پرش به محتوا

المواقف: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - '‌ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =8 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =8 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور = ')
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
#: مؤلف در مباحث امامت بيشتر از آنكه كلماتش را براساس استدلال منطقى بيان كند براساس تعصبات فرقه‌اى بيان نموده است.او در تفضيل دادن خلفا مخصوصا ابوبكر بر امير مومنان على(ع)، دلايل متقنى را كه شيعه بر نصب امامت از جانب نص پيغمبر (مانند غدير خم و آيه التطهير و...) و موارد اشتباه‌هاى تاريخى ابوبكر چه قبل از اسلام كه در حالت كفر بوده و چه بعد از اسلام، مانند غصب فدك و عفو خالد بن وليد قاتل مالك بن نويره (او كسى بود كه بعد از قتل اين مسلمان در همان شب با همسر او جمع شد)همه را با رديه‌هاى پوچ جواب مى‌دهد.مثلاًدر مورد عفو خالد مى‌گويد: فأنّه نقل انّ خالدا انما قتل مالكا لأنه ارتد و ردّ على قومه صدقاتهم لما بلغه وفاة رسول‌الله و خاطب خالدا بأنه مات صاحبك فعلم خالد قصده أنه ليس صاحبا له فتيقن ردته (هنگامى كه مالك صدقات قوم را بعد از وفات پيغمبر برگرداند و به خالد گفت صاحب تو مرده و خالد يقين كرد او مرتد شده است) و يا در مورد تزويج زن او مى‌گويد:
#: مؤلف در مباحث امامت بيشتر از آنكه كلماتش را براساس استدلال منطقى بيان كند براساس تعصبات فرقه‌اى بيان نموده است.او در تفضيل دادن خلفا مخصوصا ابوبكر بر امير مومنان على(ع)، دلايل متقنى را كه شيعه بر نصب امامت از جانب نص پيغمبر (مانند غدير خم و آيه التطهير و...) و موارد اشتباه‌هاى تاريخى ابوبكر چه قبل از اسلام كه در حالت كفر بوده و چه بعد از اسلام، مانند غصب فدك و عفو خالد بن وليد قاتل مالك بن نويره (او كسى بود كه بعد از قتل اين مسلمان در همان شب با همسر او جمع شد)همه را با رديه‌هاى پوچ جواب مى‌دهد.مثلاًدر مورد عفو خالد مى‌گويد: فأنّه نقل انّ خالدا انما قتل مالكا لأنه ارتد و ردّ على قومه صدقاتهم لما بلغه وفاة رسول‌الله و خاطب خالدا بأنه مات صاحبك فعلم خالد قصده أنه ليس صاحبا له فتيقن ردته (هنگامى كه مالك صدقات قوم را بعد از وفات پيغمبر برگرداند و به خالد گفت صاحب تو مرده و خالد يقين كرد او مرتد شده است) و يا در مورد تزويج زن او مى‌گويد:
#:فلعلّها كانت مطلقة قد انقضت عدتها الاّ انها كانت محبوسة عنده (شايد زن او مطلقه گرديده و در خانه او محبوس شده است).<ref>همان، ج8 ص358</ref>با اين احتمالات بعيد مى‌خواهد خطاهاى مسلم ابوبكر را ترميم كند و همچنين در قضيه غدير خم بعد از نقل روايت چنين مى‌گويد:الجواب مع صحة الحديث و دعوى الضرورة في العلم بصحته لكونه متواترا مكابرة كيف و لم ينقله اكثر اصحاب الحديث كالبخارى و مسلم و...و لأن عليا لم يكن يوم الغدير مع النبى فانه كان باليمن اولا.اصل حديث را كه از روايات صحيحه و متواتره است زير سئوال مى‌برد و اين سخن كه على(ع) در روز غدير در يمن بوده را نيز جزء ادلۀ كذب حديث مى‌شمرد،<ref>همان ج 8 ص360 و 361</ref>
#:فلعلّها كانت مطلقة قد انقضت عدتها الاّ انها كانت محبوسة عنده (شايد زن او مطلقه گرديده و در خانه او محبوس شده است).<ref>همان، ج8 ص358</ref>با اين احتمالات بعيد مى‌خواهد خطاهاى مسلم ابوبكر را ترميم كند و همچنين در قضيه غدير خم بعد از نقل روايت چنين مى‌گويد:الجواب مع صحة الحديث و دعوى الضرورة في العلم بصحته لكونه متواترا مكابرة كيف و لم ينقله اكثر اصحاب الحديث كالبخارى و مسلم و...و لأن عليا لم يكن يوم الغدير مع النبى فانه كان باليمن اولا.اصل حديث را كه از روايات صحيحه و متواتره است زير سئوال مى‌برد و اين سخن كه على(ع) در روز غدير در يمن بوده را نيز جزء ادلۀ كذب حديث مى‌شمرد،<ref>همان ج 8 ص360 و 361</ref>
#:در جاى ديگر در قضيه اخوت كه حضرت رسول اكرم امير مومنان را مفتخر به برادرى خود مى‌كند، اين افتخار بزرگ را دليلى براى علو رتبه و افضليت على(ع) نمى‌داند در آنجا كه مى‌گويد:التاسع انه‌ عليه‌السلام لما آخى بين الصحابة اتخذه اخا لنفسه قيل لا دلالة اذ لعل ذلك لزيادة شفقته عليه للقرابة و زيادة الالفة و الخدمة.<ref>همان، ج 8 ص368</ref> و در آخر بحث كه شايد خود نيز به پوشالى بودن استدلالات غير منطقى خود مظنون شده است ادعا مى‌كند چون گذشتگان بر ما حكم كرده‌اند كه افضل صحابه اول ابوبكر بعد عمر و سپس عثمان و على هستند پس ما نيز چشممان را بر حقيقت مى‌بنديم و پيرو كوركورانه بزرگانمان مى‌شويم.آنجا كه مى‌گويد:لكنا وجدتا السلف قالوا بأنّ افضل ابوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم على و حسن ظننا بهم يقضى بانهم لو لم يعرفوا ذلك لما أطبقوا عليه فوجب علينا اتباعهم في ذلك.<ref>همان، ج8 ص372</ref>
#:در جاى ديگر در قضيه اخوت كه حضرت رسول اكرم امير مومنان را مفتخر به برادرى خود مى‌كند، اين افتخار بزرگ را دليلى براى علو رتبه و افضليت على(ع) نمى‌داند در آنجا كه مى‌گويد:التاسع انه عليه‌السلام لما آخى بين الصحابة اتخذه اخا لنفسه قيل لا دلالة اذ لعل ذلك لزيادة شفقته عليه للقرابة و زيادة الالفة و الخدمة.<ref>همان، ج 8 ص368</ref> و در آخر بحث كه شايد خود نيز به پوشالى بودن استدلالات غير منطقى خود مظنون شده است ادعا مى‌كند چون گذشتگان بر ما حكم كرده‌اند كه افضل صحابه اول ابوبكر بعد عمر و سپس عثمان و على هستند پس ما نيز چشممان را بر حقيقت مى‌بنديم و پيرو كوركورانه بزرگانمان مى‌شويم.آنجا كه مى‌گويد:لكنا وجدتا السلف قالوا بأنّ افضل ابوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم على و حسن ظننا بهم يقضى بانهم لو لم يعرفوا ذلك لما أطبقوا عليه فوجب علينا اتباعهم في ذلك.<ref>همان، ج8 ص372</ref>


==نسخه‌شناسى==
==نسخه‌شناسى==
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
اين كتاب براى اولين‌بار در سال 1325 ه‍.ق بدون هيچ تحقيق و مقدمه‌اى به همت حاج محمد افندى ساسى المغربى التونسى به زيور چاپ آراسته شد.اما در مرحلۀ بعد با تصحيح السيد‌‎محمد بدر‌الدين النعسانى و با حاشيه جنابان عبدالحكيم السيالكوتى و حسن چلبى به چاپ رسيد.
اين كتاب براى اولين‌بار در سال 1325 ه‍.ق بدون هيچ تحقيق و مقدمه‌اى به همت حاج محمد افندى ساسى المغربى التونسى به زيور چاپ آراسته شد.اما در مرحلۀ بعد با تصحيح السيد‌‎محمد بدر‌الدين النعسانى و با حاشيه جنابان عبدالحكيم السيالكوتى و حسن چلبى به چاپ رسيد.


در همان سال در قاهره در مطبعه السعادة مجددا به چاپ رسيد‌ ‎و براى بار ديگر در سال 1301 ه‍.ق.با شرح ميرزاهد در لكنهو هند منتشر شد.
در همان سال در قاهره در مطبعه السعادة مجددا به چاپ رسيد ‎و براى بار ديگر در سال 1301 ه‍.ق.با شرح ميرزاهد در لكنهو هند منتشر شد.


نسخۀ موجود در برنامه همان نسخه محمد افندى ساسى المغربى التونسى است كه در سال 1325 ه‍.ق مطابق با 1907 ميلادى توسط انتشارات منشورات الشريف الرضى در 8 جلد و چهار مجلد از روى نسخه اصل افست شده است.
نسخۀ موجود در برنامه همان نسخه محمد افندى ساسى المغربى التونسى است كه در سال 1325 ه‍.ق مطابق با 1907 ميلادى توسط انتشارات منشورات الشريف الرضى در 8 جلد و چهار مجلد از روى نسخه اصل افست شده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش