۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR14768J1.jpg | عنوان =الأجوبة النجفية في الرد علی الف...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
'''الأجوبة النجفية في الرد علی الفتاوی الوهابية'''، تألیف شیخ هادی کاشف الغطاء (متوفی 1361ق) از جمله ردود شیعه امامیه بر نوشتهها و فتاوای وهابیت است. تحقیق کتاب به قلم شیخ اسعد کاشف الغطاء انجام شده است. | '''الأجوبة النجفية في الرد علی الفتاوی الوهابية'''، تألیف [[آل کاشفالغطاء، هادی|شیخ هادی کاشف الغطاء]] (متوفی 1361ق) از جمله ردود شیعه امامیه بر نوشتهها و فتاوای وهابیت است. تحقیق کتاب به قلم [[کاشفالغطاء، اسعد|شیخ اسعد کاشف الغطاء]] انجام شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق، چهار جواب و یک خاتمه است. | کتاب مشتمل بر مقدمه محقق، چهار جواب و یک خاتمه است. | ||
نویسنده شبهات وهابیت را به شیوه «قال- اقول» طرح و با ادله محکم و مستدل پاسخ گفته است. | نویسنده شبهات وهابیت را به شیوه «قال- اقول» طرح و با ادله محکم و مستدل پاسخ گفته است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
کتاب حاضر از جمله ردود شیعه امامیه بر وهابیت است. نویسنده این اثر شیخ هادی کاشف الغطاء از خانوادههای علمی معروف و مشهور نجف بود. خانوادهای که مواجهه و مبارزه با گمراهی وهابیت را وظیفه خود دانسته است؛ چراکه بزرگانی از این خانواده ردود مهمی را در رد افکار و عقاید وهابیت نوشتهاند؛ مانند: «منهج الرشاد لمن أراد السداد» نوشته شیخ جعفر کاشف الغطاء و رساله «نقض فتاوی الوهابية» نوشته شیخ محمدحسین کاشف الغطاء. شیخ هادی کاشف الغطاء در سال 1345ق در رد مجموعهای از فتاوای وهابیت که آن زمان بر آن اطلاع یافت و تناقض و فاصلهاش از حق را دید، این اثر را نوشت. این ردیههای خطی باقی ماند تا زمانی که شیخ اسعد کاشف الغطاء اقدام به تحقیق آنها نمود<ref>ر.ک: هادی، محمد، ص240؛ مقدمه محقق، ص10-7</ref>. | کتاب حاضر از جمله ردود شیعه امامیه بر وهابیت است. نویسنده این اثر [[آل کاشفالغطاء، هادی|شیخ هادی کاشف الغطاء]] از خانوادههای علمی معروف و مشهور نجف بود. خانوادهای که مواجهه و مبارزه با گمراهی وهابیت را وظیفه خود دانسته است؛ چراکه بزرگانی از این خانواده ردود مهمی را در رد افکار و عقاید وهابیت نوشتهاند؛ مانند: «منهج الرشاد لمن أراد السداد» نوشته [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کاشف الغطاء]] و رساله «نقض فتاوی الوهابية» نوشته شیخ محمدحسین کاشف الغطاء. [[آل کاشفالغطاء، هادی|شیخ هادی کاشف الغطاء]] در سال 1345ق در رد مجموعهای از فتاوای وهابیت که آن زمان بر آن اطلاع یافت و تناقض و فاصلهاش از حق را دید، این اثر را نوشت. این ردیههای خطی باقی ماند تا زمانی که [[کاشفالغطاء، اسعد|شیخ اسعد کاشف الغطاء]] اقدام به تحقیق آنها نمود<ref>ر.ک: هادی، محمد، ص240؛ مقدمه محقق، ص10-7</ref>. | ||
در ابتدای کتاب مقدمه محقق، شرححال مؤلف، اسامی و نسبش، مشایخ، تلامیذ و مصنفاتش ذکر شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص18-13</ref>. | در ابتدای کتاب مقدمه محقق، شرححال مؤلف، اسامی و نسبش، مشایخ، تلامیذ و مصنفاتش ذکر شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص18-13</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
بدون شک توحید اساس دین اسلام و ستون آن است. سخن در شناخت حقیقت توحیدی است که خداوند به آن امر کرده و اعتقاد به آن را قطعی و معتقد به آن را مسلمان قرار داده است. همچنین سخن در شناخت اقول و اعمالی است که توحید را نفی میکند و یا موجب دخول در شرک یا بقای بر آن میباشد. کاشف حقیقت باید به کتاب و سنت و اخبار اهلبیت(ع) رجوع کند<ref>ر.ک: هادی، محمد، ص241</ref>. | بدون شک توحید اساس دین اسلام و ستون آن است. سخن در شناخت حقیقت توحیدی است که خداوند به آن امر کرده و اعتقاد به آن را قطعی و معتقد به آن را مسلمان قرار داده است. همچنین سخن در شناخت اقول و اعمالی است که توحید را نفی میکند و یا موجب دخول در شرک یا بقای بر آن میباشد. کاشف حقیقت باید به کتاب و سنت و اخبار اهلبیت(ع) رجوع کند<ref>ر.ک: هادی، محمد، ص241</ref>. | ||
وهابیت بنای بر قبور و زیارت و مسح آنها و نماز نزد آنها را حرام میداند. همچنین آنان توسل به انبیا و ائمه و صحابه و شهدا را با گمان اینکه این اعمال با توحید منافات دارد و موجب شرک به خداوند میشود حرام میدانند. تمامی این کارها در نظر علمای اهل سنت و شیعه امامیه مستند به کتاب و سنت و اجماع و عقل و قیاس و استحسان جایز است؛ بلکه از مسلمات اصولی عقاید مذاهب اسلامی است. تنها گروهی اندکی از حنابله مانند ابن تیمیه و شاگردانش با این دیدگاه مخالفت ورزیدند<ref>ر.ک: همان</ref>. | وهابیت بنای بر قبور و زیارت و مسح آنها و نماز نزد آنها را حرام میداند. همچنین آنان توسل به انبیا و ائمه و صحابه و شهدا را با گمان اینکه این اعمال با توحید منافات دارد و موجب شرک به خداوند میشود حرام میدانند. تمامی این کارها در نظر علمای اهل سنت و شیعه امامیه مستند به کتاب و سنت و اجماع و عقل و قیاس و استحسان جایز است؛ بلکه از مسلمات اصولی عقاید مذاهب اسلامی است. تنها گروهی اندکی از حنابله مانند [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و شاگردانش با این دیدگاه مخالفت ورزیدند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
ابن تیمیه در کتاب مجموعة الرسائل الکبری حکم به شرکآلود بودن شفاعت و زیارت قبور کرده است. شیخ هادی کاشف | [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در کتاب مجموعة الرسائل الکبری حکم به شرکآلود بودن شفاعت و زیارت قبور کرده است. [[آل کاشفالغطاء، هادی|شیخ هادی کاشف الغطاء]]، شفاعت و زیارت را دو مسئله جداگانه دانسته است. زیارت عبادت خداوند و شفاعت منزلت و کرامتی است که خداوند به برخی از بندگان صالحش عطا کرده است... زیارت درصورتیکه مانند سایر عبادات برای خداوند بهجا آورده نشود هیچ اثری بر آن مترتب نمیشود؛ پس اگر برای امتثال امر الهی و اطاعت خداوند باشد اثر اجر و ثواب بر آن بار میشود و چهبسا زائر برای شفیع قرار دادن مزور نزد خداوند زیارت کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص106-105</ref>. | ||
تقیالدین بن تیمیه در رساله الاستغاثة مینویسد: «با سنت مستفیض بلکه متواتر ثابت شده است و امت نیز اتفاق دارند که نبی(ص) شفاعتکنندهای است که شفاعتش پذیرفته میشود و آنحضرت روز قیامت در میان مردم شفاعت میکند». سپس به اتفاق اهل سنت و جماعت بر اینکه آنحضرت شفاعت کننده اهل کبایر است و اینکه معتزله و خوارج شفاعت را برای ایشان انکار میکنند. همچنان که در جای خود ثابت شده که عقاب گناهکار با یکی از سه مورد: توبه، عفو و شفاعت از بین میرود؛ پس اگر توبه مقبول حاصل شود مجالی برای عفو نمیماند و اگر عفو و رضا حاصل شود مجالی برای شفاعت نمیماند<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. | تقیالدین بن تیمیه در رساله الاستغاثة مینویسد: «با سنت مستفیض بلکه متواتر ثابت شده است و امت نیز اتفاق دارند که نبی(ص) شفاعتکنندهای است که شفاعتش پذیرفته میشود و آنحضرت روز قیامت در میان مردم شفاعت میکند». سپس به اتفاق اهل سنت و جماعت بر اینکه آنحضرت شفاعت کننده اهل کبایر است و اینکه معتزله و خوارج شفاعت را برای ایشان انکار میکنند. همچنان که در جای خود ثابت شده که عقاب گناهکار با یکی از سه مورد: توبه، عفو و شفاعت از بین میرود؛ پس اگر توبه مقبول حاصل شود مجالی برای عفو نمیماند و اگر عفو و رضا حاصل شود مجالی برای شفاعت نمیماند<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۹: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش