ابن شداد، یوسف بن رافع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
خط ۶: خط ۶:
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
| data-type="authorOtherNames" | اب‍ن‌ ش‍داد، اب‍و ال‍م‍ح‍اس‍ن‌ ی‍وس‍ف‌ ب‍ن‌ راف‍ع‌
| data-type="authorOtherNames" | اب‍ن ش‍داد، اب‍و ال‍م‍ح‍اس‍ن ی‍وس‍ف ب‍ن راف‍ع‌


اب‍ن‌ ش‍داد، ب‍ه‍اء ال‍دی‍ن‌ ی‍وس‍ف‌ ب‍ن‌ راف‍ع‌
اب‍ن ش‍داد، ب‍ه‍اء ال‍دی‍ن ی‍وس‍ف ب‍ن راف‍ع‌
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
خط ۵۷: خط ۵۷:
حلب در آن زمان چند مدرسه‌اى بيش نداشت و شمار دانشمندان مقيم آنجا اندك بود؛ ازاين‌رو، وى درآمد اقطاعى را كه عمادالدين عثمان، پسر صلاح‌الدين به او داده بود و بيش از صد هزار درهم در سال برآورد مى‌شد و به علت نداشتن فرزند و خویشاوند، نيازى به آن نداشت، صرف نوسازى مدارس كرد و دانشمندان را از دور و نزدیک به آنجا دعوت نمود. وى در 601ق / 1204م، نيز مدرسه‌اى برای شافعيان و در نزدیک آن، مركزى برای تدريس حديث نبوى ساخت و بين آن دو، مقبره‌اى برای خود بنا كرد كه دو در به آن دو مدرسه داشت.
حلب در آن زمان چند مدرسه‌اى بيش نداشت و شمار دانشمندان مقيم آنجا اندك بود؛ ازاين‌رو، وى درآمد اقطاعى را كه عمادالدين عثمان، پسر صلاح‌الدين به او داده بود و بيش از صد هزار درهم در سال برآورد مى‌شد و به علت نداشتن فرزند و خویشاوند، نيازى به آن نداشت، صرف نوسازى مدارس كرد و دانشمندان را از دور و نزدیک به آنجا دعوت نمود. وى در 601ق / 1204م، نيز مدرسه‌اى برای شافعيان و در نزدیک آن، مركزى برای تدريس حديث نبوى ساخت و بين آن دو، مقبره‌اى برای خود بنا كرد كه دو در به آن دو مدرسه داشت.


در 607ق / 1210م، از طرف ظاهر كه عزم ملك عادل را بر لشگركشى به شام و جنگ با سپاهيان صليبى، برای مقابله با خود پنداشته بود، به مصر رفت و با عادل، پيمانى سياسى بست. در 608ق / 1211م، دوباره به نمايندگى از جانب ظاهر به قاهره رفت تا دختر عادل را برای او خواستگارى كند و عادل نيز پذيرفت. پس از مردن ظاهر، الملك العزيز كه دو سال و اندى بيش نداشت، به حكومت رسيد‌ ‎و عملا ابن شداد به همراه كفيل عزيز؛ يعنى شهاب‌الدين‌ابوسعيد طغرل كه متولى تدبير حكومت بود، كارها را حل و فصل می‌كردند.
در 607ق / 1210م، از طرف ظاهر كه عزم ملك عادل را بر لشگركشى به شام و جنگ با سپاهيان صليبى، برای مقابله با خود پنداشته بود، به مصر رفت و با عادل، پيمانى سياسى بست. در 608ق / 1211م، دوباره به نمايندگى از جانب ظاهر به قاهره رفت تا دختر عادل را برای او خواستگارى كند و عادل نيز پذيرفت. پس از مردن ظاهر، الملك العزيز كه دو سال و اندى بيش نداشت، به حكومت رسيد ‎و عملا ابن شداد به همراه كفيل عزيز؛ يعنى شهاب‌الدين‌ابوسعيد طغرل كه متولى تدبير حكومت بود، كارها را حل و فصل می‌كردند.


در این ايام، ابن شداد قدرت زيادى داشت، ديگر فقيهان نيز به سبب او حرمت زيادى داشتند. در این دوران، ابن شداد به‌رغم پيرى و بيمارى، همچنان به روايت حديث ادامه مى‌داد. در 628ق / 1231م، رهسپار مصر شد تا برای اهداف سياسى، دختر حكمران مصر، الملك الكامل را كه در پى دو سفر در 613ق / 1216م و 626ق / 1229م، به عقد الملك العزيز درآورده بود، به حلب بياورد، اما در بازگشت به حلب دريافت كه حكمران جوان برای خود مستقل شده و كفالت را از او برداشته‌اند.
در این ايام، ابن شداد قدرت زيادى داشت، ديگر فقيهان نيز به سبب او حرمت زيادى داشتند. در این دوران، ابن شداد به‌رغم پيرى و بيمارى، همچنان به روايت حديث ادامه مى‌داد. در 628ق / 1231م، رهسپار مصر شد تا برای اهداف سياسى، دختر حكمران مصر، الملك الكامل را كه در پى دو سفر در 613ق / 1216م و 626ق / 1229م، به عقد الملك العزيز درآورده بود، به حلب بياورد، اما در بازگشت به حلب دريافت كه حكمران جوان برای خود مستقل شده و كفالت را از او برداشته‌اند.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش