پرش به محتوا

تشیع و مدرنیته در ایران معاصر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
خط ۳۵: خط ۳۵:
}}
}}


'''تشیع و مدرنیته در ایران معاصر'''، اثر گروه تاریخ و اندیشه‌ معاصر مؤسسه آموزشی و پژوهشی‌ امام‌ خمینی(ره)، پژوهشی است در قلمرو دین و مدرنیته در ایران که هدف اصلی نویسندگان، بررسی دیدگاه‌های رایج در نسبت تشیع و مدرنیته در ایران معاصر بوده است.
'''تشیع و مدرنیته در ایران معاصر'''، اثر گروه تاریخ و اندیشه معاصر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، پژوهشی است در قلمرو دین و مدرنیته در ایران که هدف اصلی نویسندگان، بررسی دیدگاه‌های رایج در نسبت تشیع و مدرنیته در ایران معاصر بوده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۳: خط ۴۳:
در مقدمه، به موضوع کتاب و هدف از نگارش آن، اشاره گردیده است.<ref>مقدمه، ج1، صفحه‌م - س</ref>
در مقدمه، به موضوع کتاب و هدف از نگارش آن، اشاره گردیده است.<ref>مقدمه، ج1، صفحه‌م - س</ref>


جلد اول به بررسی‌ و تحلیل برخی از نظریه‌های موجود در‌ باب‌ مواجهه‌ ایرانیان با مدرنیته، توسعه و پیشرفت در ایران، مباحث تمدنی، هویت ملی‌ ایرانیان، روشنفکری و تحولات اندیشه سیاسی در ایران پرداخته‌ است.<ref>ر.ک: معرفی کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ص14</ref>
جلد اول به بررسی و تحلیل برخی از نظریه‌های موجود در باب مواجهه ایرانیان با مدرنیته، توسعه و پیشرفت در ایران، مباحث تمدنی، هویت ملی ایرانیان، روشنفکری و تحولات اندیشه سیاسی در ایران پرداخته است.<ref>ر.ک: معرفی کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ص14</ref>


مقالاتی که در جلد اول درج شده‌اند، به ترتیب عبارتند از:  
مقالاتی که در جلد اول درج شده‌اند، به ترتیب عبارتند از:  
خط ۴۹: خط ۴۹:
هدف این پژوهش، بررسی تحول و سیر فلسفه سیاسی و به‌طور خاص، حکمت عملی در فلسفه اسلامی است. از آنجا که شرق‌شناسان و پژوهشگران ایرانی که شیوه و نتایج تحقیقات مستشرقان را معتبر دانسته‌اند، بیشتر تحقیقات در این حوزه را پی گرفته‌اند، این مقاله با نگاهی انتقادی، به روش و برخی نتایج این تحقیقات پرداخته است. بنابراین پس از تأملی در روش بحث و نقد روش شرق‌شناسی، وجه استقلال فلسفه اسلامی از فلسفه یونانی، بررسی شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص1</ref>
هدف این پژوهش، بررسی تحول و سیر فلسفه سیاسی و به‌طور خاص، حکمت عملی در فلسفه اسلامی است. از آنجا که شرق‌شناسان و پژوهشگران ایرانی که شیوه و نتایج تحقیقات مستشرقان را معتبر دانسته‌اند، بیشتر تحقیقات در این حوزه را پی گرفته‌اند، این مقاله با نگاهی انتقادی، به روش و برخی نتایج این تحقیقات پرداخته است. بنابراین پس از تأملی در روش بحث و نقد روش شرق‌شناسی، وجه استقلال فلسفه اسلامی از فلسفه یونانی، بررسی شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص1</ref>


«بررسی‌ و نقد نظریه تمدنی «چنگیز پهلوان»‌ در تعامل با «تمدن غرب»»، نوشته ذبیح‌الله نعیمیان:  
«بررسی و نقد نظریه تمدنی «چنگیز پهلوان» در تعامل با «تمدن غرب»»، نوشته ذبیح‌الله نعیمیان:  
چنگیز پهلوان با رویکردی تمدنی، به مسئله تعامل سنت و تجدد می‌پردازد. او هرگونه برقراری نسبت میان سنت و تجدد را از این زاویه می‌پسندد و از محدود کردن این تعامل به محدوده دولت - ملت می‌پرهیزد و خواستار آن است که گستره نگاه به حوزه‌های تمدنی، برای نمونه، به حوزه تمدن ایران معطوف شود، نه فقط ایران موجود. اما این نگاه خود را با اندیشه‌های دیگری نیز پیوند می‌دهد که مطالعه انتقادی می‌طلبد. نسبت او با دین و هویت دینی، از اساسی‌ترین موضوعاتی است که بر تحلیل‌های او سایه می‌افکند و اندیشه او را به نوعی برخورد ایدئولوژیک گردانده که خود از آن پرهیز می‌دهد. این نوشتار به بررسی توصیفی - انتقادی نظریه تمدنی او می‌پردازد.<ref>همان، ص101</ref>
چنگیز پهلوان با رویکردی تمدنی، به مسئله تعامل سنت و تجدد می‌پردازد. او هرگونه برقراری نسبت میان سنت و تجدد را از این زاویه می‌پسندد و از محدود کردن این تعامل به محدوده دولت - ملت می‌پرهیزد و خواستار آن است که گستره نگاه به حوزه‌های تمدنی، برای نمونه، به حوزه تمدن ایران معطوف شود، نه فقط ایران موجود. اما این نگاه خود را با اندیشه‌های دیگری نیز پیوند می‌دهد که مطالعه انتقادی می‌طلبد. نسبت او با دین و هویت دینی، از اساسی‌ترین موضوعاتی است که بر تحلیل‌های او سایه می‌افکند و اندیشه او را به نوعی برخورد ایدئولوژیک گردانده که خود از آن پرهیز می‌دهد. این نوشتار به بررسی توصیفی - انتقادی نظریه تمدنی او می‌پردازد.<ref>همان، ص101</ref>


خط ۶۰: خط ۶۰:
نویسنده این مقاله، به این نکته اشاره دارد که این کتاب از سویی با خلط میان اندیشه‌های شیعی و سنی و اندیشه‌های شیعه اثنی‌عشری با دیگر فرق شیعه و از سوی دیگر، با عدم درک صحیح از مفاهیم بنیادین اندیشه‌های شیعی از جمله مفهوم ولایت، فقه و عرفان و چگونگی تسری و حضور آن‌ها در علوم اسلامی، از جمله فقه، عرفان و فلسفه و سرانجام با تبیین نادرست جایگاه روحانیان شیعه، به‌منزله حاملان اصلی اندیشه تشیع و نسبت آنان با موضوعات قدرت، آزادی، حکومت، عرف و... و نادیده گرفتن شرایط و اوضاع ویژه مشروطه در ایران که از آن به درک نامشروط از مشروطه ایرانی کرده، به ورطه تحلیل‌های سطحی و کم‌عمق افتاده است.<ref>همان، ص290-289</ref>
نویسنده این مقاله، به این نکته اشاره دارد که این کتاب از سویی با خلط میان اندیشه‌های شیعی و سنی و اندیشه‌های شیعه اثنی‌عشری با دیگر فرق شیعه و از سوی دیگر، با عدم درک صحیح از مفاهیم بنیادین اندیشه‌های شیعی از جمله مفهوم ولایت، فقه و عرفان و چگونگی تسری و حضور آن‌ها در علوم اسلامی، از جمله فقه، عرفان و فلسفه و سرانجام با تبیین نادرست جایگاه روحانیان شیعه، به‌منزله حاملان اصلی اندیشه تشیع و نسبت آنان با موضوعات قدرت، آزادی، حکومت، عرف و... و نادیده گرفتن شرایط و اوضاع ویژه مشروطه در ایران که از آن به درک نامشروط از مشروطه ایرانی کرده، به ورطه تحلیل‌های سطحی و کم‌عمق افتاده است.<ref>همان، ص290-289</ref>


«بازسازی لیبرالیسم‌ در‌ ایران در پرتو نقد «مؤلفه‌های اندیشه روشنفکری» بررسی اندیشه‌های دکتر موسی غنی‌نژاد»، نوشته مصطفی مرتضوی:  
«بازسازی لیبرالیسم در ایران در پرتو نقد «مؤلفه‌های اندیشه روشنفکری» بررسی اندیشه‌های دکتر موسی غنی‌نژاد»، نوشته مصطفی مرتضوی:  
این مقاله برای بررسی و نقد اندیشه‌های دکتر موسی غنی‌نژاد به اندیشه‌های الهام‌گرفته وی از نگرش لیبرالیسم در زمینه مباحث توسعه در حوزه فکری ایران می‌پردازد. مقاله در زیر سه عنوان اصلی سامان یافته است: نخست به ذکر مباحثی مقدماتی و نیز توضیح و تبیین واژگان مبهم این بحث؛ یعنی توسعه و تجدد تمرکز دارد؛ دوم ضمن توضیحی کلی از مکتب فکری لیبرالیسم، به گزارشی از اندیشه‌های دکتر موسی غنی‌نژاد می‌پردازد که در سه عنوان کلی ذکر شده است: انتقاد از عملکرد جریان روشنفکری در ایران، رویکرد اثباتی وی به مباحث توسعه و بحث وی در مورد سنت و نقش آن در روند توسعه؛ سوم به ارزیابی دیدگاه‌های غنی‌نژاد می‌پردازد و اندیشه‌های وی را از منظرهایی متفاوت، نقد و ارزیابی می‌کند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:  
این مقاله برای بررسی و نقد اندیشه‌های دکتر موسی غنی‌نژاد به اندیشه‌های الهام‌گرفته وی از نگرش لیبرالیسم در زمینه مباحث توسعه در حوزه فکری ایران می‌پردازد. مقاله در زیر سه عنوان اصلی سامان یافته است: نخست به ذکر مباحثی مقدماتی و نیز توضیح و تبیین واژگان مبهم این بحث؛ یعنی توسعه و تجدد تمرکز دارد؛ دوم ضمن توضیحی کلی از مکتب فکری لیبرالیسم، به گزارشی از اندیشه‌های دکتر موسی غنی‌نژاد می‌پردازد که در سه عنوان کلی ذکر شده است: انتقاد از عملکرد جریان روشنفکری در ایران، رویکرد اثباتی وی به مباحث توسعه و بحث وی در مورد سنت و نقش آن در روند توسعه؛ سوم به ارزیابی دیدگاه‌های غنی‌نژاد می‌پردازد و اندیشه‌های وی را از منظرهایی متفاوت، نقد و ارزیابی می‌کند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:  
# وام‌داری اندیشه از نگرش‌های نولیبرال غربی همچون «هایک» و تقلیدی بودن نظریات؛
# وام‌داری اندیشه از نگرش‌های نولیبرال غربی همچون «هایک» و تقلیدی بودن نظریات؛
خط ۶۷: خط ۶۷:
# بی‌توجهی به لزوم نظریه‌پردازی بر مبنای توسعه بومی.<ref>همان، ص388-387</ref>
# بی‌توجهی به لزوم نظریه‌پردازی بر مبنای توسعه بومی.<ref>همان، ص388-387</ref>


«موج چهارم روشنفکری و ساحل پایدار سنت»، اثر عبدالرسول یعقوبی؛ «تأملی بر‌ نظریه‌ بومی‌گرایی در تحلیل انقلاب‌ اسلامی ایران (بررسی کتاب «روشنفکران ایرانی و غرب» اثر مهرزاد بروجردی)»، نوشته مجتبی کاظمی و «نظریه فلسفی ذات‌ و هویت‌ ملی ایرانیان، بررسی دیدگاه موسی نجفی درباره «تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان»»، اثر علیرضا جوادزاده عنوان سایر مقالات این جلد می‌باشد.<ref>همان، ص780-467</ref>
«موج چهارم روشنفکری و ساحل پایدار سنت»، اثر عبدالرسول یعقوبی؛ «تأملی بر نظریه بومی‌گرایی در تحلیل انقلاب اسلامی ایران (بررسی کتاب «روشنفکران ایرانی و غرب» اثر مهرزاد بروجردی)»، نوشته مجتبی کاظمی و «نظریه فلسفی ذات و هویت ملی ایرانیان، بررسی دیدگاه موسی نجفی درباره «تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان»»، اثر علیرضا جوادزاده عنوان سایر مقالات این جلد می‌باشد.<ref>همان، ص780-467</ref>


جلد دوم نیز به طرح نظریه‌هایی پیرامون نسبت تشیع و مدرنیته‌ در ایران‌ معاصر‌ پرداخته است که مقالات آن به ترتیب عبارتند از:
جلد دوم نیز به طرح نظریه‌هایی پیرامون نسبت تشیع و مدرنیته در ایران معاصر پرداخته است که مقالات آن به ترتیب عبارتند از:
«فراتر از دموکراسی»، اثر جمیله علم الهدی:  
«فراتر از دموکراسی»، اثر جمیله علم الهدی:  
در این مقاله، به این موضوع اشاره شده است که دموکراسی همچون الگوی زندگی اجتماعی، کانون مباحثات سیاسی است. اجماع در مورد ضرورت دموکراسی به‌منظور دستیابی به تمدن و پیشرفت، مانع از بروز ایده‌های نو درباره شیوه‌های بدیل است و توجه منتقدان را به صورت‌های عینیت‌یافته دموکراسی معطوف ساخته است. چالش‌های جوامع دموکراتیک به ضعف‌هایی مربوط می‌شود که در زیرساخت فلسفی دموکراسی وجود دارد و ناسازگاری‌های درونی آن را پدید می‌آورد، ولی با توجه به این ضعف‌ها و چالش‌ها، شاید ایده‌ای در زمینه زندگی اجتماعی بر اساس مفاهیم بنیادین در هستی‌شناسی اسلامی پرورش یابد که بتواند فراتر از دموکراسی، راهی برای دستیابی به «جامعه سالم» بگشاید.<ref>همان، ج2، ص1</ref>
در این مقاله، به این موضوع اشاره شده است که دموکراسی همچون الگوی زندگی اجتماعی، کانون مباحثات سیاسی است. اجماع در مورد ضرورت دموکراسی به‌منظور دستیابی به تمدن و پیشرفت، مانع از بروز ایده‌های نو درباره شیوه‌های بدیل است و توجه منتقدان را به صورت‌های عینیت‌یافته دموکراسی معطوف ساخته است. چالش‌های جوامع دموکراتیک به ضعف‌هایی مربوط می‌شود که در زیرساخت فلسفی دموکراسی وجود دارد و ناسازگاری‌های درونی آن را پدید می‌آورد، ولی با توجه به این ضعف‌ها و چالش‌ها، شاید ایده‌ای در زمینه زندگی اجتماعی بر اساس مفاهیم بنیادین در هستی‌شناسی اسلامی پرورش یابد که بتواند فراتر از دموکراسی، راهی برای دستیابی به «جامعه سالم» بگشاید.<ref>همان، ج2، ص1</ref>


«عقلانیت‌ در‌ اندیشه‌ شیعی و مدرن»، نوشته داود مهدوی‌زادگان:  
«عقلانیت در اندیشه شیعی و مدرن»، نوشته داود مهدوی‌زادگان:  
با وجود عقل‌گرایی در همه تمدن‌های بشری، نوعی ویژه از عقل‌گرایی، مخصوص تمدن غرب است. پرسش از نسبت میان این نوع عقل‌گرایی و عقل‌گرایی موجود در اندیشه شیعی، موضوع این مقاله است که بر اساس آن، عقلانیتی که پیش از رنسانس تنها در ذیل دیانت اعتبار می‌یافت، در غرب جدید نسبت به دین و وحی، «به شرط لا» اعتبار می‌شود. این در حالی است که عقلانیت در اندیشه شیعی درباره امر دین و وحی، به شرط شیء لحاظ شده است.<ref>همان، ص61</ref>
با وجود عقل‌گرایی در همه تمدن‌های بشری، نوعی ویژه از عقل‌گرایی، مخصوص تمدن غرب است. پرسش از نسبت میان این نوع عقل‌گرایی و عقل‌گرایی موجود در اندیشه شیعی، موضوع این مقاله است که بر اساس آن، عقلانیتی که پیش از رنسانس تنها در ذیل دیانت اعتبار می‌یافت، در غرب جدید نسبت به دین و وحی، «به شرط لا» اعتبار می‌شود. این در حالی است که عقلانیت در اندیشه شیعی درباره امر دین و وحی، به شرط شیء لحاظ شده است.<ref>همان، ص61</ref>


خط ۷۹: خط ۷۹:
مقاله حاضر می‌کوشد طرحی نظری در جهت تکوین تمدن دینی ارائه دهد. نویسنده در این مسیر، اندیشه خود را از منظری فلسفی به تصویر می‌کشد و تلاش می‌کند چشم‌انداز فلسفه‌ای نوین را ارائه دهد که آن را «فلسفه عقلانیت تمدنی» می‌خواند. بی‌تردید این چشم‌انداز با فلسفه‌های متداول نیز نسبتی دارد و نویسنده نیز چنین باوری را از نظر دور نمی‌دارد، ولی ادبیات خود را در چارچوبی استعلایی و فرارونده تعریف می‌کند. نویسنده سه ضلع را در تصویر خود از فلسفه عقلانیت تمدنی ارائه می‌دهد: «بنیادشناسی عقلانیت»، «بنیادپردازی عقلانیت» و «بنیادسازی و بازتأسیس عقلانیت».<ref>همان، ص84-83</ref>
مقاله حاضر می‌کوشد طرحی نظری در جهت تکوین تمدن دینی ارائه دهد. نویسنده در این مسیر، اندیشه خود را از منظری فلسفی به تصویر می‌کشد و تلاش می‌کند چشم‌انداز فلسفه‌ای نوین را ارائه دهد که آن را «فلسفه عقلانیت تمدنی» می‌خواند. بی‌تردید این چشم‌انداز با فلسفه‌های متداول نیز نسبتی دارد و نویسنده نیز چنین باوری را از نظر دور نمی‌دارد، ولی ادبیات خود را در چارچوبی استعلایی و فرارونده تعریف می‌کند. نویسنده سه ضلع را در تصویر خود از فلسفه عقلانیت تمدنی ارائه می‌دهد: «بنیادشناسی عقلانیت»، «بنیادپردازی عقلانیت» و «بنیادسازی و بازتأسیس عقلانیت».<ref>همان، ص84-83</ref>


«منطق صعود و نزول‌ فلسفه‌ سیاسی‌ در اسلام و غرب»، نوشته ابوذر مظاهری:  
«منطق صعود و نزول فلسفه سیاسی در اسلام و غرب»، نوشته ابوذر مظاهری:  
نویسنده این مقاله معتقد است فلسفه سیاسی در حوزه اندیشه سیاسی غرب و ایران، تفاوت اساسی با یکدیگر دارند. به نظر وی، خرد انتقادی که عالم غربی مدعی کشف آن بود، در یک سیر نزولی به عقل تابع وضع موجود مبدل شد و همین تغییر ماهیت، بحران عمیقی را در فلسفه سیاسی غرب، ایجاد کرد. در مقایسه با این روند، فلسفه سیاسی اسلامی، چه در مرحله گسترش و چه در حالت ایستایی خود، به چنین پیامدی نینجامیده است.<ref>همان، ص135- 136</ref>
نویسنده این مقاله معتقد است فلسفه سیاسی در حوزه اندیشه سیاسی غرب و ایران، تفاوت اساسی با یکدیگر دارند. به نظر وی، خرد انتقادی که عالم غربی مدعی کشف آن بود، در یک سیر نزولی به عقل تابع وضع موجود مبدل شد و همین تغییر ماهیت، بحران عمیقی را در فلسفه سیاسی غرب، ایجاد کرد. در مقایسه با این روند، فلسفه سیاسی اسلامی، چه در مرحله گسترش و چه در حالت ایستایی خود، به چنین پیامدی نینجامیده است.<ref>همان، ص135- 136</ref>


«مدرنیزاسیون تفکیکی» اثر احمد رهدار، «موانع و عوامل‌ درونی پذیرش مدرنیته در‌ جوامع‌ شیعی» اثر مصطفی امه‌طلب، «بررسی دیدگاه‌ عرفی شدن تشیع در فرآیند تجدد» اثر صادق گلستانی، «اندیشه سیاسی در آیینه قبض‌ و بسط مدرنیته ایرانی» اثر عبدالرسول یعقوبی، «تحول و پیشرفت در ایران، از نوگرایی شیعی تا مدرنیزاسیون غربی» اثر عبدالرسول یعقوبی، «موضع جریان مشروعه‌خواه حوزه‌ نجف در‌ برابر‌ غرب» اثر علیرضا جوادزاده، دیگر مقالات این جلد می‌باشد.
«مدرنیزاسیون تفکیکی» اثر احمد رهدار، «موانع و عوامل درونی پذیرش مدرنیته در جوامع شیعی» اثر مصطفی امه‌طلب، «بررسی دیدگاه عرفی شدن تشیع در فرآیند تجدد» اثر صادق گلستانی، «اندیشه سیاسی در آیینه قبض و بسط مدرنیته ایرانی» اثر عبدالرسول یعقوبی، «تحول و پیشرفت در ایران، از نوگرایی شیعی تا مدرنیزاسیون غربی» اثر عبدالرسول یعقوبی، «موضع جریان مشروعه‌خواه حوزه نجف در برابر غرب» اثر علیرضا جوادزاده، دیگر مقالات این جلد می‌باشد.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش