۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
وی سپس عباراتی از [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ]] در [[الفهرست (طوسی)|الفهرست]] و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آغابزرگ تهرانی]] در تأیید این مطلب نقل مینماید و پس از آن از اعتماد [[حر عاملی، محمد بن حسن|صاحب وسائل]] و [[مجلسی، محمدباقر|مجلسی]] در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحار]] و سید محمدباقر گیلانی اصفهانی ملقب به حجتالاسلام و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]]، به این کتاب و ستایش آن صحبت کرده و عباراتی را از برخی افراد مذکور در اعتبارش و اعتماد علما بر آن نقل میکند<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>. | وی سپس عباراتی از [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ]] در [[الفهرست (طوسی)|الفهرست]] و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آغابزرگ تهرانی]] در تأیید این مطلب نقل مینماید و پس از آن از اعتماد [[حر عاملی، محمد بن حسن|صاحب وسائل]] و [[مجلسی، محمدباقر|مجلسی]] در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحار]] و سید محمدباقر گیلانی اصفهانی ملقب به حجتالاسلام و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]]، به این کتاب و ستایش آن صحبت کرده و عباراتی را از برخی افراد مذکور در اعتبارش و اعتماد علما بر آن نقل میکند<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>. | ||
نویسنده، در قسمتی از جزء اول از جلد اول با عنوان «إنّ أمرهم صعب مستصعب»، 9 روایت در این ارتباط ذکر میکند که یکی از آنها چنین است: «حدّثني محمّد بن الحسين، عن إبراهيم بن أبيالبلاد، عن سدير الصيرفي قال: كنت بين يدي أبيعبداللّه(ع)، أعرض عليه مسائل قد أعطانيها أصحابنا إذ خطرت بقلبي مسألة، فقلت: جعلت فداك، مسألة خطرت (بقلبي) الساعة. قال: أ ليست في المسائل؟ قلت: لا. قال: و ما هي؟ قلت: قول أميرالمؤمنين(ع): «إنّ أمرنا صعب مستصعب؛ لا يعرفه إلاّ ملك مقرّب أو نبي مرسل أو | نویسنده، در قسمتی از جزء اول از جلد اول با عنوان «إنّ أمرهم صعب مستصعب»، 9 روایت در این ارتباط ذکر میکند که یکی از آنها چنین است: «حدّثني محمّد بن الحسين، عن إبراهيم بن أبيالبلاد، عن سدير الصيرفي قال: كنت بين يدي أبيعبداللّه(ع)، أعرض عليه مسائل قد أعطانيها أصحابنا إذ خطرت بقلبي مسألة، فقلت: جعلت فداك، مسألة خطرت (بقلبي) الساعة. قال: أ ليست في المسائل؟ قلت: لا. قال: و ما هي؟ قلت: قول أميرالمؤمنين(ع): «إنّ أمرنا صعب مستصعب؛ لا يعرفه إلاّ ملك مقرّب أو نبي مرسل أو عبدامتحن اللّه قلبه للإيمان». فقال: نعم، إنّ من الملائكة مقرّبين و غير مقرّبين و من الأنبياء مرسلين و غير مرسلين و من المؤمنين ممتحنين و غير ممتحنين و إنّ أمركم هذا عرض على الملائكة فلم يقرّ به إلاّ المقرّبون و عرض على الأنبياء فلم يقرّ به إلاّ المرسلون و عرض على المؤمنين فلم يقرّ به إلاّ الممتحنون»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص73</ref>. | ||
ترجمه: «محمد بن حسین از ابراهیم بن ابوبلاد از سدیر صیرفی روایت کرده که گفت: نزد امام صادق(ع) بودم و مسائلی را که برخی شیعیان به من گفته بودند، به ایشان عرضه میکردم که یکباره چیزی از ذهنم گذشت. عرض کردم: فدایت شوم! اکنون مسئلهای به قلب من خطور کرد. فرمودند: چیزی جز این مسائلی که مطرح کردی؟ عرض کردم: آری. فرمودند: چه مسئلهای؟ عرض کردم: فرمایش امیرالمؤمنین(ع) که: «امر ما دشوار است و سخت به دست میآید و جز ملک مقرب و نبی مرسل یا بندهای که خداوند قلبش را برای ایمان امتحان کرده، آن را نمیشناسد.» امام صادق(ع) فرمودند: بله. در میان ملائکه، مقرب و غیر مقرب وجود دارد و در میان انبیا، مرسل و غیر مرسل و در میان مؤمنین، امتحانشده و امتحاننشده و این امر شما بر ملائکه عرضه شد و جز مقربین از آنان، به آن اقرار نکردند؛ همچنین بر انبیا عرضه شد و بهجز فرستادهشدگان، به آن اعتراف و اقرار ننمودند و بر مؤمنین هم عرضه شد و جز امتحانشدگان، به آن اقرار نکردند». | ترجمه: «محمد بن حسین از ابراهیم بن ابوبلاد از سدیر صیرفی روایت کرده که گفت: نزد امام صادق(ع) بودم و مسائلی را که برخی شیعیان به من گفته بودند، به ایشان عرضه میکردم که یکباره چیزی از ذهنم گذشت. عرض کردم: فدایت شوم! اکنون مسئلهای به قلب من خطور کرد. فرمودند: چیزی جز این مسائلی که مطرح کردی؟ عرض کردم: آری. فرمودند: چه مسئلهای؟ عرض کردم: فرمایش امیرالمؤمنین(ع) که: «امر ما دشوار است و سخت به دست میآید و جز ملک مقرب و نبی مرسل یا بندهای که خداوند قلبش را برای ایمان امتحان کرده، آن را نمیشناسد.» امام صادق(ع) فرمودند: بله. در میان ملائکه، مقرب و غیر مقرب وجود دارد و در میان انبیا، مرسل و غیر مرسل و در میان مؤمنین، امتحانشده و امتحاننشده و این امر شما بر ملائکه عرضه شد و جز مقربین از آنان، به آن اقرار نکردند؛ همچنین بر انبیا عرضه شد و بهجز فرستادهشدگان، به آن اعتراف و اقرار ننمودند و بر مؤمنین هم عرضه شد و جز امتحانشدگان، به آن اقرار نکردند». |
ویرایش