پرش به محتوا

بازگشت به نهج‌البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۴۲: خط ۴۲:
مسأله بعدى، مسأله ضرورت حكومت است. اين بحث در نهج‌البلاغه در مقابل جريان خاصى مطرح مى‌شود و هميشه همين طور بوده است؛ يعنى گرايش‌هاى قدرتمندانه. در يك جامعه، هميشه كسانى يافت مى‌شوند كه مايلند براى خود حيثيت و قدرت فردى كسب كنند. روال عمومى جامعه را براى خودشان قبول ندارند....
مسأله بعدى، مسأله ضرورت حكومت است. اين بحث در نهج‌البلاغه در مقابل جريان خاصى مطرح مى‌شود و هميشه همين طور بوده است؛ يعنى گرايش‌هاى قدرتمندانه. در يك جامعه، هميشه كسانى يافت مى‌شوند كه مايلند براى خود حيثيت و قدرت فردى كسب كنند. روال عمومى جامعه را براى خودشان قبول ندارند....


مسأله سوم، منشأ حكومت است. در فرهنگ رايج انسان، در گذشته و حال، منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. تمام فتوحات و لشكركشى‌ها به همين معناست. همه سلسله‌هايى كه جايگزين سلسله‌هاى پيش از خود مى‌شدند، در حقيقت از همين راه مى‌آمدند. اسكندر كه ایران را فتح كرد، مغول كه به بهانه‌اى به سراسر اين منطقه يورش آورد، حسابشان جز اين نبود. منطق‌ها همه اين بود كه چون مى‌توانيم، پس پيشروى مى‌كنيم، چون قدرت داريم، پس مى‌گيريم و مى‌كشيم. در طول تاريخ حركاتى كه سازنده تاريخ حكومت‌هاست، همه نشان دهنده همين فرهنگ است. از نظر حاكمان و نيز از نظر محكومان، ملاك حكومت و منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. البته آن روزى كه پادشاهى مى‌خواست بر سر كار بيايد، يا آنگاه كه بر سركار مى‌آمد، صريحا زور را منشأ و مايه حكومت خود نمى‌شمرد. حتى چنگيزخان مغول هم به بهانه‌اى به ایران حمله كرد كه ظاهرا براى ياران و طرفدارانش معقول بود....
مسأله سوم، منشأ حكومت است. در فرهنگ رايج انسان، در گذشته و حال، منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. تمام فتوحات و لشكركشى‌ها به همين معناست. همه سلسله‌هایى كه جايگزين سلسله‌هاى پيش از خود مى‌شدند، در حقيقت از همين راه مى‌آمدند. اسكندر كه ایران را فتح كرد، مغول كه به بهانه‌اى به سراسر اين منطقه يورش آورد، حسابشان جز اين نبود. منطق‌ها همه اين بود كه چون مى‌توانيم، پس پيشروى مى‌كنيم، چون قدرت داريم، پس مى‌گيريم و مى‌كشيم. در طول تاريخ حركاتى كه سازنده تاريخ حكومت‌هاست، همه نشان دهنده همين فرهنگ است. از نظر حاكمان و نيز از نظر محكومان، ملاك حكومت و منشأ حكومت، زور و اقتدار بوده است. البته آن روزى كه پادشاهى مى‌خواست بر سر كار بيايد، يا آنگاه كه بر سركار مى‌آمد، صريحا زور را منشأ و مايه حكومت خود نمى‌شمرد. حتى چنگيزخان مغول هم به بهانه‌اى به ایران حمله كرد كه ظاهرا براى ياران و طرفدارانش معقول بود....


مسأله ديگرى كه در نهج‌البلاغه بسيار حائز اهميت است، اين است كه آيا حكومت، يك حق است يا يك تكليف و اميرالمؤمنين «ع» در بيانى خلاصه و موجز، حكومت را هم يك حق مى‌داند و هم يك تكليف. به اين ترتيب نيست كه هر كسى كه برایش شرايط توليت امور مردم فراهم شد و توانست به نحوى با كسب وجاهت، با تبليغ، با كارها و شيوه‌هايى كه معمولا طالب آن قدرت خوب مى‌دانند آن شيوه‌ها را انجام بدهند، نظر مردم را جلب كند و بتواند حكومت كند. وقتى حكومت، حكومت حق است، اين حق متعلق به كسان معينى است، و اين به معناى آن نيست كه يك طبقه، طبقه ممتازند. زيرا كه در جامعه اسلامى، همه فرصت آن را دارند كه خود را به آن زيورها بيارايند. همه مى‌توانند كه آن شرايط را براى خود كسب كنند...
مسأله ديگرى كه در نهج‌البلاغه بسيار حائز اهميت است، اين است كه آيا حكومت، يك حق است يا يك تكليف و اميرالمؤمنين «ع» در بيانى خلاصه و موجز، حكومت را هم يك حق مى‌داند و هم يك تكليف. به اين ترتيب نيست كه هر كسى كه برایش شرايط توليت امور مردم فراهم شد و توانست به نحوى با كسب وجاهت، با تبليغ، با كارها و شيوه‌هایى كه معمولا طالب آن قدرت خوب مى‌دانند آن شيوه‌ها را انجام بدهند، نظر مردم را جلب كند و بتواند حكومت كند. وقتى حكومت، حكومت حق است، اين حق متعلق به كسان معينى است، و اين به معناى آن نيست كه يك طبقه، طبقه ممتازند. زيرا كه در جامعه اسلامى، همه فرصت آن را دارند كه خود را به آن زيورها بيارايند. همه مى‌توانند كه آن شرايط را براى خود كسب كنند...


مقاله دوم، «نگاهى به ويژگى‌هاى دوران زمامدارى على(ع)» است. در اين مقاله مباحثى؛ همانند: «خصوصيت ويژه زمان:... در طول تاريخ گذشته اسلام، نادانى و جهالت‌هايى وجود داشته، تنگ‌نظرى‌ها و خود خواهى‌هايى وجود داشته كه موجب شده حقايق اسلامى و معارف اسلامى آن چنان كه هستند و بايد شناخته شوند، شناخته نشوند، و به علاوه غرض ورزى‌ها و خيانت‌ها و تعمد بر انحراف از اسلام را هم، از اولين قرن‌هاى پيدايش اسلام از قدرتمندان و كسانى كه خلوص و صفاى اسلام به زيان آن‌ها بوده است، مشاهده مى‌كنيم....».
مقاله دوم، «نگاهى به ويژگى‌هاى دوران زمامدارى على(ع)» است. در اين مقاله مباحثى؛ همانند: «خصوصيت ويژه زمان:... در طول تاريخ گذشته اسلام، نادانى و جهالت‌هایى وجود داشته، تنگ‌نظرى‌ها و خود خواهى‌هایى وجود داشته كه موجب شده حقايق اسلامى و معارف اسلامى آن چنان كه هستند و بايد شناخته شوند، شناخته نشوند، و به علاوه غرض ورزى‌ها و خيانت‌ها و تعمد بر انحراف از اسلام را هم، از اولين قرن‌هاى پيدايش اسلام از قدرتمندان و كسانى كه خلوص و صفاى اسلام به زيان آن‌ها بوده است، مشاهده مى‌كنيم....».


«تصوير شخصيت علی «ع» در نهج‌البلاغه: اميرالمؤمنين علی «ع» اين چهره ناشناخته، اين انسان والا، اين نمونه كامل مسلمانى كه اسلام مى‌خواهد، انسان‌ها آن‌چنان ساخته بشوند، در لابلاى اوراق و سطور نهج‌البلاغه كاملا شناسايى و تعريف مى‌شود. نهج‌البلاغه در حقيقت كتاب معرّفى [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب]] «ع» است...».
«تصوير شخصيت علی «ع» در نهج‌البلاغه: اميرالمؤمنين علی «ع» اين چهره ناشناخته، اين انسان والا، اين نمونه كامل مسلمانى كه اسلام مى‌خواهد، انسان‌ها آن‌چنان ساخته بشوند، در لابلاى اوراق و سطور نهج‌البلاغه كاملا شناسايى و تعريف مى‌شود. نهج‌البلاغه در حقيقت كتاب معرّفى [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب]] «ع» است...».
خط ۶۴: خط ۶۴:
«اهل تأويل و التقاط:... اگر ما در شرايط كنونى جهان اسلام كه عدد مسلمان‌ها عدد كثيرى است و اقطار وسيعى از جغرافياى عالم را گرفته‌اند و آراء و عقايد و نظرات، اجتهادها و مكتب‌هاى گوناگون بر ذهن و روح شان حاكم است، اگر بتوانيم متون صدر اسلام را احياء كنيم كمك زيادى به ايجاد يك محور اصلى براى اين اجتهادها كرده‌ايم....».
«اهل تأويل و التقاط:... اگر ما در شرايط كنونى جهان اسلام كه عدد مسلمان‌ها عدد كثيرى است و اقطار وسيعى از جغرافياى عالم را گرفته‌اند و آراء و عقايد و نظرات، اجتهادها و مكتب‌هاى گوناگون بر ذهن و روح شان حاكم است، اگر بتوانيم متون صدر اسلام را احياء كنيم كمك زيادى به ايجاد يك محور اصلى براى اين اجتهادها كرده‌ايم....».


«قرآن و نهج‌البلاغه:... علی «ع» اولا يك حكيم است، از آن كسانى كه ''' «يُؤْتِى الْحِكْمَۀَ مَنْ يَشاءُ» '''؛ يعنى حكمت الهى به او داده شده، جهان را و انسان و حقايق آفرينش را و دقايق هستى را مى‌شناسد، حكيم يعنى اين. به حقايق جهان واقف است، حالا به عقيده كسانى كه او را امام معصوم مى‌دانند، به الهام الهى، و به عقيده آن‌هايى كه او را امام معصوم نمى‌دانند به تعليم از پيغمبر «ص» و از اسلام....».
«قرآن و نهج‌البلاغه:... علی «ع» اولا يك حكيم است، از آن كسانى كه ''' «يُؤْتِى الْحِكْمَۀَ مَنْ يَشاءُ» '''؛ يعنى حكمت الهى به او داده شده، جهان را و انسان و حقايق آفرينش را و دقايق هستى را مى‌شناسد، حكيم يعنى اين. به حقايق جهان واقف است، حالا به عقيده كسانى كه او را امام معصوم مى‌دانند، به الهام الهى، و به عقيده آن‌هایى كه او را امام معصوم نمى‌دانند به تعليم از پيغمبر «ص» و از اسلام....».


«بيان دردها و درمان آن‌ها»، «دنيا زدگى»، «نفى كبرپذيرى» و «اهميت افشاگرى» نيز از مباحث مطرح شده در اين مقاله مى‌باشد.
«بيان دردها و درمان آن‌ها»، «دنيا زدگى»، «نفى كبرپذيرى» و «اهميت افشاگرى» نيز از مباحث مطرح شده در اين مقاله مى‌باشد.


اين اثر از آن جايى كه براى ارائه در كنگره نهج‌البلاغه در سال‌هاى مختلف تهيه شده است، محققه و پژوهشگرانه مى‌باشد. اين اثر با اين كه در زمينه كتاب شريف نهج‌البلاغه است كه خود كتابى در نهايت بلاغت و فصاحت مى‌باشد؛ ولى داراى متنى روان و همه فهم مى‌باشد.
اين اثر از آن جايى كه براى ارائه در كنگره نهج‌البلاغه در سال‌هاى مختلف تهيه شده است، محققه و پژوهشگرانه مى‌باشد. اين اثر با اين كه در زمينه كتاب شريف نهج‌البلاغه است كه خود كتابى در نهایت بلاغت و فصاحت مى‌باشد؛ ولى داراى متنى روان و همه فهم مى‌باشد.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش