۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==نام و نسب== | ==نام و نسب== | ||
ابومحمد جعفر بن محمد بن نصیر بن قاسم خواص صوفی زاهد محدث بغدادی، معروف به «جعفر خلدی» که گاه او را در منابع «جعفر خواص» و «ابومحمد خواص» و «جعفر بغدادی» و نیز به نسبت جد، «جعفر بن نصیر بن قاسم» یا چنانکه در ترجمه رساله قشیریه آمده، «جعفر نصیر» میگویند، از صوفیان برجسته و محدثان موثق دو قرن سوم و چهارم هجری است. او را در برخی منابع به تصحیف لقب، «جعفر خالدی» و به تصحیف جد، «جعفر بن نصر» نیز خواندهاند<ref>سوری، محمد؛ سوری محمود، ص92-93</ref>. | ابومحمد جعفر بن محمد بن نصیر بن قاسم خواص صوفی زاهد محدث بغدادی، معروف به «جعفر خلدی» که گاه او را در منابع «جعفر خواص» و «ابومحمد خواص» و «جعفر بغدادی» و نیز به نسبت جد، «جعفر بن نصیر بن قاسم» یا چنانکه در ترجمه رساله قشیریه آمده، «جعفر نصیر» میگویند، از صوفیان برجسته و محدثان موثق دو قرن سوم و چهارم هجری است. او را در برخی منابع به تصحیف لقب، «جعفر خالدی» و به تصحیف جد، «جعفر بن نصر» نیز خواندهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/92 سوری، محمد؛ سوری محمود، ص92-93]</ref>. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
وی در سال 253ق، در بغداد به دنیا آمد و پس از رسیدن به سن رشد و پیوستن به مشایخ صوفیه، به سفرهای بسیار پرداخت و از آن پس به زادگاه خویش بازگشت و تا پایان عمر در آنجا مسکن گزید؛. ازاینرو، اینکه ابوطالب مکی، جعفر خلدی را «جعفر بن نصیر الخواص الخراسانی» دانسته و او را از اهالی خراسان پنداشته است، نباید توجیهی داشته باشد؛ زیرا در منابع، حتی از سفر خلدی به عراق عجم و خراسان نیز گزارشی در دست نیست، گرچه او چنانکه خود تصریح کرده، همچون بسیاری از مشایخ متقدم عراق، پارسی میدانسته است<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | وی در سال 253ق، در بغداد به دنیا آمد و پس از رسیدن به سن رشد و پیوستن به مشایخ صوفیه، به سفرهای بسیار پرداخت و از آن پس به زادگاه خویش بازگشت و تا پایان عمر در آنجا مسکن گزید؛. ازاینرو، اینکه ابوطالب مکی، جعفر خلدی را «جعفر بن نصیر الخواص الخراسانی» دانسته و او را از اهالی خراسان پنداشته است، نباید توجیهی داشته باشد؛ زیرا در منابع، حتی از سفر خلدی به عراق عجم و خراسان نیز گزارشی در دست نیست، گرچه او چنانکه خود تصریح کرده، همچون بسیاری از مشایخ متقدم عراق، پارسی میدانسته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/93 ر.ک: همان، ص93]</ref>. | ||
==سفرها== | ==سفرها== | ||
به نظر میرسد وی بسیار سفر کرده است. او از بغداد به دیگر شهرهای عراق همچون کوفه و کربلا و نیز مصر، مکه، مدینه، بیتالمقدس و حمص سفر کرد و هرجا از شیخی، نام و آوازهای برمیخاست، خود را به مجلس او میرساند و بهره میبرد و سرانجام در زادگاهش بغداد رحل اقامت افکند<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>. | به نظر میرسد وی بسیار سفر کرده است. او از بغداد به دیگر شهرهای عراق همچون کوفه و کربلا و نیز مصر، مکه، مدینه، بیتالمقدس و حمص سفر کرد و هرجا از شیخی، نام و آوازهای برمیخاست، خود را به مجلس او میرساند و بهره میبرد و سرانجام در زادگاهش بغداد رحل اقامت افکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/99 ر.ک: همان، ص99]</ref>. | ||
از سفرهای او حکایتهایی نقل کردهاند. یک بار که به حمص رفته بود، مردم آنجا از او خواستند مدتی در شهرشان رحل اقامت اندازد. او این مسئله را به گردآوری مقادیر زیادی دینار مشروط کرد. مردمان نیز پذیرفتند و وقتی آن مال فراوان جمع شد، خلدی به ایشان گفت که ندا دردهند تا فقیران شهر در مسجد جامع گرد آیند. سپس تمام دینارها را میان ایشان تقسیم کرد و خود چیزی از آنها برنداشت و علت کارش را چنین توضیح داد: لم أكن أحتاجُ إلى الدَّنانيرِ و لكن أرَدتُ أن أُجرِّبَ رَغبَتَكم في وُقُوفي عِندَكم؛ مرا به دینارهای شما نیازی نیست، میخواستم رغبتتان را بر حضورم در اینجا بیازمایم<ref>ر.ک: همان</ref>. | از سفرهای او حکایتهایی نقل کردهاند. یک بار که به حمص رفته بود، مردم آنجا از او خواستند مدتی در شهرشان رحل اقامت اندازد. او این مسئله را به گردآوری مقادیر زیادی دینار مشروط کرد. مردمان نیز پذیرفتند و وقتی آن مال فراوان جمع شد، خلدی به ایشان گفت که ندا دردهند تا فقیران شهر در مسجد جامع گرد آیند. سپس تمام دینارها را میان ایشان تقسیم کرد و خود چیزی از آنها برنداشت و علت کارش را چنین توضیح داد: لم أكن أحتاجُ إلى الدَّنانيرِ و لكن أرَدتُ أن أُجرِّبَ رَغبَتَكم في وُقُوفي عِندَكم؛ مرا به دینارهای شما نیازی نیست، میخواستم رغبتتان را بر حضورم در اینجا بیازمایم<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/99 ر.ک: همان]</ref>. | ||
==مشایخ== | ==مشایخ== | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
## رویم بن احمد بغدادی (ف 303ق)؛ | ## رویم بن احمد بغدادی (ف 303ق)؛ | ||
## ابومحمد جریری (ف 311ق)؛ | ## ابومحمد جریری (ف 311ق)؛ | ||
## ابوبکر شبلی (ف ۳۳۴ق)<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>. | ## ابوبکر شبلی (ف ۳۳۴ق)<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/95 ر.ک: همان، ص95]</ref>. | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
وی چند شاگرد برجسته و بسیاری شاگرد کمتر معروف دارد. [[ابونصر سراج، عبدالله بن علی|ابونصر سراج طوسی]] (ف 378ق) صاحب «[[اللمع في التصوف]]» از مهمترین شاگردان او در تصوف است که در این کتاب بارها از وی یاد و سخنان بسیاری از او نقل کرده است. [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی]] (ف 385ق)، محدث و رجالی معروف، ابوحفص بن شاهین (ف 385ق)، ابوالحسن حمزه علوی (ف 396ق)، [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحیان توحیدی]] (ف 4۱۴ق)، [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] (ف 40۵ق) و ابوالعباس نهاوندی (ف 441ق)، از دیگر شاگردان برجسته او بشمار میآیند<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | وی چند شاگرد برجسته و بسیاری شاگرد کمتر معروف دارد. [[ابونصر سراج، عبدالله بن علی|ابونصر سراج طوسی]] (ف 378ق) صاحب «[[اللمع في التصوف]]» از مهمترین شاگردان او در تصوف است که در این کتاب بارها از وی یاد و سخنان بسیاری از او نقل کرده است. [[دارقطنی، علی بن عمر|ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی]] (ف 385ق)، محدث و رجالی معروف، ابوحفص بن شاهین (ف 385ق)، ابوالحسن حمزه علوی (ف 396ق)، [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|ابوحیان توحیدی]] (ف 4۱۴ق)، [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] (ف 40۵ق) و ابوالعباس نهاوندی (ف 441ق)، از دیگر شاگردان برجسته او بشمار میآیند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/96 ر.ک: همان، ص96]</ref>. | ||
==مرگ== | ==مرگ== | ||
وی سرانجام در 95 سالگی، در روز یکشنبه هفتم رمضان 348ق، در بغداد دیده از جهان فروبست و در قبرستان شونیزیه این شهر، کنار قبر جنید بغدادی و سری سَقَطی، به خاک سپرده شد، ولی امروزه قبر وی در بغداد شناختهشده نیست<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>. | وی سرانجام در 95 سالگی، در روز یکشنبه هفتم رمضان 348ق، در بغداد دیده از جهان فروبست و در قبرستان شونیزیه این شهر، کنار قبر جنید بغدادی و سری سَقَطی، به خاک سپرده شد، ولی امروزه قبر وی در بغداد شناختهشده نیست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/106 ر.ک: همان، ص106]</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
# رسالة في التصوف؛ | # رسالة في التصوف؛ | ||
# حكایات المشايخ یا حكایات الأولياء؛ | # حكایات المشايخ یا حكایات الأولياء؛ | ||
# جزء فيه حكايات إبراهيم بن أدهم الزاهد<ref>ر.ک: همان، ص102-106</ref>. | # جزء فيه حكايات إبراهيم بن أدهم الزاهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80725/102 ر.ک: همان، ص102-106]</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
سوری، محمد؛ سوری، محمود، «جعفر خلدی، صوفی ناشناخته مکتب بغداد»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جاویدان خرد، بهار و تابستان 1396، شماره 31، علمی - پژوهشی/ISC (20 صفحه، از 91 تا 110) | [[:noormags:1265700|سوری، محمد؛ سوری، محمود، «جعفر خلدی، صوفی ناشناخته مکتب بغداد»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جاویدان خرد، بهار و تابستان 1396، شماره 31، علمی - پژوهشی/ISC (20 صفحه، از 91 تا 110)]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش