۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR10919J1.jpg | عنوان =مظهر العجایب | عنوانهای دیگر =م...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''مظهر العجایب''' مثنوی فارسی منسوب به فریدالدین عطار نیشابوری (متوفی 618ق)، در ذکر فضائل امام علی بن ابیطالب(ع) و کرامات | '''مظهر العجایب''' مثنوی فارسی منسوب به [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار نیشابوری]] (متوفی 618ق)، در ذکر فضائل [[امام على(ع)|امام علی بن ابیطالب(ع)]] و کرامات آن حضرت سروده شده است. مظهر العجایب از القاب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است. در انتهای کتاب نیز یکی دیگر از آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] با نام «مظهر الأسرار» به چاپ رسیده است. این اثر با مقدمه و تصحیح [[خوشنويس، احمد|احمد خوشنویس]] منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه مصحح در معرفی عطار و آثار او آغاز شده است. سپس متن مظهر العجایب و مظهر الأسرار به تفکیک ارائه شده است. | کتاب با مقدمه مصحح در معرفی [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و آثار او آغاز شده است. سپس متن مظهر العجایب و مظهر الأسرار به تفکیک ارائه شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
به عقیده سعید نفیسی مظهر العجایب (مثنوی نزدیک به نه هزار بیتی است) همانند لسان الغیب، جواهر الذات، بیسر نامه، هیلاج نامه، اشترنامه، مواعظ یا ترجمه احادیث، خیاط نامه، کنز الاسرار و کنز الحقایق اشعار بسیار سست دارد و گوینده آن شیعه است و به همین جهت بههیچوجه به فریدالدین عطار مربوط نیست<ref>ر.ک: نفیسی، سعید، ص135-134</ref>. ایشان میگوید هیچ تردیدی نیست که این اشعار متعلق به مردی است که از جعال قرن نهم به شمار میرود و خود را فریدالدین محمد عطار میخواند و از مردم تون بوده و در مشهد میزیسته است<ref>همان، ص175</ref>. | به عقیده [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] مظهر العجایب (مثنوی نزدیک به نه هزار بیتی است) همانند لسان الغیب، جواهر الذات، بیسر نامه، هیلاج نامه، اشترنامه، مواعظ یا ترجمه احادیث، خیاط نامه، کنز الاسرار و کنز الحقایق اشعار بسیار سست دارد و گوینده آن شیعه است و به همین جهت بههیچوجه به [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار]] مربوط نیست<ref>ر.ک: نفیسی، سعید، ص135-134</ref>. ایشان میگوید هیچ تردیدی نیست که این اشعار متعلق به مردی است که از جعال قرن نهم به شمار میرود و خود را [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین محمد عطار]] میخواند و از مردم تون بوده و در مشهد میزیسته است<ref>همان، ص175</ref>. | ||
برخی از محققین معتقدند که اشعار عطار به لحاظ تفکرات شیعی سیر تکاملی دارد و او در مقطعی از زندگی شیعه میشود و «مذهب خود را در دو اثر آخرش مظهر العجایب و لسان الغیب بهصراحت آشکار میکند. مثنوی مظهر العجایب نمودار اوج تعالی و تکامل باور این عارف بزرگ است. این مثنوی کلاً درباره امام علی(ع) و بر حق بودن او و فرزندانش است»<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص43-42</ref>. | برخی از محققین معتقدند که اشعار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به لحاظ تفکرات شیعی سیر تکاملی دارد و او در مقطعی از زندگی شیعه میشود و «مذهب خود را در دو اثر آخرش مظهر العجایب و لسان الغیب بهصراحت آشکار میکند. مثنوی مظهر العجایب نمودار اوج تعالی و تکامل باور این عارف بزرگ است. این مثنوی کلاً درباره [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] و بر حق بودن او و فرزندانش است»<ref>ر.ک: وحیدیان کامیار، تقی، ص43-42</ref>. | ||
صاحب روضات الجنات درباره عطار میگوید: ایشان در مراتب اظهار ولایت و محبت نسبت به خاندان علی(ع) بین افراط و تفریط است؛ گاهی به اقتضای عشق فطری و محبت باطنی (نسبت به خانواده عصمت) مورد توهم غالی بودن و گاهی به مراعات تقیه که به مدح و ثنای اهل سنت پرداخته، محل توهم سنی بودنش میگردد و بعد میگوید: و لن یصلح العطار ما افسد الدهر. | صاحب روضات الجنات درباره [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] میگوید: ایشان در مراتب اظهار ولایت و محبت نسبت به خاندان [[امام على(ع)|علی(ع)]] بین افراط و تفریط است؛ گاهی به اقتضای عشق فطری و محبت باطنی (نسبت به خانواده عصمت) مورد توهم غالی بودن و گاهی به مراعات تقیه که به مدح و ثنای اهل سنت پرداخته، محل توهم سنی بودنش میگردد و بعد میگوید: و لن یصلح العطار ما افسد الدهر. | ||
مظهر العجایب را [[حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله|صاحب کشف الظنون]] و جمعی از تذکرهنویسان و صاحب ریحانة الأدب نیز از تألیفات شیخ دانستهاند؛ و شیخ در کتاب لسان الغیب که به گفته [[قزوینی، محمد|مرحوم قزوینی]] در مقدمه تذکرة الاولیاء، آن را در مکه نظم کرده است، در اشاره به این کتاب میگوید: | |||
'''یا بمظهر کن زمانی گوش تو***تا به تو پیوند گردد هوش تو''' | '''یا بمظهر کن زمانی گوش تو***تا به تو پیوند گردد هوش تو''' | ||
و نیز میفرماید: | و نیز میفرماید: | ||
'''مظهرم مدح و ثنای حیدر است ***قطره از بحر حوض کوثر است'''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص35</ref>. | '''مظهرم مدح و ثنای حیدر است ***قطره از بحر حوض کوثر است'''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص35</ref>. | ||
شاید هم تهدیدات و محرومیتها سبب گرایش عطار به تشیع بود: | شاید هم تهدیدات و محرومیتها سبب گرایش [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به تشیع بود: «[[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ عطار]] باوجود ترغیب مردم به دوری از تعصبات مذهبی، در ایام پیری از تعصبپیشگان و مذهبگرایان وطنش خراسان، عذاب و مشقت، تعقیب و تهدید و محرومیتهای شدید و زیادی دید و از خانه و جای و دیار عزیزش بیرون کرده شد. سبب روی دادن چنین واقعه مدهش، در روحیه مذهب تشیع، تألیف نمودن مثنوی «مظهر العجایب» و ستایش نمودن خصلتهای نجیب و نیک خلیفه چهارم [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب]] در آن بوده است». البته [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] آن را از تألیفات او نمیشمارد<ref>ر.ک: علیمردان، امریزدان، ص36</ref>. | ||
مصحح کتاب نیز دلایل انتساب مظهر العجایب به شیخ را اینگونه تبیین میکند: گرچه برخی از نویسندگان و ادبای معاصر در انتساب این کتاب به شیخ تردید دارند؛ ولی ما دلایلی داریم که این کتاب مسلماً از آثار شیخ است و آن این است: | مصحح کتاب نیز دلایل انتساب مظهر العجایب به شیخ را اینگونه تبیین میکند: گرچه برخی از نویسندگان و ادبای معاصر در انتساب این کتاب به شیخ تردید دارند؛ ولی ما دلایلی داریم که این کتاب مسلماً از آثار شیخ است و آن این است: | ||
# شیخ در چند جای این کتاب اشاره به بزرگان و متقدمین عرفای سلف نموده و نام آنان را ذکر میکند که نام آنان در اغلب تذکرههای بعد از زمان شیخ برده نشده و فقط نام آنان در تذکرة الاولیای عطار دیده میشود: مانند داود طایی، حبیب عجمی، احمد خضرویه و ابوتراب نخشبی و یحیی معاذ و... . | # شیخ در چند جای این کتاب اشاره به بزرگان و متقدمین عرفای سلف نموده و نام آنان را ذکر میکند که نام آنان در اغلب تذکرههای بعد از زمان شیخ برده نشده و فقط نام آنان در تذکرة الاولیای عطار دیده میشود: مانند داود طایی، حبیب عجمی، احمد خضرویه و ابوتراب نخشبی و یحیی معاذ و... . | ||
# پس از اینکه نام عرفا و صوفیه قدیم را که در تذکرة الاولیاء از عرفا و مشایخ قدیم بهطور نثر ذکر کرده، عیناً در این کتاب به نظم آورده است؛ مانند داستان ملاقات داود طایی با امام جعفر صادق(ع) که در تذکرة الاولیاء ذکر کرده در مظهر العجایب عین داستان را با نظم چنین میگوید: | # پس از اینکه نام عرفا و صوفیه قدیم را که در تذکرة الاولیاء از عرفا و مشایخ قدیم بهطور نثر ذکر کرده، عیناً در این کتاب به نظم آورده است؛ مانند داستان ملاقات داود طایی با [[امام جعفر صادق(ع)]] که در [[تذکرة الأولیاء|تذکرة الاولیاء]] ذکر کرده در مظهر العجایب عین داستان را با نظم چنین میگوید: | ||
#:'''جعفر صادق امام خاص و عام***مقتدای خلق و مفتی کلام''' | #:'''جعفر صادق امام خاص و عام***مقتدای خلق و مفتی کلام''' | ||
#:'''دایم آن سلطان دین در خانه بود***کز درش خلق و جهان بیگانه بود''' | #:'''دایم آن سلطان دین در خانه بود***کز درش خلق و جهان بیگانه بود''' | ||
خط ۵۹: | خط ۶۱: | ||
#:'''اندر این ره خود نسب ناید بکار***طاعت و زهد و ورع داری بیار''' | #:'''اندر این ره خود نسب ناید بکار***طاعت و زهد و ورع داری بیار''' | ||
#:'''من همیترسم پس ای داود ازین***تا نباشد حال من فردا چنین... ''' <ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص42-40</ref>. | #:'''من همیترسم پس ای داود ازین***تا نباشد حال من فردا چنین... ''' <ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص42-40</ref>. | ||
# با قطعنظر از سبک گفتار، اساساً این کتاب را از لحاظ شیوه عرفانی نیز میتوان از شیخ دانست و ممکن است سلیقه نظم و شعر در حالات مختلف و سنین عمر یک نفر عالم تغییر کند و چون همانطور که مرحوم قزوینی در مقدمه تذکرة الاولیاء چاپ نیکلسن اظهارنظر نموده، چون نظم مظهر العجایب در اواخر عمر عطار و سنین کهولت و پیری شیخ بوده، لذا مرتبه سخن شیخ در این کتاب با آثار دیگر او فرق زیادی دارد<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>. | # با قطعنظر از سبک گفتار، اساساً این کتاب را از لحاظ شیوه عرفانی نیز میتوان از شیخ دانست و ممکن است سلیقه نظم و شعر در حالات مختلف و سنین عمر یک نفر عالم تغییر کند و چون همانطور که [[قزوینی، محمد|مرحوم قزوینی]] در مقدمه تذکرة الاولیاء چاپ [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسن]] اظهارنظر نموده، چون نظم مظهر العجایب در اواخر عمر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و سنین کهولت و پیری شیخ بوده، لذا مرتبه سخن شیخ در این کتاب با آثار دیگر او فرق زیادی دارد<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>. | ||
#:اشعار مظهر العجایب با مدح و تنزیه پروردگار آغاز شده است: | #:اشعار مظهر العجایب با مدح و تنزیه پروردگار آغاز شده است: | ||
#:'''آفرین جان آفرین جان جان***آنکه هست او آشکارا و نهان''' | #:'''آفرین جان آفرین جان جان***آنکه هست او آشکارا و نهان''' | ||
خط ۶۸: | خط ۷۰: | ||
#:'''آن محمد ختم و خیر المرسلین***آن محمد نور ربالعالمین''' | #:'''آن محمد ختم و خیر المرسلین***آن محمد نور ربالعالمین''' | ||
#:'''آن محمد مخزن اسرار شرع***جبرئیل از خیل او پوشیده درع...'''<ref>ر.ک: همان، ص2</ref>. | #:'''آن محمد مخزن اسرار شرع***جبرئیل از خیل او پوشیده درع...'''<ref>ر.ک: همان، ص2</ref>. | ||
#سپس در نعت شاه اولیا علی(ع)، صداقت و راستگویی را اولین ویژگی آنحضرت میشمارد: | #سپس در نعت شاه اولیا [[امام على(ع)|علی(ع)]]، صداقت و راستگویی را اولین ویژگی آنحضرت میشمارد: | ||
#:'''دین اگر خواهی سخن را راستگو***باش تابع بر امام راستگو''' | #:'''دین اگر خواهی سخن را راستگو***باش تابع بر امام راستگو''' | ||
#:'''شهسوار لو کشف شیر خدا***از خدا دانی جهان را رهنما''' | #:'''شهسوار لو کشف شیر خدا***از خدا دانی جهان را رهنما''' | ||
خط ۷۴: | خط ۷۶: | ||
#:'''مصطفی سر خدا با او بگفت***از حقایق ذرهای کی او نهفت''' | #:'''مصطفی سر خدا با او بگفت***از حقایق ذرهای کی او نهفت''' | ||
#:'''مصطفی اسرار حق از وی شنفت***هم از او بشنید و هم با او بگفت'''<ref>ر.ک: همان</ref>. | #:'''مصطفی اسرار حق از وی شنفت***هم از او بشنید و هم با او بگفت'''<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
#و با توضیح نام کتاب، علی(ع) را مظهر همه عجایب دانسته چنین میسراید: | #و با توضیح نام کتاب، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را مظهر همه عجایب دانسته چنین میسراید: | ||
#:'''من کتب بسیار دارم در جهان***لیک مظهر را عجایب نیک دان''' | #:'''من کتب بسیار دارم در جهان***لیک مظهر را عجایب نیک دان''' | ||
#:'''مظهر کل عجایب حیدر است***در میام سالکان او رهبر است''' | #:'''مظهر کل عجایب حیدر است***در میام سالکان او رهبر است''' | ||
#:'''ختم کردم این کتب بر نام او***زآنکه دارم مستیای از جام او... '''<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | #:'''ختم کردم این کتب بر نام او***زآنکه دارم مستیای از جام او... '''<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | ||
#و با ذکر حکایات و داستانها بر جذابیت کتاب میافزاید؛ از جمله این داستانها قصه شیخ شقیق بلخی و هارونالرشید است. در این ابیات شیخ پس از بیان فضائل علی(ع)، هارونالرشید را به امام موسی کاظم(ع) که امام زمانش است ارجاع میدهد. ذکر این حکایات گریزی به بیان فضائل علمی و معنوی علی(ع) به سایر ائمه(ع) است. شاعر در این ابیات امام موسی کاظم(ع) را سرچشمه علم و مصداق «حق الیقین» دانسته است: | #و با ذکر حکایات و داستانها بر جذابیت کتاب میافزاید؛ از جمله این داستانها قصه شیخ شقیق بلخی و هارونالرشید است. در این ابیات شیخ پس از بیان فضائل [[امام على(ع)|علی(ع)]]، هارونالرشید را به امام موسی کاظم(ع) که امام زمانش است ارجاع میدهد. ذکر این حکایات گریزی به بیان فضائل علمی و معنوی [[امام على(ع)|علی(ع)]] به سایر ائمه(ع) است. شاعر در این ابیات امام موسی کاظم(ع) را سرچشمه علم و مصداق «حق الیقین» دانسته است: | ||
#:'''رو به پیش موسی کاظم به حلم***زآنکه او باشد بمعنی کان علم''' | #:'''رو به پیش موسی کاظم به حلم***زآنکه او باشد بمعنی کان علم''' | ||
#:'''رو به پیش موسی کاظم بحرف***جان خود را در ره او ساز صرف''' | #:'''رو به پیش موسی کاظم بحرف***جان خود را در ره او ساز صرف''' | ||
#:'''رو به پیش موسی کاظم ببین***در جمالش نوری از حق الیقین... '''<ref>ر.ک: همان، ص130-129</ref>. | #:'''رو به پیش موسی کاظم ببین***در جمالش نوری از حق الیقین... '''<ref>ر.ک: همان، ص130-129</ref>. | ||
اما مثنوی دیگر منسوب به عطار «مظهر الاسرار» است که در انتهای کتاب ارائه شده است. «مظهر العجایب» در بحر رمل و «مظهر الأسرار» در بحر هزج سروده شدهاند و بدون استثنا اشعار بد و غلط و ناخوشایند و تکرار مکررات فراوان دارند. در آغاز «مظهر الاسرار» به چند کتاب خود هم اشاره کرده است<ref>ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57</ref>. | اما مثنوی دیگر منسوب به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] «مظهر الاسرار» است که در انتهای کتاب ارائه شده است. «مظهر العجایب» در بحر رمل و «مظهر الأسرار» در بحر هزج سروده شدهاند و بدون استثنا اشعار بد و غلط و ناخوشایند و تکرار مکررات فراوان دارند. در آغاز «مظهر الاسرار» به چند کتاب خود هم اشاره کرده است<ref>ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۸۹: | خط ۹۱: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش