۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مساله' به 'مسأله') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| data-type="authorOtherNames" | احمد | | data-type="authorOtherNames" | احمد بن حنبل | ||
احمد حنبل | احمد حنبل | ||
امام ابن حنبل | |||
شیبانی، | شیبانی، احمدبن محمد | ||
ابن حنبل، ابو عبدالله احمد | |||
Ahmad ibn Hanbal | Ahmad ibn Hanbal | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
احمد در 14 سالگى به مكتبخانه مىرفت و در همان سن نوجوانى در محضر بزرگان حاضر مىشد. | احمد در 14 سالگى به مكتبخانه مىرفت و در همان سن نوجوانى در محضر بزرگان حاضر مىشد. | ||
او به كوفه و بصره نيز سفرهایى داشت و از علماى حديث آن شهرها نيز استفاده كرد. احمد پنج بار حج انجام داد كه سه سفر آن با پاى پياده بود. در این سفرها نيز از افراد معتبر حديث مىشنيد. احمد خيلى زود به مرحلهاى | او به كوفه و بصره نيز سفرهایى داشت و از علماى حديث آن شهرها نيز استفاده كرد. احمد پنج بار حج انجام داد كه سه سفر آن با پاى پياده بود. در این سفرها نيز از افراد معتبر حديث مىشنيد. احمد خيلى زود به مرحلهاى رسيد كه خود مىتوانست فقه و حديث را تدريس كند، با این حال گفتهاند كه او تا پيش از 40 سالگى فتوا نمىداد. او شاگردان و راویان بسيارى داشت و راویان حديث بعد از او، كه درس او را درك كردند، در انتقال احاديث از تلاشهاى او در زمینه انتقال حديث استفاده كردهاند. | ||
یکى از حوادث مهم در زندگى او، واقعه محنه است كه حتى باعث شده است كه ستايشگران او به اغراق روى بياورند. در واقعه محنه، مأمون در سال 218ق نامهاى به شرطه بغداد نوشت كه از قاضيان و محدثان بغداد در مسأله «خلق قرآن» سوال كند و آنان را تهديد كند كه اگر به خلق قرآن شهادت ندهند، كشته مىشوند. به همین علت، همه آنان این مسأله را پذيرفتند. در جلسهاى كه احمد بن حنبل حضور داشت او این شهادت را نداد و فقط گفت كه قرآن كلام الله است و عدهاى ديگر نيز او را تأييد كردند. شرطه بغداد ماجرا را برای مأمون گزارش داد و مأمون در نامهاى آنها را به جهل و نادانى متصف كرد و گفت اگر از سخن خود بازنگشتند، آنها را به نزد او بفرستيد. در نهایت همه جز احمد بن حنبل و محمد بن نوح به خلق قرآن شهادت دادند و این دو زندانى شده و سپس به اقامتگاه خليفه در طرسوس فرستاده شدند. محمد بن نوح در بازگشت به بغداد و در حالىكه در بند بود، درگذشت و فقط احمد به بغداد بازگشت و تا زمان معتصم در حبس ماند. در آن دوره به محضر خليفه فراخوانده شد و با آنكه تهديد به تازيانه شده بود، با شجاعت و مقاومت تحسينآمیزى با عقيده خلق قرآن مبارزه كرد. همین عمل او در میان عامه مردم از او یک قهرمان ساخت. او در نهایت محكوم به ضربات تازيانه شد. او در مجموع 28 ماه در بند بود. معتصم پس از مشاهده سرسختى او، از زندان آزادش كرد ولى تدريس و حديث گفتن علنى را برای او ممنوع ساخت. | یکى از حوادث مهم در زندگى او، واقعه محنه است كه حتى باعث شده است كه ستايشگران او به اغراق روى بياورند. در واقعه محنه، مأمون در سال 218ق نامهاى به شرطه بغداد نوشت كه از قاضيان و محدثان بغداد در مسأله «خلق قرآن» سوال كند و آنان را تهديد كند كه اگر به خلق قرآن شهادت ندهند، كشته مىشوند. به همین علت، همه آنان این مسأله را پذيرفتند. در جلسهاى كه احمد بن حنبل حضور داشت او این شهادت را نداد و فقط گفت كه قرآن كلام الله است و عدهاى ديگر نيز او را تأييد كردند. شرطه بغداد ماجرا را برای مأمون گزارش داد و مأمون در نامهاى آنها را به جهل و نادانى متصف كرد و گفت اگر از سخن خود بازنگشتند، آنها را به نزد او بفرستيد. در نهایت همه جز احمد بن حنبل و محمد بن نوح به خلق قرآن شهادت دادند و این دو زندانى شده و سپس به اقامتگاه خليفه در طرسوس فرستاده شدند. محمد بن نوح در بازگشت به بغداد و در حالىكه در بند بود، درگذشت و فقط احمد به بغداد بازگشت و تا زمان معتصم در حبس ماند. در آن دوره به محضر خليفه فراخوانده شد و با آنكه تهديد به تازيانه شده بود، با شجاعت و مقاومت تحسينآمیزى با عقيده خلق قرآن مبارزه كرد. همین عمل او در میان عامه مردم از او یک قهرمان ساخت. او در نهایت محكوم به ضربات تازيانه شد. او در مجموع 28 ماه در بند بود. معتصم پس از مشاهده سرسختى او، از زندان آزادش كرد ولى تدريس و حديث گفتن علنى را برای او ممنوع ساخت. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
[[الجامع في العلل و معرفة الرجال]] | [[الجامع في العلل و معرفة الرجال]] | ||
[[فضائل أمیر المؤمنين علي بن | [[فضائل أمیر المؤمنين علي بن أبيطالب عليهالسلام]] | ||
[[المسند]] | [[المسند]] | ||
[[فضائل أمیر المؤمنين علي بن | [[فضائل أمیر المؤمنين علي بن أبيطالب عليهالسلام]] | ||
[[فضائل أهل البیت علیهمالسلام من کتاب فضائل الصحابة]] | [[فضائل أهل البیت علیهمالسلام من کتاب فضائل الصحابة]] |
ویرایش