۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '' به '') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
# در فصل دوم بررسى معناى لغوى و اصطلاحى تلاوت با استناد به کتب لغوى معتبر مثل [[العين|العین خلیل]]، [[مفردات ألفاظ القرآن|مفردات راغب]]، [[مجمع البحرين|مجمع]] و غیره آورده شده است. اولویت نویسنده رجوع به کتب مرجع دست اول است؛ زیرا تا موقعى که کتابهاى علماء متقدمین موجود است و با این کتابهاى با ارزش مىتوان ابهامات لغوى و حدیثى را رفع کرد، رفتن به سراغ دیگر کتابها، صحیح نیست. به عبارتى، وقتى میتوان سراغ [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]] رفت، که نتوانیم بحث روایی را، در کتاب [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافى کلینی]]، حل کنیم و موقعى سراغ قاموساللغة قریشى مىرویم، که کتاب العین نباشد یا اینکه کتاب العین، به آن لغت اشاره نکرده باشد؛ و اینکه موقعى سراغ کتاب فقهى متأخرین مىرویم که کتاب متقدمین مثل [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و کتب تحریر، تذکره، منتهى و مختلف در دسترس نباشد. ازاینرو، نویسنده با این دید، وارد مباحث لغوى و روایی شده است و به همین جهت، تردیدى نیست که منابع این کتاب نسبت به کتابهاى دیگر کمتر است. | # در فصل دوم بررسى معناى لغوى و اصطلاحى تلاوت با استناد به کتب لغوى معتبر مثل [[العين|العین خلیل]]، [[مفردات ألفاظ القرآن|مفردات راغب]]، [[مجمع البحرين|مجمع]] و غیره آورده شده است. اولویت نویسنده رجوع به کتب مرجع دست اول است؛ زیرا تا موقعى که کتابهاى علماء متقدمین موجود است و با این کتابهاى با ارزش مىتوان ابهامات لغوى و حدیثى را رفع کرد، رفتن به سراغ دیگر کتابها، صحیح نیست. به عبارتى، وقتى میتوان سراغ [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]] رفت، که نتوانیم بحث روایی را، در کتاب [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافى کلینی]]، حل کنیم و موقعى سراغ قاموساللغة قریشى مىرویم، که کتاب العین نباشد یا اینکه کتاب العین، به آن لغت اشاره نکرده باشد؛ و اینکه موقعى سراغ کتاب فقهى متأخرین مىرویم که کتاب متقدمین مثل [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و کتب تحریر، تذکره، منتهى و مختلف در دسترس نباشد. ازاینرو، نویسنده با این دید، وارد مباحث لغوى و روایی شده است و به همین جهت، تردیدى نیست که منابع این کتاب نسبت به کتابهاى دیگر کمتر است. | ||
# در فصل سوم بحث آداب ظاهرى تلاوت مورد بررسى قرار مىگیرد. این فصل، داراى سه منظر است: منظر اول: آداب ظاهرى قبل از تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: طهارت، مسواک، زمان مناسب، مکان مناسب، استقبال، نیت خالص، توسل و شفاعت، دعا، استعاذه، تسمیه، صحت قرائت قرآن و ترتیل، هدف، قرآن مخصوص، رسم و ضبط؛ منظر دوم: آداب ظاهرى حین تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: خواندن از روى مصحف، لحن عربى، ترتیل، زیبا خوانى، حزین خوانی، سور عزائم، وقف و ابتدا، پرهیز از قرائات شاذ، توجه به الفاظ، انصات، رفع صوت، همس در تلاوت، نوع نشستن و رحل گذاشتن؛ منظر سوم: آداب ظاهرى بعد از تلاوت، شامل سه زیرمجموعه: صدق الله العلى العظیم، دعا و احترام به قرآن از نظر جمع کردن است. | # در فصل سوم بحث آداب ظاهرى تلاوت مورد بررسى قرار مىگیرد. این فصل، داراى سه منظر است: منظر اول: آداب ظاهرى قبل از تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: طهارت، مسواک، زمان مناسب، مکان مناسب، استقبال، نیت خالص، توسل و شفاعت، دعا، استعاذه، تسمیه، صحت قرائت قرآن و ترتیل، هدف، قرآن مخصوص، رسم و ضبط؛ منظر دوم: آداب ظاهرى حین تلاوت، شامل چهارده زیرمجموعه: خواندن از روى مصحف، لحن عربى، ترتیل، زیبا خوانى، حزین خوانی، سور عزائم، وقف و ابتدا، پرهیز از قرائات شاذ، توجه به الفاظ، انصات، رفع صوت، همس در تلاوت، نوع نشستن و رحل گذاشتن؛ منظر سوم: آداب ظاهرى بعد از تلاوت، شامل سه زیرمجموعه: صدق الله العلى العظیم، دعا و احترام به قرآن از نظر جمع کردن است. | ||
# در فصل چهارم بحث آداب معنوى و باطنى مطرح مىشود. که شامل آداب باطنى سه منظر است: منظر اول: آداب باطنى قبل از تلاوت، که سه زیرمجموعه دارد: تخلیه، تحلیه و تجلیه؛ منظر دوم: آداب باطنى حین تلاوت، که داراى ده زیرمجموعه است: حضور قلب، تدبر، تفکر، خشوع، خضوع، تأثر، تعظیم، تخصیص، تبرى، و ترقى؛ منظر سوم: آداب باطنى بعد از تلاوت، که داراى دو زیرمجموعه است: | # در فصل چهارم بحث آداب معنوى و باطنى مطرح مىشود. که شامل آداب باطنى سه منظر است: منظر اول: آداب باطنى قبل از تلاوت، که سه زیرمجموعه دارد: تخلیه، تحلیه و تجلیه؛ منظر دوم: آداب باطنى حین تلاوت، که داراى ده زیرمجموعه است: حضور قلب، تدبر، تفکر، خشوع، خضوع، تأثر، تعظیم، تخصیص، تبرى، و ترقى؛ منظر سوم: آداب باطنى بعد از تلاوت، که داراى دو زیرمجموعه است: حفظ حالات، و تجلى است. | ||
===فصل دوم=== | ===فصل دوم=== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
بخش سوم کتاب، خاتمه و داراى سه مسئله روایات کمیت، روایات کیفى، و روایات نادر است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/15 ر.ک: مقدمه نگارنده، ص15-17]</ref> | بخش سوم کتاب، خاتمه و داراى سه مسئله روایات کمیت، روایات کیفى، و روایات نادر است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/15 ر.ک: مقدمه نگارنده، ص15-17]</ref> | ||
محمدباقر معرفت، در فصل اول بخش دوم کتاب، تاریخچه احکام تلاوت را از قرن سوم تا یازدهم میشمارد. «این مقاله از قرن سوم شروع مىشود، چراکه عمده کتب فقهى از این قرن به بعد،ت | محمدباقر معرفت، در فصل اول بخش دوم کتاب، تاریخچه احکام تلاوت را از قرن سوم تا یازدهم میشمارد. «این مقاله از قرن سوم شروع مىشود، چراکه عمده کتب فقهى از این قرن به بعد،ت وسط علماء نگاشته شده است.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/185 متن کتاب، ص185]</ref> البته وقتی به ذکر عالمان در این رابطه میرسیم، نویسنده کار را از قرن چهارم هجری و با معرفی کتابهای «[[مجموعة فتاوی ابن ابيعقیل]]» و «الجعفریات/الاشعثیات» شروع میکند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/186 همان، ص186]</ref> | ||
وی در فصل دوم بخش دوم از برخی احکام تلاوت مینویسد: مثلاً او در بخش تحصیل طهارت روایتی را مبنی بر امکان قراءت قرآن بدون وضو و البته اجتناب از مس قرآن در این حالت، ذکر میکند سپس فتوای [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در [[تحرير الأحكام|تحریر الأحکام علی شريعة الإمامیة]] را مبنی بر عدم وجوب وضو برای قراءت قرآن و استحباب وضو برای نماز و طواف مستحبی بیان میدارد. سپس کلام شهید ثانی را مبنی بر شرط کمال بودن وضو برای قراءت مطرح مینماید و نتیجه میگیرد هیچیک از علمایی که وی نمونههایی از سخنان آنان را نقل کرد، وضو را شرط قراءت قرآن نشمردهاند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/196 ر.ک: همان، ص197-200]</ref> | وی در فصل دوم بخش دوم از برخی احکام تلاوت مینویسد: مثلاً او در بخش تحصیل طهارت روایتی را مبنی بر امکان قراءت قرآن بدون وضو و البته اجتناب از مس قرآن در این حالت، ذکر میکند سپس فتوای [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در [[تحرير الأحكام|تحریر الأحکام علی شريعة الإمامیة]] را مبنی بر عدم وجوب وضو برای قراءت قرآن و استحباب وضو برای نماز و طواف مستحبی بیان میدارد. سپس کلام شهید ثانی را مبنی بر شرط کمال بودن وضو برای قراءت مطرح مینماید و نتیجه میگیرد هیچیک از علمایی که وی نمونههایی از سخنان آنان را نقل کرد، وضو را شرط قراءت قرآن نشمردهاند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/196 ر.ک: همان، ص197-200]</ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
او حکم استحباب مؤکد مسواک زدن و استحباب روبهقبله نشستن برای تلاوت قرآن بعید نمیداند و استعاذه قبل از تلاوت را هم مستحب میشمارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/200 ر.ک: همان، ص200-203]</ref> | او حکم استحباب مؤکد مسواک زدن و استحباب روبهقبله نشستن برای تلاوت قرآن بعید نمیداند و استعاذه قبل از تلاوت را هم مستحب میشمارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/200 ر.ک: همان، ص200-203]</ref> | ||
نویسنده در تسمیه (گفتن بسمالله الرحمن الرحیم) مینویسد: «[[معرفت، محمد هادی|آیتالله محمدهادی معرفت]] در کتاب [[آموزش علوم قرآن]] دراینباره مىفرمایند: ترتیب، نظم و تعداد آیات در هر سوره به دستور پیامبر اکرم(ص) بوده است و از امور توقیفى است، هر سوره با فرود آمدن | نویسنده در تسمیه (گفتن بسمالله الرحمن الرحیم) مینویسد: «[[معرفت، محمد هادی|آیتالله محمدهادی معرفت]] در کتاب [[آموزش علوم قرآن]] دراینباره مىفرمایند: ترتیب، نظم و تعداد آیات در هر سوره به دستور پیامبر اکرم(ص) بوده است و از امور توقیفى است، هر سوره با فرود آمدن بسمالله الرحْمنِ الرحِیمِ، آغاز مىشود و آیات به ترتیب نزول در آن ثبت مىگردید، تا موقعى که بسمالله دیگرى نازل مىشد و سوره دیگرى آغاز مىگردید. این نظم طبیعى آیات و رویه معمولى ثبت آنها بود: پس بنابر نظر علامه، فلسفه وجودى بسمالله الرحْمنِ الرحِیمِ، علامت بودن است. علامتى برای آغاز و پایان سورهها.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/204 ر.ک: همان، ص204]</ref> سپس بهعنوان نمونه، فتاوای برخی علما مبنی بر جزء سوره بودن بسمالله و وجوب قراءت آن را ذکر میکند. او در ادامه ذکر احکام در حکم صحت قراءت، با تقسیم قراءت به روخوانی، روانخوانی و تجوید بیان میکند که به فتوای سید یزدی اشاره میکند. ایشان دراینباره میگوید: در صورت اخلال به بناء و اعراب کلمه، بهگونهای که آن کلمه از وزن بناء خود خارج شود، قرائت باطل است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/205 ر.ک: همان، ص205-207]</ref> | ||
ادامه مباحث این فصل از این بخش در بیان احکام استحباب مؤکد قراءت از روی مصحف هرچند برای کسانی که حافظ قرآن هستند، تأکید بر قراءت قرآن با لحن عربی، ترتیل، صوت حسن و حزین خوانی، لزوم تفکر و خضوع و خشوع در تلاوت قرآن، جواز قرائت به قرائات سبع در نماز، وجوب سکوت (انصات) برای گوش کردن قرآن، و بررسی حکم زنان و کودکان و دیوانگان و افراد لال و همچنین بررسی احکام لباس قاری و تالی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/207 ر.ک: همان، ص207-217]</ref> | ادامه مباحث این فصل از این بخش در بیان احکام استحباب مؤکد قراءت از روی مصحف هرچند برای کسانی که حافظ قرآن هستند، تأکید بر قراءت قرآن با لحن عربی، ترتیل، صوت حسن و حزین خوانی، لزوم تفکر و خضوع و خشوع در تلاوت قرآن، جواز قرائت به قرائات سبع در نماز، وجوب سکوت (انصات) برای گوش کردن قرآن، و بررسی حکم زنان و کودکان و دیوانگان و افراد لال و همچنین بررسی احکام لباس قاری و تالی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29228/1/207 ر.ک: همان، ص207-217]</ref> |
ویرایش