پرش به محتوا

تاريخ ابن خلدون: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌‌' به '‌'
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
خط ۵۲: خط ۵۲:
کتاب اول، درباره اجتماع و تمدن و معرفی عوارض ذاتی (خواص و قوانین) آن است؛ مانند: کشورداری، پادشاهی، کسب، معاش، هنرها، دانش‌ها، بیان موجبات و علل هریک.
کتاب اول، درباره اجتماع و تمدن و معرفی عوارض ذاتی (خواص و قوانین) آن است؛ مانند: کشورداری، پادشاهی، کسب، معاش، هنرها، دانش‌ها، بیان موجبات و علل هریک.


در کل می‌توان چنین گفت که شهرت و اعتبار علمی [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]]، مرهون مقدمه و کتاب اول او است. به‌خاطر نظریه‌های ابتکاری او در مقدمه، در زمینه تاریخ‌نگاری و فتح باب تحلیل عقلی در تاریخ، بنیان‌گذار تاریخ علمی و در پرتو نوآوری‌‌هایی که در زمینه جامعه‌شناسی و تحولات اجتماعی در کتاب اول دارد، نخستین جامعه‌شناس شناخته شده است.
در کل می‌توان چنین گفت که شهرت و اعتبار علمی [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]]، مرهون مقدمه و کتاب اول او است. به‌خاطر نظریه‌های ابتکاری او در مقدمه، در زمینه تاریخ‌نگاری و فتح باب تحلیل عقلی در تاریخ، بنیان‌گذار تاریخ علمی و در پرتو نوآوری‌هایی که در زمینه جامعه‌شناسی و تحولات اجتماعی در کتاب اول دارد، نخستین جامعه‌شناس شناخته شده است.


کتاب دوم، در اخبار عرب، قبیله‌ها و دولت‌های آن از آغاز آفرینش تا روزگار مؤلف است که در آن اشاره شده است به برخی از ملت‌ها و دولت‌های آنان از آغاز آفرینش تا روزگار مؤلف و نیز در آن اشاره شده است به برخی از ملت‌ها و دولت‌های مشهور که با ایشان هم‌زمان بوده‌اند؛ مانند: نبطیان، سریانیان، ایرانیان، بنی‌اسرائیل، قبطیان، یونانیان، رومیان، ترکان، فرنگان.
کتاب دوم، در اخبار عرب، قبیله‌ها و دولت‌های آن از آغاز آفرینش تا روزگار مؤلف است که در آن اشاره شده است به برخی از ملت‌ها و دولت‌های آنان از آغاز آفرینش تا روزگار مؤلف و نیز در آن اشاره شده است به برخی از ملت‌ها و دولت‌های مشهور که با ایشان هم‌زمان بوده‌اند؛ مانند: نبطیان، سریانیان، ایرانیان، بنی‌اسرائیل، قبطیان، یونانیان، رومیان، ترکان، فرنگان.
کتاب سوم، در اخبار بربر و موالی ایشان چون زناته و بیان آغاز حال و طوایف ایشان و کشورها و دولت‌هایی که به‌ویژه در دیار مغرب تشکیل داده‌اند<ref>ر.ک: پیشوایی، مهدی، 1382، ص20 و 24</ref>.
کتاب سوم، در اخبار بربر و موالی ایشان چون زناته و بیان آغاز حال و طوایف ایشان و کشورها و دولت‌هایی که به‌ویژه در دیار مغرب تشکیل داده‌اند<ref>ر.ک: پیشوایی، مهدی، 1382، ص20 و 24</ref>.


مهم‌ترین و باارزش‌ترین مباحث کتاب، قسم‌‌هایی است که متعلق به تاریخ بلاد مغرب است؛ زیرا اطلاعاتی که در این قسمت کتاب آمده، جنبه ابتکاری دارد و [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] آنها را از کتب دیگر نقل نکرده، بلکه خود آنها را گرد آورده است؛ یعنی مطالب مزبور، عبارت از اطلاعات و تجربیاتی است که وی در ضمن رفت‌وآمد با قبایل و اقامت در شهرهای گوناگون مغرب به دست آورده، یا شرح وقایعی است که خود در آنها دخالت داشته است و به همین سبب دو مجلد از کتاب، مأخذ اساسی تاریخ بلاد مذکور از آغاز فتح اسلام تا قرون اخیر بشمار می‌رود و مورخان و خاورشناسانی که در تاریخ مغرب به تحقیق پرداخته‌اند، می‌گویند: بدون کتاب «العبر» هرگز اطلاع صحیحی از تاریخ بلاد مغرب و ملت‌ها و طوایف آن در خلال اعصار مزبور به دست نمی‌آید. ازاین‌رو می‌بینیم این قسمت از تاریخ ابن خلدون به بیشتر زبان‌های اروپایی به‌طور کامل ترجمه شده است؛ چنان‌که این قسمت تاریخ وی به زبان فرانسه ترجمه شده است. ولی قسمتی از کتاب که مربوط به تاریخ مشرق است، مقتبس از تألیفات دیگران است و از لحاظ مطالب با کتب معروف تاریخ این نواحی که دیگران تألیف کرده‌اند، چندان اختلافی ندارد<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.
مهم‌ترین و باارزش‌ترین مباحث کتاب، قسم‌هایی است که متعلق به تاریخ بلاد مغرب است؛ زیرا اطلاعاتی که در این قسمت کتاب آمده، جنبه ابتکاری دارد و [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] آنها را از کتب دیگر نقل نکرده، بلکه خود آنها را گرد آورده است؛ یعنی مطالب مزبور، عبارت از اطلاعات و تجربیاتی است که وی در ضمن رفت‌وآمد با قبایل و اقامت در شهرهای گوناگون مغرب به دست آورده، یا شرح وقایعی است که خود در آنها دخالت داشته است و به همین سبب دو مجلد از کتاب، مأخذ اساسی تاریخ بلاد مذکور از آغاز فتح اسلام تا قرون اخیر بشمار می‌رود و مورخان و خاورشناسانی که در تاریخ مغرب به تحقیق پرداخته‌اند، می‌گویند: بدون کتاب «العبر» هرگز اطلاع صحیحی از تاریخ بلاد مغرب و ملت‌ها و طوایف آن در خلال اعصار مزبور به دست نمی‌آید. ازاین‌رو می‌بینیم این قسمت از تاریخ ابن خلدون به بیشتر زبان‌های اروپایی به‌طور کامل ترجمه شده است؛ چنان‌که این قسمت تاریخ وی به زبان فرانسه ترجمه شده است. ولی قسمتی از کتاب که مربوط به تاریخ مشرق است، مقتبس از تألیفات دیگران است و از لحاظ مطالب با کتب معروف تاریخ این نواحی که دیگران تألیف کرده‌اند، چندان اختلافی ندارد<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.


مؤید این معنا این است که نویسنده، قسمت‌های قابل توجهی از تاریخ عرب را از تاریخ طبری تلخیص کرده است؛ چنان‌که خود در پایان جنگ جمل می‌گوید: «این بود واقعه جمل، آن‌سان که ما از کتاب ابوجعفر طبری خلاصه کردیم» و در پایان فصل خلافت اسلامی (شامل حوادثی حدود سی سال؛ یعنی از آغاز خلافت ابوبکر تا برقراری پیمان صلح میان امام حسن(ع) و معاویه) که می‌گوید: «سخن ما، در خلافت اسلامی و حوادثی که در آن اتفاق افتاده بود، چون ردّه و فتوحات و جنگ‌ها، تا به اتفاق و اتحاد انجامید، به پایان آمد و ما آن را از کتاب محمد بن جریر طبری خلاصه کرده‌ایم...»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
مؤید این معنا این است که نویسنده، قسمت‌های قابل توجهی از تاریخ عرب را از تاریخ طبری تلخیص کرده است؛ چنان‌که خود در پایان جنگ جمل می‌گوید: «این بود واقعه جمل، آن‌سان که ما از کتاب ابوجعفر طبری خلاصه کردیم» و در پایان فصل خلافت اسلامی (شامل حوادثی حدود سی سال؛ یعنی از آغاز خلافت ابوبکر تا برقراری پیمان صلح میان امام حسن(ع) و معاویه) که می‌گوید: «سخن ما، در خلافت اسلامی و حوادثی که در آن اتفاق افتاده بود، چون ردّه و فتوحات و جنگ‌ها، تا به اتفاق و اتحاد انجامید، به پایان آمد و ما آن را از کتاب محمد بن جریر طبری خلاصه کرده‌ایم...»<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش