پرش به محتوا

الأجوبة النجفية في الرد علی الفتاوی الوهابية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR14768J1.jpg | عنوان =‏الأجوبة النجفية في الرد علی الف...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}  
}}  


'''الأجوبة النجفية في الرد علی الفتاوی الوهابية'''، تألیف شیخ هادی کاشف الغطاء (متوفی 1361ق) از جمله ردود شیعه امامیه بر نوشته‎ها و فتاوای وهابیت است. تحقیق کتاب به قلم شیخ اسعد کاشف الغطاء انجام شده است.
'''الأجوبة النجفية في الرد علی الفتاوی الوهابية'''، تألیف [[آل کاشف‌الغطاء، هادی|شیخ هادی کاشف الغطاء]] (متوفی 1361ق) از جمله ردود شیعه امامیه بر نوشته‎ها و فتاوای وهابیت است. تحقیق کتاب به قلم [[کاشف‌الغطاء، اسعد|شیخ اسعد کاشف الغطاء]] انجام شده است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق، چهار جواب و یک خاتمه است.
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق، چهار جواب و یک خاتمه است.
نویسنده شبهات وهابیت را به شیوه «قال- اقول» طرح و با ادله محکم و مستدل پاسخ گفته است.
نویسنده شبهات وهابیت را به شیوه «قال- اقول» طرح و با ادله محکم و مستدل پاسخ گفته است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
کتاب حاضر از جمله ردود شیعه امامیه بر وهابیت است. نویسنده این اثر شیخ هادی کاشف الغطاء از خانواده‎های علمی معروف و مشهور نجف بود. خانواده‎ای که مواجهه و مبارزه با گمراهی وهابیت را وظیفه خود دانسته است؛ چراکه بزرگانی از این خانواده ردود مهمی را در رد افکار و عقاید وهابیت نوشته‎اند؛ مانند: «منهج الرشاد لمن أراد السداد» نوشته شیخ جعفر کاشف الغطاء و رساله «نقض فتاوی الوهابية» نوشته شیخ محمدحسین کاشف الغطاء. شیخ هادی کاشف الغطاء در سال 1345ق در رد مجموعه‎ای از فتاوای وهابیت که آن زمان بر آن اطلاع یافت و تناقض و فاصله‎اش از حق را دید، این اثر را نوشت. این ردیه‎های خطی باقی ماند تا زمانی که شیخ اسعد کاشف الغطاء اقدام به تحقیق آن‎ها نمود<ref>ر.ک: هادی، محمد، ص240؛ مقدمه محقق، ص10-7</ref>‏.
کتاب حاضر از جمله ردود شیعه امامیه بر وهابیت است. نویسنده این اثر [[آل کاشف‌الغطاء، هادی|شیخ هادی کاشف الغطاء]] از خانواده‎های علمی معروف و مشهور نجف بود. خانواده‎ای که مواجهه و مبارزه با گمراهی وهابیت را وظیفه خود دانسته است؛ چراکه بزرگانی از این خانواده ردود مهمی را در رد افکار و عقاید وهابیت نوشته‎اند؛ مانند: «منهج الرشاد لمن أراد السداد» نوشته [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]] و رساله «نقض فتاوی الوهابية» نوشته شیخ محمدحسین کاشف الغطاء. [[آل کاشف‌الغطاء، هادی|شیخ هادی کاشف الغطاء]] در سال 1345ق در رد مجموعه‎ای از فتاوای وهابیت که آن زمان بر آن اطلاع یافت و تناقض و فاصله‎اش از حق را دید، این اثر را نوشت. این ردیه‎های خطی باقی ماند تا زمانی که [[کاشف‌الغطاء، اسعد|شیخ اسعد کاشف الغطاء]] اقدام به تحقیق آن‎ها نمود<ref>ر.ک: هادی، محمد، ص240؛ مقدمه محقق، ص10-7</ref>‏.


در ابتدای کتاب مقدمه محقق، شرح‎حال مؤلف، اسامی و نسبش، مشایخ، تلامیذ و مصنفاتش ذکر شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص18-13</ref>‏.
در ابتدای کتاب مقدمه محقق، شرح‎حال مؤلف، اسامی و نسبش، مشایخ، تلامیذ و مصنفاتش ذکر شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص18-13</ref>‏.
خط ۵۰: خط ۵۱:
بدون شک توحید اساس دین اسلام و ستون آن است. سخن در شناخت حقیقت توحیدی است که خداوند به آن امر کرده و اعتقاد به آن را قطعی و معتقد به آن را مسلمان قرار داده است. همچنین سخن در شناخت اقول و اعمالی است که توحید را نفی می‎کند و یا موجب دخول در شرک یا بقای بر آن می‎باشد. کاشف حقیقت باید به کتاب و سنت و اخبار اهل‎بیت(ع) رجوع کند<ref>ر.ک: هادی، محمد، ص241</ref>‏.
بدون شک توحید اساس دین اسلام و ستون آن است. سخن در شناخت حقیقت توحیدی است که خداوند به آن امر کرده و اعتقاد به آن را قطعی و معتقد به آن را مسلمان قرار داده است. همچنین سخن در شناخت اقول و اعمالی است که توحید را نفی می‎کند و یا موجب دخول در شرک یا بقای بر آن می‎باشد. کاشف حقیقت باید به کتاب و سنت و اخبار اهل‎بیت(ع) رجوع کند<ref>ر.ک: هادی، محمد، ص241</ref>‏.


وهابیت بنای بر قبور و زیارت و مسح آن‎ها و نماز نزد آن‎ها را حرام می‎داند. همچنین آنان توسل به انبیا و ائمه و صحابه و شهدا را با گمان اینکه این اعمال با توحید منافات دارد و موجب شرک به خداوند می‎شود حرام می‎دانند. تمامی این کارها در نظر علمای اهل سنت و شیعه امامیه مستند به کتاب و سنت و اجماع و عقل و قیاس و استحسان جایز است؛ بلکه از مسلمات اصولی عقاید مذاهب اسلامی است. تنها گروهی اندکی از حنابله مانند ابن تیمیه و شاگردانش با این دیدگاه مخالفت ورزیدند<ref>ر.ک: همان</ref>‏.
وهابیت بنای بر قبور و زیارت و مسح آن‎ها و نماز نزد آن‎ها را حرام می‎داند. همچنین آنان توسل به انبیا و ائمه و صحابه و شهدا را با گمان اینکه این اعمال با توحید منافات دارد و موجب شرک به خداوند می‎شود حرام می‎دانند. تمامی این کارها در نظر علمای اهل سنت و شیعه امامیه مستند به کتاب و سنت و اجماع و عقل و قیاس و استحسان جایز است؛ بلکه از مسلمات اصولی عقاید مذاهب اسلامی است. تنها گروهی اندکی از حنابله مانند [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و شاگردانش با این دیدگاه مخالفت ورزیدند<ref>ر.ک: همان</ref>‏.


ابن تیمیه در کتاب مجموعة الرسائل الکبری حکم به شرک‎آلود بودن شفاعت و زیارت قبور کرده است. شیخ هادی کاشف الغطاء، شفاعت و زیارت را دو مسئله جداگانه دانسته است. زیارت عبادت خداوند و شفاعت منزلت و کرامتی است که خداوند به برخی از بندگان صالحش عطا کرده است... زیارت درصورتی‎که مانند سایر عبادات برای خداوند به‎جا آورده نشود هیچ اثری بر آن مترتب نمی‎شود؛ پس اگر برای امتثال امر الهی و اطاعت خداوند باشد اثر اجر و ثواب بر آن بار می‎شود و چه‎بسا زائر برای شفیع قرار دادن مزور نزد خداوند زیارت کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص106-105</ref>‏.
[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در کتاب مجموعة الرسائل الکبری حکم به شرک‎آلود بودن شفاعت و زیارت قبور کرده است. [[آل کاشف‌الغطاء، هادی|شیخ هادی کاشف الغطاء]]، شفاعت و زیارت را دو مسئله جداگانه دانسته است. زیارت عبادت خداوند و شفاعت منزلت و کرامتی است که خداوند به برخی از بندگان صالحش عطا کرده است... زیارت درصورتی‎که مانند سایر عبادات برای خداوند به‎جا آورده نشود هیچ اثری بر آن مترتب نمی‎شود؛ پس اگر برای امتثال امر الهی و اطاعت خداوند باشد اثر اجر و ثواب بر آن بار می‎شود و چه‎بسا زائر برای شفیع قرار دادن مزور نزد خداوند زیارت کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص106-105</ref>‏.


تقی‎الدین بن تیمیه در رساله الاستغاثة می‎نویسد: «با سنت مستفیض بلکه متواتر ثابت شده است و امت نیز اتفاق دارند که نبی(ص) شفاعت‎کننده‎ای است که شفاعتش پذیرفته می‎شود و آنحضرت روز قیامت در میان مردم شفاعت می‎کند». سپس به اتفاق اهل سنت و جماعت بر این‎که آنحضرت شفاعت کننده اهل کبایر است و این‎که معتزله و خوارج شفاعت را برای ایشان انکار می‎کنند. همچنان که در جای خود ثابت شده که عقاب گناهکار با یکی از سه مورد: توبه، عفو و شفاعت از بین می‎رود؛ پس اگر توبه مقبول حاصل شود مجالی برای عفو نمی‎ماند و اگر عفو و رضا حاصل شود مجالی برای شفاعت نمی‎ماند<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>‏.
تقی‎الدین بن تیمیه در رساله الاستغاثة می‎نویسد: «با سنت مستفیض بلکه متواتر ثابت شده است و امت نیز اتفاق دارند که نبی(ص) شفاعت‎کننده‎ای است که شفاعتش پذیرفته می‎شود و آنحضرت روز قیامت در میان مردم شفاعت می‎کند». سپس به اتفاق اهل سنت و جماعت بر این‎که آنحضرت شفاعت کننده اهل کبایر است و این‎که معتزله و خوارج شفاعت را برای ایشان انکار می‎کنند. همچنان که در جای خود ثابت شده که عقاب گناهکار با یکی از سه مورد: توبه، عفو و شفاعت از بین می‎رود؛ پس اگر توبه مقبول حاصل شود مجالی برای عفو نمی‎ماند و اگر عفو و رضا حاصل شود مجالی برای شفاعت نمی‎ماند<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>‏.
خط ۶۸: خط ۶۹:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش