۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') |
جز (جایگزینی متن - '' به '') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =39746 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =39746 | ||
| کتابخوان همراه نور =58380 | |||
| کد پدیدآور =00725 | | کد پدیدآور =00725 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۵: | خط ۳۶: | ||
از مجموع 75 حکایت طوق الحمامة، 23 حکایت تکشخصیتی (عاشق) است و 29 حکایت دوشخصیتی (عاشق و معشوق) و 23 حکایت بیش از دو شخصیت دارد. در تمام حکایتهای تکشخصیتی، عاشق تنها نقشآفرین داستان است و در حکایتهای دوشخصیتی، عاشق در کنار معشوق در داستان حضور دارد؛ بنابراین، علاوه بر محدود بودن شمار شخصیتها، تیپهای شخصیتی نیز تکراری و ثابتاند. نویسنده در هر باب درباره یکی از مسائل مرتبط با عشق سخن میگوید و اگر حکایت را با توضیحات خود در میآمیزد ازآنروست که درستی کلام او را تأیید کند؛ بنابراین حتماً موضوع حکایت با موضوع باب (عشق) مرتبط است. علاوه بر این، حجم کم داستان اجازه نمیدهد که نویسنده چندین شخصیت را وارد فضای حکایت کند. پس او ناچار است حتماً شخصیتی را که با موضوع حکایت مرتبط است، یعنی عاشق و معشوق را در حکایتهای خود بگنجاند. بدین سبب، در حکایتهای تکشخصیتی، همواره عاشق و در حکایت دوشخصیتی، عاشق در کنار معشوق نقشآفرینی میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/86272/174 ر.ک: صالحبک، مجید؛ طباطبایی، سمیهالسادات، ص174]</ref>. | از مجموع 75 حکایت طوق الحمامة، 23 حکایت تکشخصیتی (عاشق) است و 29 حکایت دوشخصیتی (عاشق و معشوق) و 23 حکایت بیش از دو شخصیت دارد. در تمام حکایتهای تکشخصیتی، عاشق تنها نقشآفرین داستان است و در حکایتهای دوشخصیتی، عاشق در کنار معشوق در داستان حضور دارد؛ بنابراین، علاوه بر محدود بودن شمار شخصیتها، تیپهای شخصیتی نیز تکراری و ثابتاند. نویسنده در هر باب درباره یکی از مسائل مرتبط با عشق سخن میگوید و اگر حکایت را با توضیحات خود در میآمیزد ازآنروست که درستی کلام او را تأیید کند؛ بنابراین حتماً موضوع حکایت با موضوع باب (عشق) مرتبط است. علاوه بر این، حجم کم داستان اجازه نمیدهد که نویسنده چندین شخصیت را وارد فضای حکایت کند. پس او ناچار است حتماً شخصیتی را که با موضوع حکایت مرتبط است، یعنی عاشق و معشوق را در حکایتهای خود بگنجاند. بدین سبب، در حکایتهای تکشخصیتی، همواره عاشق و در حکایت دوشخصیتی، عاشق در کنار معشوق نقشآفرینی میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/86272/174 ر.ک: صالحبک، مجید؛ طباطبایی، سمیهالسادات، ص174]</ref>. | ||
تمام شخصیتهای طوق الحمامة سادهاند؛ زیرا ما فقط با یک بعد از ابعاد شخصیتی آنها آشنا میشویم. پس از خواندن حکایتها متوجه میشویم شخصیتها اغلب عاشقانی هستند آشفتهحال که دل به معشوق سپردهاند و چیزی بیش از این نمیبینیم. برای مثال، در تک حکایت باب سوم، از فردی به نام ابوالسری عمار بن زیاد یاد میشود که از دوستان [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] است. روزی [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] به دیدار وی میرود و او را پریشانخاطر مییابد. جویای علت میشود و در پاسخ میشنود که او در عالم رؤیا عاشق کنیزکی گشته و اکنون در عالم بیداری سخت از دوری وی بیتاب است. عاشق شیدا چندین روز را بدین گونه میگذراند تا آنکه، پس از پندهای فراوان [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]، کمکم کنیزک را فراموش میکند. همانگونه که میبینیم، در این حکایت فقط از دلدادگی ابوالسری و شرایط روحیاش پس از عاشق شدن آگاه میشویم و بیش از این چیزی درنمییابیم. افزون بر این، در شصت حکایت با شخصیت ایستا و در پانزده حکایت با شخصیت پویا مواجه میشویم؛ بنابراین اغلب شخصیتها متحول نمیشوند و از آغاز تا پایان حکایت ثابت و بدون تغییر میمانند. جالب است بدانیم حکایتهای اندکی که در آن شخصیت دچار دگرگونی میشود از سرگذشت عالمان عابدی سخن میگویند که پس از دل باختن، به هر بیآبرویی و ننگ در راه وصال معشوق تن | تمام شخصیتهای طوق الحمامة سادهاند؛ زیرا ما فقط با یک بعد از ابعاد شخصیتی آنها آشنا میشویم. پس از خواندن حکایتها متوجه میشویم شخصیتها اغلب عاشقانی هستند آشفتهحال که دل به معشوق سپردهاند و چیزی بیش از این نمیبینیم. برای مثال، در تک حکایت باب سوم، از فردی به نام ابوالسری عمار بن زیاد یاد میشود که از دوستان [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] است. روزی [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] به دیدار وی میرود و او را پریشانخاطر مییابد. جویای علت میشود و در پاسخ میشنود که او در عالم رؤیا عاشق کنیزکی گشته و اکنون در عالم بیداری سخت از دوری وی بیتاب است. عاشق شیدا چندین روز را بدین گونه میگذراند تا آنکه، پس از پندهای فراوان [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]، کمکم کنیزک را فراموش میکند. همانگونه که میبینیم، در این حکایت فقط از دلدادگی ابوالسری و شرایط روحیاش پس از عاشق شدن آگاه میشویم و بیش از این چیزی درنمییابیم. افزون بر این، در شصت حکایت با شخصیت ایستا و در پانزده حکایت با شخصیت پویا مواجه میشویم؛ بنابراین اغلب شخصیتها متحول نمیشوند و از آغاز تا پایان حکایت ثابت و بدون تغییر میمانند. جالب است بدانیم حکایتهای اندکی که در آن شخصیت دچار دگرگونی میشود از سرگذشت عالمان عابدی سخن میگویند که پس از دل باختن، به هر بیآبرویی و ننگ در راه وصال معشوق تن دادهاند؛ پس دگرگونی شخصیت در مسیر منفی است، نه مثبت و سازنده<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/86272/174 ر.ک: همان، ص175-174]</ref>. | ||
[[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] در 35 حکایت توصیف مستقیم و غیرمستقیم را درهم میآمیزد و در دیگر موارد فقط با تکیه بر رفتار و گفتار شخصیتها، آنها را به تصویر میکشد. شایان ذکر است که تأکید [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] بر رفتار شخصیتها بیش از گفتار است؛ زیرا او کمتر از عنصر گفتوگو در حکایت استفاده میکند. علاوه بر این، در توصیفهای مستقیم، توصیف معنوی (توصیف ویژگیهای اخلاقی)، در قیاس با توصیف ظاهری، حجم بیشتری را به خود اختصاص داده است که علت این امر به موضوع کتاب باز میگردد. نکته مهم در توصیفهای مستقیم، مجمل و درعینحال پرمعنا بودن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/86272/175 ر.ک: همان، ص176-175]</ref>. | [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] در 35 حکایت توصیف مستقیم و غیرمستقیم را درهم میآمیزد و در دیگر موارد فقط با تکیه بر رفتار و گفتار شخصیتها، آنها را به تصویر میکشد. شایان ذکر است که تأکید [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] بر رفتار شخصیتها بیش از گفتار است؛ زیرا او کمتر از عنصر گفتوگو در حکایت استفاده میکند. علاوه بر این، در توصیفهای مستقیم، توصیف معنوی (توصیف ویژگیهای اخلاقی)، در قیاس با توصیف ظاهری، حجم بیشتری را به خود اختصاص داده است که علت این امر به موضوع کتاب باز میگردد. نکته مهم در توصیفهای مستقیم، مجمل و درعینحال پرمعنا بودن است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/86272/175 ر.ک: همان، ص176-175]</ref>. |
ویرایش