۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
شیوه او در شرح عبارات بدینصورت است که ابتدا عبارت شیخ را با ادب فراوان و تواضع زیبایی نسبت به جایگاه علمی شیخ شرح و تقریر کرده است. به اعتقاد محقق کتاب ممکن است این ادب و احترام برای توجیه کلام خود و حمل عبارت برخلاف ظاهر آن است، چراکه میگوید: مقتضای مقام شیخ آن است که مرادش اینچنین باشد اگرچه ظاهر عبارتش اینگونه نباشد. سپس سخنان علما را حول کلام شیخ و دیگران به بحث و نقد کشیده است. هرگاه اشکالی بر شیخ یا یکی دیگر از فقها دارد میگوید: «این سهوی از قلم اوست» یا «کمک به او ممکن نیست»... بلکه گاهی نیز میبینیم که سخنی را رد میکند بدون اینکه به نام گویندهاش اشاره کند تا مقام و جایگاه گوینده حفظ شود. از جمله فقهایی متأخر از شیخ که [[ميلاني، محمدهادي|سید محمدهادی میلانی]] متذکر نظرات آنها شده است: محمدکاظم خراسانی با عبارت «مرحوم آخوند»، سید محمدکاظم یزدی با عبارت «مرحوم سید»، [[اصفهانی، محمدحسین|محمدحسین اصفهانی]] با تعبیر «شیخنا الاستاد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17875/1/10 ر.ک: همان، ص 11-10]</ref>. | شیوه او در شرح عبارات بدینصورت است که ابتدا عبارت شیخ را با ادب فراوان و تواضع زیبایی نسبت به جایگاه علمی شیخ شرح و تقریر کرده است. به اعتقاد محقق کتاب ممکن است این ادب و احترام برای توجیه کلام خود و حمل عبارت برخلاف ظاهر آن است، چراکه میگوید: مقتضای مقام شیخ آن است که مرادش اینچنین باشد اگرچه ظاهر عبارتش اینگونه نباشد. سپس سخنان علما را حول کلام شیخ و دیگران به بحث و نقد کشیده است. هرگاه اشکالی بر شیخ یا یکی دیگر از فقها دارد میگوید: «این سهوی از قلم اوست» یا «کمک به او ممکن نیست»... بلکه گاهی نیز میبینیم که سخنی را رد میکند بدون اینکه به نام گویندهاش اشاره کند تا مقام و جایگاه گوینده حفظ شود. از جمله فقهایی متأخر از شیخ که [[ميلاني، محمدهادي|سید محمدهادی میلانی]] متذکر نظرات آنها شده است: محمدکاظم خراسانی با عبارت «مرحوم آخوند»، سید محمدکاظم یزدی با عبارت «مرحوم سید»، [[اصفهانی، محمدحسین|محمدحسین اصفهانی]] با تعبیر «شیخنا الاستاد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17875/1/10 ر.ک: همان، ص 11-10]</ref>. | ||
ظاهر کلامش گاه به هنگام ذکر دیدگاه استادش بهگونه مباشر و بیواسطه است مانند اینکه میگوید: «استاد ما میگوید... و ما بر او اشکال میکنیم»؛ که دلالت بر تسلطش بر مباحث اساتیدش کرد. او بسیار اساتیدش بهویژه شیخ [[اصفهانی، محمدحسین|محمدحسین اصفهانی]] را گرامی میدارد؛ او به گفتههای ایشان بسیار اعتماد کرده و به حاشیهاش بر مکاسب مراجعه میکند... <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17875/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>. | ظاهر کلامش گاه به هنگام ذکر دیدگاه استادش بهگونه مباشر و بیواسطه است مانند اینکه میگوید: «استاد ما میگوید... و ما بر او اشکال میکنیم»؛ که دلالت بر تسلطش بر مباحث اساتیدش کرد. او بسیار اساتیدش بهویژه شیخ [[اصفهانی، محمدحسین|محمدحسین اصفهانی]] را گرامی میدارد؛ او به گفتههای ایشان بسیار اعتماد کرده و به حاشیهاش بر مکاسب مراجعه میکند...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17875/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>. | ||
در انتهای مقدمه، توجهات و رهنمودهای سید محمدهادی میلانی به فرزندش سید علی با ارائه تعدادی از نامههایش مطرح شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17875/1/12 ر.ک: همان، ص19-12]</ref>. | در انتهای مقدمه، توجهات و رهنمودهای سید محمدهادی میلانی به فرزندش سید علی با ارائه تعدادی از نامههایش مطرح شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17875/1/12 ر.ک: همان، ص19-12]</ref>. |
ویرایش