۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| شابک =977-341-323-3 | | شابک =977-341-323-3 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =40710 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، به خلاصهای از محتوای ابواب و فصول کتاب، اشاره شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص9-11</ref>. | در مقدمه، به خلاصهای از محتوای ابواب و فصول کتاب، اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40710/1/9 ر.ک: مقدمه، ص9-11]</ref>. | ||
باب اول، در سه فصل، کوششی است در بیان مفاهیم کلی مربوط به علم تفسیر، به این اعتبار که این علم، روش ضروری فهم و درک قرآن کریم و مقدمهای است برای عمل به آن؛ ازاینرو در فصل نخست، به بیان معانی لغوی و اصطلاحی تفسیر پرداخته شده و از باب ضرورت، ارتباط و رابطه میان تفسیر و تأویل و انواع تأویل و موارد آن بیان و توضیح داده شده است. تأویل به چهار نوع زیر، واقع شده است: | باب اول، در سه فصل، کوششی است در بیان مفاهیم کلی مربوط به علم تفسیر، به این اعتبار که این علم، روش ضروری فهم و درک قرآن کریم و مقدمهای است برای عمل به آن؛ ازاینرو در فصل نخست، به بیان معانی لغوی و اصطلاحی تفسیر پرداخته شده و از باب ضرورت، ارتباط و رابطه میان تفسیر و تأویل و انواع تأویل و موارد آن بیان و توضیح داده شده است. تأویل به چهار نوع زیر، واقع شده است: | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
# گاهی به معنی اخبار از حدوث امری قبل از وقوع آن میآید. | # گاهی به معنی اخبار از حدوث امری قبل از وقوع آن میآید. | ||
# گاهی به معنای تفهیم حوادث پس از وقوع آن است. | # گاهی به معنای تفهیم حوادث پس از وقوع آن است. | ||
# گاهی نیز به معنای تعبیر از سیاست و رعایت و متابعت تا وصول شیء به غایت و منتهای آن است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-44</ref>. | # گاهی نیز به معنای تعبیر از سیاست و رعایت و متابعت تا وصول شیء به غایت و منتهای آن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40710/1/13 ر.ک: متن کتاب، ص13-44]</ref>. | ||
همچنین این فصل، دربردارنده مراحل مختلفی است که علم تفسیر، پشت سر گذاشته است؛ از ابتدای آن در عصر نبوی(ص) تا مراحل اخیر آن، که مرحله تدوین این علم میباشد<ref>ر.ک: همان، ص47-85</ref>. | همچنین این فصل، دربردارنده مراحل مختلفی است که علم تفسیر، پشت سر گذاشته است؛ از ابتدای آن در عصر نبوی(ص) تا مراحل اخیر آن، که مرحله تدوین این علم میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40710/1/47 ر.ک: همان، ص47-85]</ref>. | ||
در فصل دوم، به تعریف و توضیح یکی از مهمترین انواع تفسیر، که عبارت است از تفسیر به اثر یا تفسیر به مأثور و اشاره به جایگاه و درجه اهمیت آن در مرجعیت تفاسیر در اسلام، پرداخته شده است. برخی، این تفسیر را، برترین نوع تفسیر دانستهاند. مقومات این تفسیر عبارتند از: قرآن کریم، سنت نبوی، اقوال صحابه و آنچه از تابعین نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص92</ref>. | در فصل دوم، به تعریف و توضیح یکی از مهمترین انواع تفسیر، که عبارت است از تفسیر به اثر یا تفسیر به مأثور و اشاره به جایگاه و درجه اهمیت آن در مرجعیت تفاسیر در اسلام، پرداخته شده است. برخی، این تفسیر را، برترین نوع تفسیر دانستهاند. مقومات این تفسیر عبارتند از: قرآن کریم، سنت نبوی، اقوال صحابه و آنچه از تابعین نقل شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40710/1/92 ر.ک: همان، ص92]</ref>. | ||
از جمله مهمترین کتبی که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان في تفسير القرآن]]»، اثر [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|ابن جریر طبری]]؛ «[[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]]»، اثر [[ابن عطیه، عبدالحق بن غالب|ابوبکر غالب بن عطیه اندلسی]] و «[[الدر المنثور في التفسير بالمأثور]]»، اثر [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدین سیوطی]]<ref>ر.ک: همان، ص112-126</ref>. | از جمله مهمترین کتبی که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان في تفسير القرآن]]»، اثر [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|ابن جریر طبری]]؛ «[[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]]»، اثر [[ابن عطیه، عبدالحق بن غالب|ابوبکر غالب بن عطیه اندلسی]] و «[[الدر المنثور في التفسير بالمأثور]]»، اثر [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدین سیوطی]]<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40710/1/112 ر.ک: همان، ص112-126]</ref>. | ||
فصل سوم، دربردارنده توضیحاتی پیرامون تفسیر به رأی بوده و در آن، ضمن بحث از درجه اهمیت این تفسیر و جایگاه آن و نیز بررسی ادله موافقان و مخالفان این نوع از تفسیر، به تبیین مفاهیم مربوط به این تفسیر، پرداخته شده است. مشهورترین تفاسیری که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: «الكشاف» زمخشری؛ «مفاتيح الغيب» ابن خطیب شافعی؛ «أنوار التنزيل و أسرار التأويل» [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|ناصرالدین عبدالله بیضاوی]]<ref>ر.ک: همان، ص129-158</ref>. | فصل سوم، دربردارنده توضیحاتی پیرامون تفسیر به رأی بوده و در آن، ضمن بحث از درجه اهمیت این تفسیر و جایگاه آن و نیز بررسی ادله موافقان و مخالفان این نوع از تفسیر، به تبیین مفاهیم مربوط به این تفسیر، پرداخته شده است. مشهورترین تفاسیری که از این شیوه تفسیری استفاده کردهاند، عبارتند از: «الكشاف» زمخشری؛ «مفاتيح الغيب» ابن خطیب شافعی؛ «أنوار التنزيل و أسرار التأويل» [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|ناصرالدین عبدالله بیضاوی]]<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40710/1/129 ر.ک: همان، ص129-158]</ref>. | ||
باب دوم، در دو فصل، به بحث پیرامون [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] و تفسیر وی به نام «[[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|أنوار التنزيل و أسرار التأويل]]» اختصاص یافته است؛ ازاینرو در فصل نخست، به شرح زندگانی وی، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص164-168</ref>. | باب دوم، در دو فصل، به بحث پیرامون [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] و تفسیر وی به نام «[[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|أنوار التنزيل و أسرار التأويل]]» اختصاص یافته است؛ ازاینرو در فصل نخست، به شرح زندگانی وی، پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40710/1/164 ر.ک: همان، ص164-168]</ref>. | ||
در فصل دوم، به معرفی روش تفسیری [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] پرداخته شده و به مهمترین ویژگیهای تفسیر وی، اشاره شده است که از جمله آنها، عبارتند از: | در فصل دوم، به معرفی روش تفسیری [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] پرداخته شده و به مهمترین ویژگیهای تفسیر وی، اشاره شده است که از جمله آنها، عبارتند از: | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# بیان مذاهب مختلف با ترجیح مذهب اهل سنت و جماعت. | # بیان مذاهب مختلف با ترجیح مذهب اهل سنت و جماعت. | ||
# عدم اخذ به اسرائیلیات مگر در موارد اندک که در این موارد نیز با عباراتی همچون «روي» و «قيل» به ضعف آنها اشاره شده است. | # عدم اخذ به اسرائیلیات مگر در موارد اندک که در این موارد نیز با عباراتی همچون «روي» و «قيل» به ضعف آنها اشاره شده است. | ||
# بیان فضیلت هریک از سورههای قرآن کریم<ref>ر.ک: همان، ص171</ref>. | # بیان فضیلت هریک از سورههای قرآن کریم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40710/1/171 ر.ک: همان، ص171]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش