۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
سپس تأکید میکند که مطالب کتاب را مورد مراجعه و دقت قرار داده و مطالب آن را وافی به غرض و مجموعه کافی اصول دانسته است. با وجود اینکه مطالب در اصل از شهید صدر است اما مقرر حریت تعبیر دارد و لذا شهید او را «مؤلف» دانسته است؛ البته شهید اجازه این کار را با حفظ معنی و وضوح مبنی به او داده است. شهید این اثر را پیمودن مسیر اجتهاد و شناخت راه درست آن دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/5 ر.ک: همان]</ref>. | سپس تأکید میکند که مطالب کتاب را مورد مراجعه و دقت قرار داده و مطالب آن را وافی به غرض و مجموعه کافی اصول دانسته است. با وجود اینکه مطالب در اصل از شهید صدر است اما مقرر حریت تعبیر دارد و لذا شهید او را «مؤلف» دانسته است؛ البته شهید اجازه این کار را با حفظ معنی و وضوح مبنی به او داده است. شهید این اثر را پیمودن مسیر اجتهاد و شناخت راه درست آن دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/5 ر.ک: همان]</ref>. | ||
مقرر در ابتدای مقدمهاش بر کتاب، مشتق را اینگونه معنا کرده است: «مشتق اسم مفعول از اشتق بر وزن افتعل است. اصل آن شقق است و این صیغه مفید مبالغه و بذل تلاش در طلب شی است؛ مانند اکتسب و استلَّ و مصدرش اشتقاق است» <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>. | مقرر در ابتدای مقدمهاش بر کتاب، مشتق را اینگونه معنا کرده است: «مشتق اسم مفعول از اشتق بر وزن افتعل است. اصل آن شقق است و این صیغه مفید مبالغه و بذل تلاش در طلب شی است؛ مانند اکتسب و استلَّ و مصدرش اشتقاق است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>. | ||
اشتقاق نزد اهل لغت سه معنا دارد: اشتقاق کبیر، اشتقاق اکبر و اشتقاق صغیر. دو قسم اول مورد اهتمام محقق نحوی و اصولی نیست؛ بلکه چهبسا بر آن اشتقاق به معنی حقیقی صدق نمیکند... پس هرگاه لفظ مشتق در کلام نحویان ذکر شود به این معنای اخیر باز میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/8 ر.ک: همان، ص 9-8]</ref>. در رابطه با مشتق اصولی میتوان از مجموع کلمات اصولیان تعریفی را انتزاع نمود: مشتق عنوان محمول بر ذات است بهگونهای که بقای ذات منفک از آن ممکن باشد؛ بنابراین قاعده در مشتق اصول بهطور کامل بر مشتق نحوی مطابق نیست. مقرر مطالب پیشین را اجمال یا عنوان مباحث دانسته است. مشتق اصولی چیست؟ ضابطه آن چیست؟ عنوان داخل و خارج از آن چیست؟ مشتق بسیط یا مرکب چیست؟ معنای حقیقی که مشتق برای آن وضع شده چیست؟ اینها سؤالاتی است که جواب تفصیلی و کافی آنها با برهان و وجدان در درسهای اصولی [[صدر، محمد|سید محمد صدر]] ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>. | اشتقاق نزد اهل لغت سه معنا دارد: اشتقاق کبیر، اشتقاق اکبر و اشتقاق صغیر. دو قسم اول مورد اهتمام محقق نحوی و اصولی نیست؛ بلکه چهبسا بر آن اشتقاق به معنی حقیقی صدق نمیکند... پس هرگاه لفظ مشتق در کلام نحویان ذکر شود به این معنای اخیر باز میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/8 ر.ک: همان، ص 9-8]</ref>. در رابطه با مشتق اصولی میتوان از مجموع کلمات اصولیان تعریفی را انتزاع نمود: مشتق عنوان محمول بر ذات است بهگونهای که بقای ذات منفک از آن ممکن باشد؛ بنابراین قاعده در مشتق اصول بهطور کامل بر مشتق نحوی مطابق نیست. مقرر مطالب پیشین را اجمال یا عنوان مباحث دانسته است. مشتق اصولی چیست؟ ضابطه آن چیست؟ عنوان داخل و خارج از آن چیست؟ مشتق بسیط یا مرکب چیست؟ معنای حقیقی که مشتق برای آن وضع شده چیست؟ اینها سؤالاتی است که جواب تفصیلی و کافی آنها با برهان و وجدان در درسهای اصولی [[صدر، محمد|سید محمد صدر]] ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/37191/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>. |
ویرایش