۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
دكتر بهشتى در اين جلسات به تفسير و توضيح آيات 102 تا 110 سوره آل عمران و مبحث بسيار ارزنده و در عين حال به فراموشى سپرده شده امر به معروف و نهى از منكر پرداخته است. | دكتر بهشتى در اين جلسات به تفسير و توضيح آيات 102 تا 110 سوره آل عمران و مبحث بسيار ارزنده و در عين حال به فراموشى سپرده شده امر به معروف و نهى از منكر پرداخته است. | ||
محور جالب توجه در مجموعه | محور جالب توجه در مجموعه بحثهایى كه در اين كتاب آمده است، مراتب شناخت معروف و منكر است. دكتر بهشتى براى اين شناخت، مراحلى برشمرده است. وى معتقد است خير و شر همه كس فهم و همه كس شناس است؛ هر چند كه گاه داراى پيچيدگىهایى است كه انديشهورزى بيشتر مىطلبد و در خور ورزيدگان عالم و اهل فكر و انديشه است و گاه در دايره شناسايىهایى از زاويه ديد امام صورت مىگيرد؛ همو كه چون مسئوليت رهبرى جامعه را به عهده دارد، در محاسبه جنبههاى مثبت و منفى هر تصميم بايد از منظرى عالمتر، مصالح عامه مسلمين را نيز در نظر گيرد. مباحث اين كتاب، مملوّ از برداشتهاى اصولى، همهسونگر و ناظممندى است كه درصدد پاسخيابى به پرسشهاى زمان ما از دين است. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
وى معتقد است علت اينكه بعضى از اين آيه، برداشت اول را داشتهاند و دارند، وجود كلمه «من» است ولى به اعتقاد وى، اين كلمه براى بيان، نشو و ابتداست. يعنى از شما مردم، بايد چنين جماعتى پديد آيد. شما بايد سازندگان چنين جماعتى باشيد. اين تعبير هم در زبان فارسی و هم در زبان عربى براى معادل «من» فراوان است. | وى معتقد است علت اينكه بعضى از اين آيه، برداشت اول را داشتهاند و دارند، وجود كلمه «من» است ولى به اعتقاد وى، اين كلمه براى بيان، نشو و ابتداست. يعنى از شما مردم، بايد چنين جماعتى پديد آيد. شما بايد سازندگان چنين جماعتى باشيد. اين تعبير هم در زبان فارسی و هم در زبان عربى براى معادل «من» فراوان است. | ||
در جلسه سوم، از انسان تربيت شده اسلام، بحث به ميان آمده است. دكتر بهشتى معتقد است كه اسلام و اديان مىخواهند انسان عاشق تربيت كنند؛ انسانى كه هم عاقل باشد و هم عاشق. انسانى كه حسابها را برسد، چشمها و | در جلسه سوم، از انسان تربيت شده اسلام، بحث به ميان آمده است. دكتر بهشتى معتقد است كه اسلام و اديان مىخواهند انسان عاشق تربيت كنند؛ انسانى كه هم عاقل باشد و هم عاشق. انسانى كه حسابها را برسد، چشمها و گوشهایش را باز كند، زمينهها را مطالعه كند، مقتضيات را نگاه كند، استعدادها، آمادگىها، موانع و مشكلات را حساب كند و راه مناسب را انتخاب نمايد. اما اين را بداند كه در زندگى، از تلاش باز ايستادن وجود ندارد. اين، كار عاشق است، در او شور و گرمايى است كه نمىگذارد آرام بگيرد. به باور وى، آرامش انسانهاى نوميد، انسانهایى كه ممكن است محاسبه آنها را به نوميدى بكشاند، در آنها نيست. | ||
در جلسه چهارم، به روند شتابان دگرگونىها اشاره شده است. دنياى ما دنيايى است كه دگرگونىها در آن عجيب سرعت گرفته است. در بخشهاى مختلف زندگى بشرى مىبينيم كه گاهى در هر ده سال، پا به عصرى جديد مىگذاريم. دكتر بهشتى بر اين باور است كه اين قدر فاصلهها نسبت به گذشته كم شده كه اگر فاصلههاى عصر حجر قديم را با عصر حجر جديد مقايسه كنيم، بعد عصر حجر جديد را با عصر آهن و آتش، مس، مفرغ و... بسنجيم، مىبينيم كه در آنجا فاصلهها چند هزار سال و چند صد سال است، اما يكباره به قرنى مىرسيم كه هر ده، پانزده سالى، تبديل مىشود به يك مقطع جديد از فرهنگ، صنعت و علم. به اعتقاد ايشان، در دگرگونىهاى فكرى و اجتماعى بشرى هم، عصر ما، همين خاصیت را دارد، يعنى در چند سالى، دنيا در زير سيطره يك نوع تفكر زندگى مىكرده است ولى دولت، قدرت، حكمرانى و سيطره اين فكر، گاهى ده سال هم دوام نياورده است. | در جلسه چهارم، به روند شتابان دگرگونىها اشاره شده است. دنياى ما دنيايى است كه دگرگونىها در آن عجيب سرعت گرفته است. در بخشهاى مختلف زندگى بشرى مىبينيم كه گاهى در هر ده سال، پا به عصرى جديد مىگذاريم. دكتر بهشتى بر اين باور است كه اين قدر فاصلهها نسبت به گذشته كم شده كه اگر فاصلههاى عصر حجر قديم را با عصر حجر جديد مقايسه كنيم، بعد عصر حجر جديد را با عصر آهن و آتش، مس، مفرغ و... بسنجيم، مىبينيم كه در آنجا فاصلهها چند هزار سال و چند صد سال است، اما يكباره به قرنى مىرسيم كه هر ده، پانزده سالى، تبديل مىشود به يك مقطع جديد از فرهنگ، صنعت و علم. به اعتقاد ايشان، در دگرگونىهاى فكرى و اجتماعى بشرى هم، عصر ما، همين خاصیت را دارد، يعنى در چند سالى، دنيا در زير سيطره يك نوع تفكر زندگى مىكرده است ولى دولت، قدرت، حكمرانى و سيطره اين فكر، گاهى ده سال هم دوام نياورده است. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در اين جلسه، بحث در اين مسير ادامه پيدا كرده است كه رعايت اين پسنديدهها و ناپسندهاى همه كسشناس، به هر حال براى هر كس، در هر نوع شرايط و در هر نظام و سيستمى، لازم است و اين معيارهاى شناخته شده، بايد رعايت شود. | در اين جلسه، بحث در اين مسير ادامه پيدا كرده است كه رعايت اين پسنديدهها و ناپسندهاى همه كسشناس، به هر حال براى هر كس، در هر نوع شرايط و در هر نظام و سيستمى، لازم است و اين معيارهاى شناخته شده، بايد رعايت شود. | ||
در جلسه هفتم، شناخت معروف و منكر پيچيده، از وظايف رهبرى شناخته شده است. آنچه در اين جلسه مورد بررسى قرار گرفته، اين است كه شناخت برآيند | در جلسه هفتم، شناخت معروف و منكر پيچيده، از وظايف رهبرى شناخته شده است. آنچه در اين جلسه مورد بررسى قرار گرفته، اين است كه شناخت برآيند نهایى معروف و منكر، در بسيارى از مسائل اجتماعى، از توان فرد خارج است و بايد در دايره وظايف رهبرى امت قرار بگيرد؛ نتيجه اينكه مقدارى از امر به معروفها و نهى از منكرها، نه از نظر قدرت، بلكه اصولاً از مجراى معروف و منكر، از حدود مسئوليت فرد خارج است. | ||
در جلسات بعدى، وجوب كفايى يا عينى امر به معروف و نهى از منكر و شرايطى كه در كتب فقهى براى آن گفته شده، بررسى گرديده و در پايان نيز نتيجهگيرى و جمعبندى مطالب آمده است. | در جلسات بعدى، وجوب كفايى يا عينى امر به معروف و نهى از منكر و شرايطى كه در كتب فقهى براى آن گفته شده، بررسى گرديده و در پايان نيز نتيجهگيرى و جمعبندى مطالب آمده است. |
ویرایش