شفاهى بهره برده است؛ بخش دوم كه اسكندربيك خود در مقام منشى ديوان ناظر بسيارى از رويدادها بوده، از اهميت بيشترى برخوردار است. اسكندربيك، چنانكه خود گفته، درباره نسب پادشاهان صفوى و احوال نياكان اين دودمان - مانند بيشتر منابع آن دوره - بر صفوه الصفاى ابن بزاز تكيه داشته، و از «اتفاق جمهور علماى انساب»، ياد كرده است كه نسب شيخ صفى‌الدين اردبيلى را به امام موسى كاظم(ع) رسانده‌اند. مؤلف جز آن به روايات شفاهى نيز استناد جسته، و گاه درباره آن داورى كرده است.
عالم آراى عباسى را از نظر اهميت مطالب آن مى‌توان به دو بخش تقسيم كرد: بخش نخست از آغاز كتاب تا حدود وقايع اواخر روزگار سلطان محمد خدابنده كه مؤلف از منابع گوناگون و روايات شفاهى بهره برده است؛ بخش دوم كه اسكندربيك خود در مقام منشى ديوان ناظر بسيارى از رويدادها بوده، از اهميت بيشترى برخوردار است. اسكندربيك، چنانكه خود گفته، درباره نسب پادشاهان صفوى و احوال نياكان اين دودمان - مانند بيشتر منابع آن دوره - بر صفوه الصفاى ابن بزاز تكيه داشته، و از «اتفاق جمهور علماى انساب»، ياد كرده است كه نسب شيخ صفى‌الدين اردبيلى را به امام موسى كاظم(ع) رسانده‌اند. مؤلف جز آن به روايات شفاهى نيز استناد جسته، و گاه درباره آن داورى كرده است.


مهم‌ترين بخش تاريخ عالم آراى عباسى، بخش دوم آن است كه حاوى شرح وقايعى است كه اسكندربيك به اقتضاى شغل خود ناظر بسيارى از آن‌ها بوده است. افزون بر اين، استفاده او از اسناد دولتى و تماس با دولتمردان حكومت و ايلچيان دولت‌هاى بيگانه، به اين بخش از اثر وى اعتبار بيشترى بخشيده است. عالم آراى عباسى از آغاز تا زمان جلوس شاه عباس كبير، به طور موضوعى فصل‌بندى شده، و از اين پس دقيقاً بر اساس سنوات نگارش يافته است. هر فصل با ذكر سال تركى و معادل هجرى قمرى آن آغاز شده، و همين گونه به ترتيب سال‌هاى سلطنت شاه عباس پيش رفته است؛ هر چند در تطبيق آن‌ها گاه خطاهايى رخ داده كه نتيجه تصحيف، يا لغزش خود مؤلف بوده است.
مهم‌ترين بخش تاريخ عالم آراى عباسى، بخش دوم آن است كه حاوى شرح وقايعى است كه اسكندربيك به اقتضاى شغل خود ناظر بسيارى از آن‌ها بوده است. افزون بر اين، استفاده او از اسناد دولتى و تماس با دولتمردان حكومت و ايلچيان دولت‌هاى بيگانه، به اين بخش از اثر وى اعتبار بيشترى بخشيده است. عالم آراى عباسى از آغاز تا زمان جلوس شاه عباس كبير، به طور موضوعى فصل‌بندى شده، و از اين پس دقيقاً بر اساس سنوات نگارش يافته است. هر فصل با ذكر سال تركى و معادل هجرى قمرى آن آغاز شده، و همين گونه به ترتيب سال‌هاى سلطنت شاه عباس پيش رفته است؛ هر چند در تطبيق آن‌ها گاه خطاهایى رخ داده كه نتيجه تصحيف، يا لغزش خود مؤلف بوده است.


اسكندربيك، در بسيارى مواضع به ناچار ذكر واقعه‌اى را قطع كرده، و دنباله آن را در بيان وقايع سال بعد پى گرفته است. اين روش و نيز نقل جزئيات رويدادها در عالم آراى عباسى سبب شده است تا [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] سخت بر مؤلف خرده بگيرد. براون بر آن است كه در طرح كلى عالم آراى عباسى و آثار مشابه آن، نظم و ترتيب وجود ندارد و نقل جزئيات ماجراها براى خواننده ملال آور است و چگونگى اوضاع مذهبى و اجتماعى آن روزگار تنها به صورت ضمنى و تصادفى از ميان شرح رويدادها يافت مى‌شود. اما بايد گفت اسكندربيك براى رعايت اسلوب تاريخ‌نگارى سال شمارانه خود - همچون بسيارى از مورخان اسلامى - چاره‌اى نداشته، جز آن كه رويدادها را ذيل سنوات ذكر كند؛ گر چه گاه موجب گسيختگى نظم مطلب شده است، با اين حال مؤلف ماهرانه با شرح مختصرى كه از وقايع پيشين به دست مى‌دهد، خواننده را به پى‌گيرى و ادامه ماجراها فرا مى‌خواند.
اسكندربيك، در بسيارى مواضع به ناچار ذكر واقعه‌اى را قطع كرده، و دنباله آن را در بيان وقايع سال بعد پى گرفته است. اين روش و نيز نقل جزئيات رويدادها در عالم آراى عباسى سبب شده است تا [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] سخت بر مؤلف خرده بگيرد. براون بر آن است كه در طرح كلى عالم آراى عباسى و آثار مشابه آن، نظم و ترتيب وجود ندارد و نقل جزئيات ماجراها براى خواننده ملال آور است و چگونگى اوضاع مذهبى و اجتماعى آن روزگار تنها به صورت ضمنى و تصادفى از ميان شرح رويدادها يافت مى‌شود. اما بايد گفت اسكندربيك براى رعايت اسلوب تاريخ‌نگارى سال شمارانه خود - همچون بسيارى از مورخان اسلامى - چاره‌اى نداشته، جز آن كه رويدادها را ذيل سنوات ذكر كند؛ گر چه گاه موجب گسيختگى نظم مطلب شده است، با اين حال مؤلف ماهرانه با شرح مختصرى كه از وقايع پيشين به دست مى‌دهد، خواننده را به پى‌گيرى و ادامه ماجراها فرا مى‌خواند.
خط ۴۷: خط ۴۷:




يكى از ويژگى‌هاى برجسته عالم آراى عباسى شرح احوال دولتمردان، ديوان‌سالاران، علما، شاعران و هنرمندان است كه در دو بخش: يكى در پايان شرح وقايع سلطنت شاه طهماسب و ديگرى در پايان شرح وقايع سلطنت شاه عباس تنظيم شده، و نيز شرح حال درگذشتگان در پايان هر سال آمده است. اسكندربيك در اين بخش‌ها بيشتر به بيان پايگاه و نقش سياسى كسانى پرداخته است كه در دولت اهميتى داشته‌اند. از همين رو وى را مى‌توان آغازگر شيوه‌اى نو در تاريخ‌نگارى دوران متأخرتر ایران به شمار آورد كه بعدها مورخانى؛ چون محمد يوسف واله اصفهانى از او پيروى كرده‌اند. اسكندربيك، همچنين در پايان شرح وقايع سلطنت شاه طهماسب و شاه عباس آگاهى‌هاى گرانبهايى از طوايف مختلف قزلباش و شرح حال - هر چند كوتاه - و مشاغل امراى آنان در دستگاه صفويان به دست داده است كه از اين طريق به آسانى مى‌توان به جايگاه هر يك از آن طوايف در دولت صفوى پى برد.
يكى از ويژگى‌هاى برجسته عالم آراى عباسى شرح احوال دولتمردان، ديوان‌سالاران، علما، شاعران و هنرمندان است كه در دو بخش: يكى در پايان شرح وقايع سلطنت شاه طهماسب و ديگرى در پايان شرح وقايع سلطنت شاه عباس تنظيم شده، و نيز شرح حال درگذشتگان در پايان هر سال آمده است. اسكندربيك در اين بخش‌ها بيشتر به بيان پايگاه و نقش سياسى كسانى پرداخته است كه در دولت اهميتى داشته‌اند. از همين رو وى را مى‌توان آغازگر شيوه‌اى نو در تاريخ‌نگارى دوران متأخرتر ایران به شمار آورد كه بعدها مورخانى؛ چون محمد يوسف واله اصفهانى از او پيروى كرده‌اند. اسكندربيك، همچنين در پايان شرح وقايع سلطنت شاه طهماسب و شاه عباس آگاهى‌هاى گرانبهایى از طوايف مختلف قزلباش و شرح حال - هر چند كوتاه - و مشاغل امراى آنان در دستگاه صفويان به دست داده است كه از اين طريق به آسانى مى‌توان به جايگاه هر يك از آن طوايف در دولت صفوى پى برد.


دقت در عباراتى كه اسكندربيك با آن‌ها منابع اخبار خود را بازگفته، سخت شايان توجه است. بيشتر منابع گزارش او با مكان و فضاى رويدادها همسانى دارد؛ مثلاً آن گاه كه او از رقابت پرى خان خانم، خواهر سلطان محمد خدابنده و مهد عليا، همسر او، دو زن جاه طلب دربار پرده بر مى‌دارد، به گفته‌هاى (بعضى خواجه سرايان) استناد جسته است.
دقت در عباراتى كه اسكندربيك با آن‌ها منابع اخبار خود را بازگفته، سخت شايان توجه است. بيشتر منابع گزارش او با مكان و فضاى رويدادها همسانى دارد؛ مثلاً آن گاه كه او از رقابت پرى خان خانم، خواهر سلطان محمد خدابنده و مهد عليا، همسر او، دو زن جاه طلب دربار پرده بر مى‌دارد، به گفته‌هاى (بعضى خواجه سرايان) استناد جسته است.
خط ۵۵: خط ۵۵:
اسكندربيك به جز نقل رويدادها، خواننده را با كاردانى يا سستى دولتمردان و توطئه‌ها و دسيسه‌هاى آنان به خوبى آشنا مى‌سازد؛ حتى به خواننده اجازه مى‌دهد تا نيم نگاهى به حرم دربار داشته باشد. از سوى ديگر علل رويدادها و تأثير آن‌ها را بر اوضاع سياسى و اجتماعى عهد صفوى، به نيكى تبيين مى‌كند. مثلاً دست‌اندازى ازبك‌ها به نواحى شرقى و عثمانى‌ها به ولايات غربى قلمرو صفويان، به روزگار سلطان محمد خدابنده را در نتيجه كشمكش ميان دولتمردان قزلباش و زنان حرم دانسته است. رويدادها در عالم آراى عباسى بسيار جذاب و دل انگيز وصف شده است. شرح هيجان انگيز ماجراى قتل ملكه مهدعليا در 987ق؛ از جمله اين رويدادهاست.
اسكندربيك به جز نقل رويدادها، خواننده را با كاردانى يا سستى دولتمردان و توطئه‌ها و دسيسه‌هاى آنان به خوبى آشنا مى‌سازد؛ حتى به خواننده اجازه مى‌دهد تا نيم نگاهى به حرم دربار داشته باشد. از سوى ديگر علل رويدادها و تأثير آن‌ها را بر اوضاع سياسى و اجتماعى عهد صفوى، به نيكى تبيين مى‌كند. مثلاً دست‌اندازى ازبك‌ها به نواحى شرقى و عثمانى‌ها به ولايات غربى قلمرو صفويان، به روزگار سلطان محمد خدابنده را در نتيجه كشمكش ميان دولتمردان قزلباش و زنان حرم دانسته است. رويدادها در عالم آراى عباسى بسيار جذاب و دل انگيز وصف شده است. شرح هيجان انگيز ماجراى قتل ملكه مهدعليا در 987ق؛ از جمله اين رويدادهاست.


از جمله ويژگى‌هاى برجسته عالم آراى عباسى، ذكر پيشينه سياسى دولت‌هاى همسايه مثل عثمانى‌ها، ازبكان و گوركانيان هند است. مورخ پيش از آن كه به مناسبات دولت صفوى با اين دولت‌ها بپردازد، نخست با اتكا به پاره‌اى از مآخذ معتبر مربوط به آن‌ها و اخبارى كه خود شنيده، شرح مختصرى از اوضاع سياسى آن دولت‌ها را به دست مى‌دهد. كتاب او همچنين حاوى اطلاعات گرانب‌هايى درباره جغرافيا و جغرافياى تاريخى شهرها و ولاياتى است كه با رويدادها ارتباط دارند؛ از جمله مى‌توان، به گزارش او از جزيره هرمز و پيشينه حضور پرتغالى‌ها در آن جا، لرستان و اتابكان لر كوچك، بحرين، ارزروم و دربند يا باب‌الابواب اشاره كرد.
از جمله ويژگى‌هاى برجسته عالم آراى عباسى، ذكر پيشينه سياسى دولت‌هاى همسايه مثل عثمانى‌ها، ازبكان و گوركانيان هند است. مورخ پيش از آن كه به مناسبات دولت صفوى با اين دولت‌ها بپردازد، نخست با اتكا به پاره‌اى از مآخذ معتبر مربوط به آن‌ها و اخبارى كه خود شنيده، شرح مختصرى از اوضاع سياسى آن دولت‌ها را به دست مى‌دهد. كتاب او همچنين حاوى اطلاعات گرانب‌هایى درباره جغرافيا و جغرافياى تاريخى شهرها و ولاياتى است كه با رويدادها ارتباط دارند؛ از جمله مى‌توان، به گزارش او از جزيره هرمز و پيشينه حضور پرتغالى‌ها در آن جا، لرستان و اتابكان لر كوچك، بحرين، ارزروم و دربند يا باب‌الابواب اشاره كرد.


عالم آراى عباسى افزون بر جنبه تاريخى، دانشنامه‌اى است كه خواننده را با جغرافياى شهرها، جشنها، اعياد ملى و مذهبى، آداب و رسوم ایرانى‌ها و غير ایرانى‌ها، ضيافت‌ها و عزادارى‌ها و جز آن آشنا مى‌سازد. اين كتاب به سرعت چنان شهرتى يافت كه بيشتر مورخان، پس از اسكندربيك، اخبار صفويان را از آن كتاب برگرفتند كه از آن ميان مى‌توان، به محمد يوسف واله در خلد برين، و رضاقلى هدايت در روضه الصفاى ناصرى اشاره كرد.
عالم آراى عباسى افزون بر جنبه تاريخى، دانشنامه‌اى است كه خواننده را با جغرافياى شهرها، جشنها، اعياد ملى و مذهبى، آداب و رسوم ایرانى‌ها و غير ایرانى‌ها، ضيافت‌ها و عزادارى‌ها و جز آن آشنا مى‌سازد. اين كتاب به سرعت چنان شهرتى يافت كه بيشتر مورخان، پس از اسكندربيك، اخبار صفويان را از آن كتاب برگرفتند كه از آن ميان مى‌توان، به محمد يوسف واله در خلد برين، و رضاقلى هدايت در روضه الصفاى ناصرى اشاره كرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش