۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '' به '') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
تصحیف امری است که در برخی از احادیث صورت گرفته است و از آن گریزی نیست. در این زمینه شافعی نکتهای دارد با این بیان که «جز با شناخت صدق و کذب مخبر نمیتوان به صدق و کذب خبر استدلال کرد مگر در مورد احادیث خاص و اندک». [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در توضیح کلام شافعی میگوید: «آنچه شافعی استثناء کرده جز بر افراد ماهر از اهل حفظ اطلاق نمیشود. چهبسا شخص صادقی که بهواسطه نوشتارش، صدقش از بین رود، چراکه حدیثی را با حدیث دیگر درهم آمیزد و یا حدیثی را با ترکیبی از اسناد ضعیف و صحیح روایت کند و یا گاهی قلم و گوش اشتباه کند. در اینجا منظور تصحیف است و روایت شاذی را بدون انگیزه بیان کند». [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در اینجا از تصحیف، بهعنوان یکی از موارد اشتباه در روایات یاد میکند؛ بنابراین، [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] خود در بررسی احادیث، تصحیف در روایات را مدنظر دارد و به آنها اشاره میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80380/125 ر.ک: همان، ص 126-125]</ref>. | تصحیف امری است که در برخی از احادیث صورت گرفته است و از آن گریزی نیست. در این زمینه شافعی نکتهای دارد با این بیان که «جز با شناخت صدق و کذب مخبر نمیتوان به صدق و کذب خبر استدلال کرد مگر در مورد احادیث خاص و اندک». [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در توضیح کلام شافعی میگوید: «آنچه شافعی استثناء کرده جز بر افراد ماهر از اهل حفظ اطلاق نمیشود. چهبسا شخص صادقی که بهواسطه نوشتارش، صدقش از بین رود، چراکه حدیثی را با حدیث دیگر درهم آمیزد و یا حدیثی را با ترکیبی از اسناد ضعیف و صحیح روایت کند و یا گاهی قلم و گوش اشتباه کند. در اینجا منظور تصحیف است و روایت شاذی را بدون انگیزه بیان کند». [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در اینجا از تصحیف، بهعنوان یکی از موارد اشتباه در روایات یاد میکند؛ بنابراین، [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] خود در بررسی احادیث، تصحیف در روایات را مدنظر دارد و به آنها اشاره میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80380/125 ر.ک: همان، ص 126-125]</ref>. | ||
[[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در بررسی روایات از امر تقطیع نیز غفلت نکرده است. البته باید اشاره کرد که [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] بیش از آنکه به لفظ تقطیع تصریح کند، توجه مخاطب را به وقوع «اختصار» جلب | [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در بررسی روایات از امر تقطیع نیز غفلت نکرده است. البته باید اشاره کرد که [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] بیش از آنکه به لفظ تقطیع تصریح کند، توجه مخاطب را به وقوع «اختصار» جلب مینماید. اختصار حدیث آن است که محدث بخشی از حدیث را روایت کند و بخشی دیگر را حذف کند، بهشرط آنکه بخش حذف شده متعلق به بخش نقل شده نباشد. البته [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] برخی دیگر از احادیث را به دلیل «تمام» بودن بر دیگر احادیث ترجیح و برتری میدهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80380/130 ر.ک: همان، ص130]</ref>. | ||
تتبع و بررسی در کتاب، ما را بدین نتیجه میرساند که [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] توجه به قواعد ادبی و مفهوم واژهها را در نظر داشته است. البته قابل ذکر است، تبیین معانی و مفاهیم واژهها و تفصیل لغات غریب، چشمگیرتر از دیگر مباحث ادبی است. از جمله مواردی که بیهقی به شرح واژگان را آورده است واژه «المَیاثِر» است که بیهقی ذیل آن مینویسد: «الْميثَرَةُ جلُودُ السبَاعِ»: میثره به معنی پوست درندگان است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80380/132 ر.ک: همان، ص132]</ref>. | تتبع و بررسی در کتاب، ما را بدین نتیجه میرساند که [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] توجه به قواعد ادبی و مفهوم واژهها را در نظر داشته است. البته قابل ذکر است، تبیین معانی و مفاهیم واژهها و تفصیل لغات غریب، چشمگیرتر از دیگر مباحث ادبی است. از جمله مواردی که بیهقی به شرح واژگان را آورده است واژه «المَیاثِر» است که بیهقی ذیل آن مینویسد: «الْميثَرَةُ جلُودُ السبَاعِ»: میثره به معنی پوست درندگان است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80380/132 ر.ک: همان، ص132]</ref>. | ||
وی نسخ در برخی احادیث را | وی نسخ در برخی احادیث را بیتردید میپذیرد؛ اما در وقوع نسخ برخی روایات دچار تردید است. او پس از بیان برخی احادیث از ابوسعید دارمی چنین مینویسد: در مورد این احادیث اختلافنظر وجود دارد، اما ما بر ناسخ یا منسوخ آن دست نیافتیم تا با قاطعیت به آن حکم کنیم؛ پس باید به آنچه خلفای سهگانه و بزرگان اصحاب پیامبر اجماع دارند، توجه کرد. این سخن بیانگر این مطلب است که [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] به دلیل عنایت و توجه ویژه به مسئله نسخ، حتی در مواردی که در وقوع نسخ، تردید دارد، آن را بیان کرده و عدم جزم به نسخ را یادآور شده است؛ بنابراین [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] قائل به نسخ در برخی احادیث است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/80380/140 ر.ک: همان، ص141-140]</ref>. | ||
کسانی مانند ابوالمعالی محمد بن اسماعیل فارسی، ابن عبدالحق دمشقی (متوفی 744ق)، شمسالدین ذهبی (متوفی 748ق) و عبدالوهاب شعرانی (متوفی 974ق) هر یک جداگانه این کتاب را خلاصه کردهاند. ابن ترکمانی حنفی (متوفی 750ق) کتاب بزرگی در رد سنن بیهقی نوشت و آن را «الجوهر النقي في الرد علی البیهقي» نامید و همچنین شهابالدین ابن عربشاه نیز اثری با عنوان «الدر النقي في الرد علی البیهقي» نوشته است. زینالدین قاسم قطلوبغای حنفی (متوفی 879ق) این اثر را با نام «ترجيع الجوهر النقي» تلخیص و بهصورت الفبایی تا حرف میم، تنظیم کرد. شهابالدین بوصیری در اثری با عنوان «فوائد المنتقي» اضافات آن را نسبت به کتب سنت آورده است. | کسانی مانند ابوالمعالی محمد بن اسماعیل فارسی، ابن عبدالحق دمشقی (متوفی 744ق)، شمسالدین ذهبی (متوفی 748ق) و عبدالوهاب شعرانی (متوفی 974ق) هر یک جداگانه این کتاب را خلاصه کردهاند. ابن ترکمانی حنفی (متوفی 750ق) کتاب بزرگی در رد سنن بیهقی نوشت و آن را «الجوهر النقي في الرد علی البیهقي» نامید و همچنین شهابالدین ابن عربشاه نیز اثری با عنوان «الدر النقي في الرد علی البیهقي» نوشته است. زینالدین قاسم قطلوبغای حنفی (متوفی 879ق) این اثر را با نام «ترجيع الجوهر النقي» تلخیص و بهصورت الفبایی تا حرف میم، تنظیم کرد. شهابالدین بوصیری در اثری با عنوان «فوائد المنتقي» اضافات آن را نسبت به کتب سنت آورده است. |
ویرایش