۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشگران ' به 'پژوهشگران ') |
جز (جایگزینی متن - ' ا ' به ' ا') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
نام تفسير نشاندهنده انگيزه و شيوه تفسيرى وى است. نام آن | نام تفسير نشاندهنده انگيزه و شيوه تفسيرى وى است. نام آن از دو جزء تشكيل يافته است: مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار. اول مفاتيح الاسرار است. مراد از آن همانگونه كه گذشت علوم اهلبيت(ع) است. وى بيان مىكند كه اين اسرار، علومى است كه رسول خدا(ص) نزد على(ع) به وديعت نهاد. از على(ع) به ائمه(ع)منتقل شد.در اينجا حديثى از اهل سنت نقل مىكند كه رسالت داراى اسرارى است كه على(ع) واجد آن بود. | ||
طبرانى با اسنادش به سلمان فارسى مىرساند كه گفت: رسول خدا(ص) فرمود: جانشين و قرارگاه و صندوقچه اسرار من و بهترين كسى كه در ميان شما مىگذارم كه دعوتم را محكم و دينم را مستحكم مىكند [[امام على(ع)|على بن ابىطالب]] است. جزء دوم «مصابيح الابرار» است. | طبرانى با اسنادش به سلمان فارسى مىرساند كه گفت: رسول خدا(ص) فرمود: جانشين و قرارگاه و صندوقچه اسرار من و بهترين كسى كه در ميان شما مىگذارم كه دعوتم را محكم و دينم را مستحكم مىكند [[امام على(ع)|على بن ابىطالب]] است. جزء دوم «مصابيح الابرار» است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
به نظم و ترتيب بين آيات و مناسبت ميان آنها اشاره مىكند. اسباب نزول و مسائل فقهى را بيان مىكند. آراء متكلمان و انديشههاى گروهاى اسلامى را يادآور مىشود. | به نظم و ترتيب بين آيات و مناسبت ميان آنها اشاره مىكند. اسباب نزول و مسائل فقهى را بيان مىكند. آراء متكلمان و انديشههاى گروهاى اسلامى را يادآور مىشود. | ||
و نظر خود را پيرامون آنها اظهار مىكند. در معانى قرآن وجوه گوناگون واژگان قرآنى را بهطور تفصيل ذكر مىكند. معانى را از فراء، ابن فارس، قفال و حسین بن فضل بجلّى نقل مىكند. معانى را مستقيم از آثار آنان نقل مىكند. از پرداختن گسترده به آراء مفسران روشن مىشود كه وى با تفسير به رأى مخالف است. موافق تفسير روايى است.در بيان اسرار عرفانى آيه همانگونه كه دريافته، آنرا نقل مىكند؛ زيرا معتقد است كه اين اسرار، علوم رسول خداست كه نزد اهلبيت(ع) به وديعت نهاده است. نظم و تناسب آيات، علم جداگانهاى است كه قرآنپژوهان ابواب خاصى را به آن اختصاص دادهاند. اين علم بهترتيب توقيفى قرآن مرتبط است. مفسرى كه از مناسبات آيات بحث مىكند بايد به وجود ارتباط بين آيات اعتقاد داشته باشد. اين ارتباط بهدست نمىآيد مگر با توجيه خاص ميان آيات. از اينجا روشن مىشود كه شهرستانى معتقد است كه ترتيب فعلى قرآن توقيفى و به دستور پيامبر(ص) بوده است. از ميان مفسران قفال اهتمام فراوانى به علم مناسبات بين آيات داشته است. حتى ميان آياتى كه ديگران به سختى مناسبت مىيافتند، او به راحتى مناسبت ذكر كرده است..<ref>تفسير كبير قفال، 30،223</ref>بعيد نيست شهرستانى مناسبات را از قفال نقل كرده زيرا به آن بسيار اعتماد كرده | و نظر خود را پيرامون آنها اظهار مىكند. در معانى قرآن وجوه گوناگون واژگان قرآنى را بهطور تفصيل ذكر مىكند. معانى را از فراء، ابن فارس، قفال و حسین بن فضل بجلّى نقل مىكند. معانى را مستقيم از آثار آنان نقل مىكند. از پرداختن گسترده به آراء مفسران روشن مىشود كه وى با تفسير به رأى مخالف است. موافق تفسير روايى است.در بيان اسرار عرفانى آيه همانگونه كه دريافته، آنرا نقل مىكند؛ زيرا معتقد است كه اين اسرار، علوم رسول خداست كه نزد اهلبيت(ع) به وديعت نهاده است. نظم و تناسب آيات، علم جداگانهاى است كه قرآنپژوهان ابواب خاصى را به آن اختصاص دادهاند. اين علم بهترتيب توقيفى قرآن مرتبط است. مفسرى كه از مناسبات آيات بحث مىكند بايد به وجود ارتباط بين آيات اعتقاد داشته باشد. اين ارتباط بهدست نمىآيد مگر با توجيه خاص ميان آيات. از اينجا روشن مىشود كه شهرستانى معتقد است كه ترتيب فعلى قرآن توقيفى و به دستور پيامبر(ص) بوده است. از ميان مفسران قفال اهتمام فراوانى به علم مناسبات بين آيات داشته است. حتى ميان آياتى كه ديگران به سختى مناسبت مىيافتند، او به راحتى مناسبت ذكر كرده است..<ref>تفسير كبير قفال، 30،223</ref>بعيد نيست شهرستانى مناسبات را از قفال نقل كرده زيرا به آن بسيار اعتماد كرده است. در اسباب نزول كليه قراين دور و نزدیک را بيان مىكند. در احكام فقهى اطلاعات گستردهاى نسبت به فقه اسلامى از نظر مذاهب چهارگانه دارد. در فقه شافعى تخصص دارد.اين امر به شاگردى وى نزد فقهاى شافعى بهويژه احمد خوافى برمىگردد. لازم به يادآورى است كه آراء فقهى شيعى را نياورده است. بيشتر به آراء [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] و شافعى مىپردازد. البته در پارهاى از موارد به آراء فقهى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مىكند. ولى آنرا از مصادر فقهى معروف شيعه نقل نمىكند. | ||
== مصادر تفسيرى == | == مصادر تفسيرى == |
ویرایش