پرش به محتوا

درآمدی به نظام حکمت صدرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۴: خط ۶۴:
# جای برخی مسائل معرفت نفس مانند جاودانگی، مسئله مرگ، تناسخ و جز این‌ها در این اثر خالی‌ است. البته، حجم زیاد کتاب شاید اجازه ندهد که مباحث معرفت‌ نفس‌ در‌ یک مجلد گردآوری شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/74125/48 ر.ک: همان، ص48]</ref>. وعده طرح مباحث معاد را در بخش دوم باب علم النفس داده و گفته است: باب علم النفس شامل دو بخش کلی است: بخش نفس و بخش معاد... و در بخش معاد که عمدتاً به مباحث مربوط به نفس پس از مرگ اختصاص دارد به سبب حقیقی مرگ، جاودانگی نفس، بطلان تناسخ، عالم برزخ، حقیقت قبر و عذاب آن، اثبات معاد و نحوه آن، حقیقت حشر، حقیقت میزان و حساب، حقیقت صراط، حقیقت بهشت و جهنم و حقیقت سعادت و شقاوت می‌پردازد...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34359/1/16 ر.ک: پیشگفتار، جلد1، ص16]</ref>‏؛ اما در جلد سوم کتاب تنها مباحث بخش اول این باب ارائه شده است.
# جای برخی مسائل معرفت نفس مانند جاودانگی، مسئله مرگ، تناسخ و جز این‌ها در این اثر خالی‌ است. البته، حجم زیاد کتاب شاید اجازه ندهد که مباحث معرفت‌ نفس‌ در‌ یک مجلد گردآوری شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/74125/48 ر.ک: همان، ص48]</ref>. وعده طرح مباحث معاد را در بخش دوم باب علم النفس داده و گفته است: باب علم النفس شامل دو بخش کلی است: بخش نفس و بخش معاد... و در بخش معاد که عمدتاً به مباحث مربوط به نفس پس از مرگ اختصاص دارد به سبب حقیقی مرگ، جاودانگی نفس، بطلان تناسخ، عالم برزخ، حقیقت قبر و عذاب آن، اثبات معاد و نحوه آن، حقیقت حشر، حقیقت میزان و حساب، حقیقت صراط، حقیقت بهشت و جهنم و حقیقت سعادت و شقاوت می‌پردازد...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34359/1/16 ر.ک: پیشگفتار، جلد1، ص16]</ref>‏؛ اما در جلد سوم کتاب تنها مباحث بخش اول این باب ارائه شده است.
# بسیاری از عناوین و فصول این کتاب می‌طلبد به‌عنوان جلد مستقلی طرح‌ گردد‌ تا‌ با تحلیل غنی و ارائه مبانی مستدل، نتایج مفید آن برجسته گردد و رفعت و تعالی حکمت متعالیه‌ و پویایی آن توسط اندیشمندان معاصر بسان مؤلف، نمایان گردد و ناآشنایان را از تعرض‌ به حکمت متعالیه و معارضه‌ با‌ آن ناکام بگذارد. این مطلب تنگناهای شدیدی را بر بیان مطالب وارد ساخته و در بسیاری از فصول حق مطلب ادا نشده و حجم عظیمی از مطالب معرکه‌آرا و نیازمند بسط و تفصیل، مندمج و مبهم‌ و به اشاره گذرا طرح شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/74125/48 ر.ک: ارشادی نیا، محمدرضا، ص48]</ref>.
# بسیاری از عناوین و فصول این کتاب می‌طلبد به‌عنوان جلد مستقلی طرح‌ گردد‌ تا‌ با تحلیل غنی و ارائه مبانی مستدل، نتایج مفید آن برجسته گردد و رفعت و تعالی حکمت متعالیه‌ و پویایی آن توسط اندیشمندان معاصر بسان مؤلف، نمایان گردد و ناآشنایان را از تعرض‌ به حکمت متعالیه و معارضه‌ با‌ آن ناکام بگذارد. این مطلب تنگناهای شدیدی را بر بیان مطالب وارد ساخته و در بسیاری از فصول حق مطلب ادا نشده و حجم عظیمی از مطالب معرکه‌آرا و نیازمند بسط و تفصیل، مندمج و مبهم‌ و به اشاره گذرا طرح شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/74125/48 ر.ک: ارشادی نیا، محمدرضا، ص48]</ref>.
# عبارت‌های مکرر و طولانی هم فهم مقاصد را‌ پیچیده‌ می‌سازد، هم اثر را منحصر به استفاده متخصصان زبان و فلسفه می‌کند. نمونه‌هایی از پیچیدگی عبارات مغلق که جز مراجعه‌ چندباره‌ و دقت‌ بسیار و هجی کردن عبارات نمی‌توان مقصود را کامل فهمید، از این قبیل است: «صِرف‌ یک حقیقت با غیر صِرف از آن، به منزله مرتبه‌ای نازل از‌ صِرف‌، سازگار‌ است و به منزله امری مباین آن، سازگار نیست؛ به‌بیان‌دیگر، صِرف یک حقیقت در‌ صورتی‌ غیر‌ صِرف از آن را برمی‌تابد که حمل مفاهیم کمالی حاکی از آن‌ حقیقت‌ بر غیر صِرفْ خودْ همان حمل آن‌ها بر صرف باشد به‌حسب فعل آن نه به‌حسب‌ ذاتش و در صورتی غیر صِرف از آن حقیقت را برنمی‌تابد که حمل‌ مفاهیم‌ مزبور بر غیر صِرف به معنای حمل‌ آن‌ها‌ بر‌ صِرف نباشد. به‌اختصار ...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34359/1/233 ر.ک: متن کتاب، ص233]</ref>. همان‌طور که‌ دیده‌ می‌شود کاربرد سه بیان برای یک مطلب نه‌تنها به رفع ابهام کمک‌ نکرده‌ که بیشتر آن را پیچیده‌ ساخته‌ است و مخاطب‌ را‌ سرگردان‌ می‌کند. نگارنده چون بیان اصلی را‌ نارسا‌ می‌بیند به «بیان دیگر» روی می‌آورد اما چون باز هم آن را‌ وافی‌ به مقصود نمی‌بیند به بیان «اختصار‌» نیز اعتنا دارد و در‌ این‌ زمینه جملات طولانی و پیچیده‌ای به‌ کار‌ می‌گیرد که مخاطب برای فهم مطالب دشوار فلسفی در پیچ‌وخم جملات و دقت‌ در‌ ربط آن‌ها با یکدیگر گرفتار‌ می‌شود‌. این‌ شیوه به‌وفور‌ در‌ متن کتاب به‌کاررفته‌ است که نویسنده چون بیان اصلی را وافی به مقصود ندیده به تعبیرات موازی‌ با‌ عنوان «به‌بیان‌دیگر» یا «به‌ بیان‌ روشن‌تر» روی‌ آورده‌ است، اما این بیان‌ها‌ نه‌تنها روشن‌تر نیست که پیچیده‌تر و طولانی‌تر شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/74125/49 ر.ک: ارشادی نیا، محمدرضا، ص49]</ref>.
# عبارت‌های مکرر و طولانی هم فهم مقاصد را‌ پیچیده‌ می‌سازد، هم اثر را منحصر به استفاده متخصصان زبان و فلسفه می‌کند. نمونه‌هایی از پیچیدگی عبارات مغلق که جز مراجعه‌ چندباره‌ و دقت‌ بسیار و هجی کردن عبارات نمی‌توان مقصود را کامل فهمید، از این قبیل است: «صِرف‌ یک حقیقت با غیر صِرف از آن، به منزله مرتبه‌ای نازل از‌ صِرف‌، سازگار‌ است و به منزله امری مباین آن، سازگار نیست؛ به‌بیان‌دیگر، صِرف یک حقیقت در‌ صورتی‌ غیر‌ صِرف از آن را برمی‌تابد که حمل مفاهیم کمالی حاکی از آن‌ حقیقت‌ بر غیر صِرفْ خودْ همان حمل آن‌ها بر صرف باشد به‌حسب فعل آن نه به‌حسب‌ ذاتش و در صورتی غیر صِرف از آن حقیقت را برنمی‌تابد که حمل‌ مفاهیم‌ مزبور بر غیر صِرف به معنای حمل‌ آن‌ها‌ بر‌ صِرف نباشد. به‌اختصار...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34359/1/233 ر.ک: متن کتاب، ص233]</ref>. همان‌طور که‌ دیده‌ می‌شود کاربرد سه بیان برای یک مطلب نه‌تنها به رفع ابهام کمک‌ نکرده‌ که بیشتر آن را پیچیده‌ ساخته‌ است و مخاطب‌ را‌ سرگردان‌ می‌کند. نگارنده چون بیان اصلی را‌ نارسا‌ می‌بیند به «بیان دیگر» روی می‌آورد اما چون باز هم آن را‌ وافی‌ به مقصود نمی‌بیند به بیان «اختصار‌» نیز اعتنا دارد و در‌ این‌ زمینه جملات طولانی و پیچیده‌ای به‌ کار‌ می‌گیرد که مخاطب برای فهم مطالب دشوار فلسفی در پیچ‌وخم جملات و دقت‌ در‌ ربط آن‌ها با یکدیگر گرفتار‌ می‌شود‌. این‌ شیوه به‌وفور‌ در‌ متن کتاب به‌کاررفته‌ است که نویسنده چون بیان اصلی را وافی به مقصود ندیده به تعبیرات موازی‌ با‌ عنوان «به‌بیان‌دیگر» یا «به‌ بیان‌ روشن‌تر» روی‌ آورده‌ است، اما این بیان‌ها‌ نه‌تنها روشن‌تر نیست که پیچیده‌تر و طولانی‌تر شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/74125/49 ر.ک: ارشادی نیا، محمدرضا، ص49]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش