۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
}} | }} | ||
'''رساله الطير''' از جمله آثار عرفانى - اخلاقى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سینا]] است كه به زبان عربى و در موضوع گرفتار شدن روح آدمى به دام جسم، در اين دامگه خاکى و چگونگى | '''رساله الطير''' از جمله آثار عرفانى - اخلاقى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سینا]] است كه به زبان عربى و در موضوع گرفتار شدن روح آدمى به دام جسم، در اين دامگه خاکى و چگونگى رهایى از آن، نوشته شده است. | ||
این کتاب به همراه بیست دو رساله دیگر در مجموعهای به نام [[رسائل ابن سينا (23 رساله)|رسائل ابن سينا]]، به چاپ رسیده است. | این کتاب به همراه بیست دو رساله دیگر در مجموعهای به نام [[رسائل ابن سينا (23 رساله)|رسائل ابن سينا]]، به چاپ رسیده است. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى]]، در آغاز رساله از ياران خود خواهش مىكند كه ماجراى دردناك وى را بشنوند و اندكى از بار غم او را بر دوش گيرند، سپس | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى]]، در آغاز رساله از ياران خود خواهش مىكند كه ماجراى دردناك وى را بشنوند و اندكى از بار غم او را بر دوش گيرند، سپس پندهایى را با زبان تشبيه و استعاره بيان مىكند، مانند: «همچون عقرب سلاح خويش را در پشت گيريد كه شيطان همواره از پشت به انسان حملهور مىشود. دل به لانه مبنديد كه پرندگان همواره در لانههاشان شكار مىشوند...»، آنگاه ماجراى خود را چنين شرح مىدهد: من و دستهاى از پرندگان با خيالى آسوده پرواز مىكرديم كه صدايى از پايين از لابهلاى علفزارها ما را فراخواند و ما كه دشتى خرم را در زير پاى خويش ديديم، بىهيچ گمان سويى فرود آمديم، ولى ديرى نگذشت كه دريافتيم اسير دام شدهايم. مدتها در دام مانديم و با آن خو گرفتيم، تا اينكه من روزى پرندگانى را در آسمان مشاهده كردم كه شاد و آزاد پرواز میكردند، آنها را صدا زدم كه به من نزدیک شوند... و از آنها راه رهایى را جويا شدم و آنها به من آموختند و من رها شدم، اما هنوز بقايايى از دام بر پايم بود، چنانكه بر پاى آن پرندگان نيز بود و بر باز كردن آن توانايى نداشتند... با آنها همراه شدم، از كوههاى بلند و سرسبز گذشتيم و به بارگاه پادشاهى دادگستر و صاحب كمال بار يافتيم و قصه خود را با او بازگفتيم و از او خواستيم تا بقاياى دام را از پاى ما بگشايد؛ او گفت: تنها، كسانى كه آن را بستهاند، مىتوانند بگشايند؛ من فرستادهاى را نزد آنها مىفرستم كه بقاياى دام را از پاى شما بردارند و شما را خوشنود نمايند... | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش