۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
قواعدی که از علم اصول فقه به دست میآید را «قواعد اصولی» مینامند. این قواعد در بحث فقهی برای استنباط حکم شرعی از طریق نص شرعی بهکار میرود. از ویژگیهای قاعده اصولی این است که در عملیات استنباط، کبری در قیاس استنباط قرار میگیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/15 ر.ک: متن کتاب، ص16-15]</ref>. قواعد را اساس نیز نامیدهاند؛ چراکه جزئیات مبتنی بر آن است. همچنین «اصل» نامیدهاند؛ زیرا جزئیاتش از آن متفرع میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/14 ر.ک: همان، ص14]</ref>. | قواعدی که از علم اصول فقه به دست میآید را «قواعد اصولی» مینامند. این قواعد در بحث فقهی برای استنباط حکم شرعی از طریق نص شرعی بهکار میرود. از ویژگیهای قاعده اصولی این است که در عملیات استنباط، کبری در قیاس استنباط قرار میگیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/15 ر.ک: متن کتاب، ص16-15]</ref>. قواعد را اساس نیز نامیدهاند؛ چراکه جزئیات مبتنی بر آن است. همچنین «اصل» نامیدهاند؛ زیرا جزئیاتش از آن متفرع میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/14 ر.ک: همان، ص14]</ref>. | ||
در بخشی از عبارات این باب به این نکته اشاره شده که طریق روایت سنت مطهره از رسولالله(ص) از دو طریق صورت میگیرد: روایت از طریق اهلبیت(ع) و روایت از طریق صحابه. شیعه روش اول و اهل سنت روش دوم را برگزیدهاند. این بدین معنا نیست که اهل سنت نقل روایت از اهلبیت(ع) را جایز نمیدانند؛ بلکه آنها از اهلبیت(ع) روایت میکنند؛ لکن با اسانیدی مشابه که در آنها راویان اهل سنت ذکر شده است. همچنان که شیعه امامیه نیز نقل روایت از طریق صحابه را جایز میدانند، اگر سند آن بر طبق معیارهای شیعه در توثیق روایت باشد. بسیاری از نویسندگان معاصر برای شیوه اول عنوان «سنت اهلبیت(ع)» و برای شیوه دوم «سنت صحابه» را بهکار بردهاند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. سپس در ادامه به مهمترین آثار علمای امامیه که در جمع احادیث مروی از طریق اهلبیت(ع) نوشته شده اشاره شده است؛ آثاری چون [[الكافي (ط. الاسلاميه)|الکافي]] [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] (متوفی 329ق)، [[من لايحضره الفقيه|منلايحضرهالفقيه]] [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] (متوفی 381ق) و [[تهذيب الأحكام|تهذيب الأحکام]] و [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|الإستبصار]] [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] (متوفی 460 ق) <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>. | در بخشی از عبارات این باب به این نکته اشاره شده که طریق روایت سنت مطهره از رسولالله(ص) از دو طریق صورت میگیرد: روایت از طریق اهلبیت(ع) و روایت از طریق صحابه. شیعه روش اول و اهل سنت روش دوم را برگزیدهاند. این بدین معنا نیست که اهل سنت نقل روایت از اهلبیت(ع) را جایز نمیدانند؛ بلکه آنها از اهلبیت(ع) روایت میکنند؛ لکن با اسانیدی مشابه که در آنها راویان اهل سنت ذکر شده است. همچنان که شیعه امامیه نیز نقل روایت از طریق صحابه را جایز میدانند، اگر سند آن بر طبق معیارهای شیعه در توثیق روایت باشد. بسیاری از نویسندگان معاصر برای شیوه اول عنوان «سنت اهلبیت(ع)» و برای شیوه دوم «سنت صحابه» را بهکار بردهاند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. سپس در ادامه به مهمترین آثار علمای امامیه که در جمع احادیث مروی از طریق اهلبیت(ع) نوشته شده اشاره شده است؛ آثاری چون [[الكافي (ط. الاسلاميه)|الکافي]] [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] (متوفی 329ق)، [[من لايحضره الفقيه|منلايحضرهالفقيه]] [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] (متوفی 381ق) و [[تهذيب الأحكام|تهذيب الأحکام]] و [[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|الإستبصار]] [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] (متوفی 460 ق)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>. | ||
سپس مراد از اهلبیت(ع) نزد شیعه امامیه را ائمه دوازدهگانه دانسته و نام آنها را با ذکر تاریخ شهادت ذکر کرده است. از دیدگاه شیعه عصمت و اعلمیت ائمه(ع) از ضروریات مذهب است و ادله نقلی متواتر و ادله عقلی فراوانی در منابع شیعی بر این موضوع اقامه شده است که به برخی از این منابع نیز اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/30 ر.ک: همان، ص32-30]</ref>. | سپس مراد از اهلبیت(ع) نزد شیعه امامیه را ائمه دوازدهگانه دانسته و نام آنها را با ذکر تاریخ شهادت ذکر کرده است. از دیدگاه شیعه عصمت و اعلمیت ائمه(ع) از ضروریات مذهب است و ادله نقلی متواتر و ادله عقلی فراوانی در منابع شیعی بر این موضوع اقامه شده است که به برخی از این منابع نیز اشاره شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/30 ر.ک: همان، ص32-30]</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
نویسنده سیره عقلا را دلیل بر حجیت ظهور دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/69 ر.ک: همان، ص70-69]</ref>. از اوامر، نواهی و مفاهیم شرعیه نیز تحت عنوان اسالیب انشائیه (و ظهورات لفظیه) سخن گفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/75 ر.ک: همان، ص75]</ref>. | نویسنده سیره عقلا را دلیل بر حجیت ظهور دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/69 ر.ک: همان، ص70-69]</ref>. از اوامر، نواهی و مفاهیم شرعیه نیز تحت عنوان اسالیب انشائیه (و ظهورات لفظیه) سخن گفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/75 ر.ک: همان، ص75]</ref>. | ||
در باب سوم قواعد تعیین مراد قانونگذار اسلامی از نص، زمانی که مشترک یا مشتق یا مردد بین حقیقت و مجاز باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. اصولیان از قواعد و ضوابطی بحث میکنند که فقیه را بر تعیین و تشخیص مراد قانونگذار اسلامی از نص به هنگام شک در مدلول و معنای آن یاری میکند <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/114 ر.ک: همان، ص114]</ref>. از جمله این قواعد شناخت امارات حقیقت و مجاز است که مشهورترین این امارات «تبادر» است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/115 ر.ک: همان، ص115]</ref>. | در باب سوم قواعد تعیین مراد قانونگذار اسلامی از نص، زمانی که مشترک یا مشتق یا مردد بین حقیقت و مجاز باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. اصولیان از قواعد و ضوابطی بحث میکنند که فقیه را بر تعیین و تشخیص مراد قانونگذار اسلامی از نص به هنگام شک در مدلول و معنای آن یاری میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/114 ر.ک: همان، ص114]</ref>. از جمله این قواعد شناخت امارات حقیقت و مجاز است که مشهورترین این امارات «تبادر» است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/115 ر.ک: همان، ص115]</ref>. | ||
در باب چهارم، علاقات نصوص مطرح شده که اصولیان تحت عنوان «تعارض ادله شرعیه» از آن بحث میکنند؛ این بحث در دو عنوان مطرح شده است: علاقه تخالف که از آن تعبیر به «ظاهرة التخالف» میکنند و علاقه تعارض که از آن به «مشکلة التعارض» تعبیر میشود <ref>ر.ک: همان، ص127</ref>. علاقه تخالف در ضمن تخصیص، تقیید و تفسیر مطرح شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/129 ر.ک: همان، ص129]</ref>. در علاقه تعارض نیز تساقط، تخییر و ترجیح تبیین شده است. در ذیل تخییر به مقبوله عمر بن حنظله اشاره شده است. عدالت، فقاهت، راستی گفتار و ورع در سلوک و رفتار صفاتی است که در این مقبوله برای تفاضل بین دو راوی ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/152 ر.ک: همان، ص153-152]</ref>. | در باب چهارم، علاقات نصوص مطرح شده که اصولیان تحت عنوان «تعارض ادله شرعیه» از آن بحث میکنند؛ این بحث در دو عنوان مطرح شده است: علاقه تخالف که از آن تعبیر به «ظاهرة التخالف» میکنند و علاقه تعارض که از آن به «مشکلة التعارض» تعبیر میشود<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>. علاقه تخالف در ضمن تخصیص، تقیید و تفسیر مطرح شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/129 ر.ک: همان، ص129]</ref>. در علاقه تعارض نیز تساقط، تخییر و ترجیح تبیین شده است. در ذیل تخییر به مقبوله عمر بن حنظله اشاره شده است. عدالت، فقاهت، راستی گفتار و ورع در سلوک و رفتار صفاتی است که در این مقبوله برای تفاضل بین دو راوی ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8441/1/152 ر.ک: همان، ص153-152]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش