۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در اشعارش چندین جا از سال 500ق، به عنوان زادروز خویش سخن رانده و گفته است: | در اشعارش چندین جا از سال 500ق، به عنوان زادروز خویش سخن رانده و گفته است: | ||
{{شعر}}{{ب|''از لفظ من که پانصد هجرت چو من نزاد''|2='' ماند هزار سال دگر مخبر سخاش''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه ده</ref> | {{شعر}}{{ب|''از لفظ من که پانصد هجرت چو من نزاد''|2='' ماند هزار سال دگر مخبر سخاش''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه ده</ref>. | ||
نام او بنا بر آنچه از تذکرهها برمیآید، بدیل است و علاوه خود او نیز در مواردی چند به نام خویش اشاره کرده است و میگوید: {{شعر}}{{ب|''بدل من آمدم اندر جهان سنائی را''|2=''بدین دلیل پدر نام بدیل نهاد''}}{{پایان شعر}} | نام او بنا بر آنچه از تذکرهها برمیآید، بدیل است و علاوه خود او نیز در مواردی چند به نام خویش اشاره کرده است و میگوید: {{شعر}}{{ب|''بدل من آمدم اندر جهان سنائی را''|2=''بدین دلیل پدر نام بدیل نهاد''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
{{شعر}}{{ب|''بخوان معنی آرائی براهیمی پدید آمد''|2=''ز پشت آزر صنعت، علی نجار شروانی''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''بخوان معنی آرائی براهیمی پدید آمد''|2=''ز پشت آزر صنعت، علی نجار شروانی''}}{{پایان شعر}} | ||
و این دلیل درست نیست؛ زیرا در اینجا مقصود ابراهیم بتشکن است و یاء وحدت قرینه آن است که به آخر اعلام متصل نمیشود<ref>ر.ک: همان، صفحه شش</ref> | و این دلیل درست نیست؛ زیرا در اینجا مقصود ابراهیم بتشکن است و یاء وحدت قرینه آن است که به آخر اعلام متصل نمیشود<ref>ر.ک: همان، صفحه شش</ref>. | ||
در تحفة العراقین گوید: | در تحفة العراقین گوید: | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
همچنین جدش را هم جولاه ذکر میکند: | همچنین جدش را هم جولاه ذکر میکند: | ||
{{شعر}}{{ب|''جولاهنژادم از سوی جد ''|2=''در صنعت من کمال ابجد''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت</ref> | {{شعر}}{{ب|''جولاهنژادم از سوی جد ''|2=''در صنعت من کمال ابجد''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت</ref>. | ||
بهطوریکه از موارد بسیار از دیوان او و به عبارات مختلف برمیآید، مولد اصلی خاقانی، شهر شروان از بلاد اران است و در بسیاری از کتب تاریخ و جغرافیا و تذکره نیز موطن اصلی او شروان ذکر شده است، اما بعضی بهغلط او را شیروانی دانستهاند<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref> | بهطوریکه از موارد بسیار از دیوان او و به عبارات مختلف برمیآید، مولد اصلی خاقانی، شهر شروان از بلاد اران است و در بسیاری از کتب تاریخ و جغرافیا و تذکره نیز موطن اصلی او شروان ذکر شده است، اما بعضی بهغلط او را شیروانی دانستهاند<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>. | ||
خاقانی در خانواده بسیار فقیری به دنیا آمد، اما عم او عمر، ملقّب به کافیالدین، طبیب و فیلسوف بود و زندگی مرفّهی داشت. او پس از مرگ برادر، فرزند برادر را حمایت و تا بیستوپنج سالگی نگهداری و پرستاری کـرد و در تـحصیل و تربیتش کوشید<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده؛ زنجانی، برات، ص155</ref> | خاقانی در خانواده بسیار فقیری به دنیا آمد، اما عم او عمر، ملقّب به کافیالدین، طبیب و فیلسوف بود و زندگی مرفّهی داشت. او پس از مرگ برادر، فرزند برادر را حمایت و تا بیستوپنج سالگی نگهداری و پرستاری کـرد و در تـحصیل و تربیتش کوشید<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده؛ زنجانی، برات، ص155</ref>. | ||
پس از اینکه کافیالدین وفات یافت و خاقانی را در 25 سالگی تنها گذاشت، خاقانی که مقدمات علوم را نزد او آموخته بود و استعدادی سرشار و فراوان داشت، نزد مربی دیگری رفت و او نظامالدین ابوالعلاء گنجوی شاعر دربار منوچهر شروان شاه بود و استاد شعرا بشمار میرفت. پیوستگی خاقانی با ابوالعلاء بهاحتمال قویتر میانه سالهای 540-550ق، بوده و وفات ابوالعلاء گنجوی به روایت کتاب شاهد صادق، به سال 554ق، واقع شده است.<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه سیزده و چهارده</ref> | پس از اینکه کافیالدین وفات یافت و خاقانی را در 25 سالگی تنها گذاشت، خاقانی که مقدمات علوم را نزد او آموخته بود و استعدادی سرشار و فراوان داشت، نزد مربی دیگری رفت و او نظامالدین ابوالعلاء گنجوی شاعر دربار منوچهر شروان شاه بود و استاد شعرا بشمار میرفت. پیوستگی خاقانی با ابوالعلاء بهاحتمال قویتر میانه سالهای 540-550ق، بوده و وفات ابوالعلاء گنجوی به روایت کتاب شاهد صادق، به سال 554ق، واقع شده است.<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه سیزده و چهارده</ref>. | ||
==سوانح ایام== | ==سوانح ایام== | ||
از مهمترین وقایع زمان زندگی خاقانی میتوان مسافرتها، گرفتاری در زندان و مرگ زن و فرزند و خویشان را بشمار آورد<ref>ر.ک: همان، صفحه شانزده</ref> | از مهمترین وقایع زمان زندگی خاقانی میتوان مسافرتها، گرفتاری در زندان و مرگ زن و فرزند و خویشان را بشمار آورد<ref>ر.ک: همان، صفحه شانزده</ref>. گفته تذکرهنویسان درباره زندانی شدن خاقانی این است که او بر اثر فرار از شروان به امر شروان شاه دستگیر و زندانی شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده</ref>. پس از گرفتاری زندان و سایر مشقات زندگی و حسدورزی حسودان و بدخواهان و امثال آن، دردناکترین حوادث و سختترین مصائب زندگی خاقانی، مرگ فرزند و زن و خویشان او بوده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستودو</ref>. | ||
==مذهب== | ==مذهب== | ||
خاقانی در مذهب بر طریقه تسنن و پیرو شافعیه بوده است و این معنی از اشعارش برمیآید و در موارد بسیار از طریقه تسنن و احکام آن سخن گفته و علاوه بر این ائمه شافعیه مانند محمد بن یحیی و محمد اسعد حفده و مانند آنها را مدح گفته یا در مرثیه آنان شعر سروده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوشش</ref> | خاقانی در مذهب بر طریقه تسنن و پیرو شافعیه بوده است و این معنی از اشعارش برمیآید و در موارد بسیار از طریقه تسنن و احکام آن سخن گفته و علاوه بر این ائمه شافعیه مانند محمد بن یحیی و محمد اسعد حفده و مانند آنها را مدح گفته یا در مرثیه آنان شعر سروده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوشش</ref>. | ||
==مقام ادبی== | ==مقام ادبی== | ||
در قدرت سخنوری او کافی است بـگوییم که مانند مجسّمهسازی است که باریککاریهای تندیس مرمرین را در پیکر خارا پدید میآرد و زیبایی و استحکام را بـهطرز دلاویز در هم مـیآمیزد. خـاقانی از نوآوران قرن ششم هجری و اول کسی است که از فرسودگی لغات و ترکیبات به سبب کثرت تکرار، در طول زمان، سخن رانده است وترمیم و تعویض کلمات و ترکیبات فرسوده را برعهده دبیران روشنبین وگویندگان صاحبذوق گذاشته اسـت<ref>ر.ک: زنجانی، برات، ص155</ref> | در قدرت سخنوری او کافی است بـگوییم که مانند مجسّمهسازی است که باریککاریهای تندیس مرمرین را در پیکر خارا پدید میآرد و زیبایی و استحکام را بـهطرز دلاویز در هم مـیآمیزد. خـاقانی از نوآوران قرن ششم هجری و اول کسی است که از فرسودگی لغات و ترکیبات به سبب کثرت تکرار، در طول زمان، سخن رانده است وترمیم و تعویض کلمات و ترکیبات فرسوده را برعهده دبیران روشنبین وگویندگان صاحبذوق گذاشته اسـت<ref>ر.ک: زنجانی، برات، ص155</ref>. | ||
بررویهم باید او را مبتکر یک سبک تازه در سخنسرایی بدانیم<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه پنجاهودو</ref> | بررویهم باید او را مبتکر یک سبک تازه در سخنسرایی بدانیم<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه پنجاهودو</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
خاقانی بنا بر اصح اقوال، در سال 595ق، در تبریز وفات یافته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاهویک</ref> | خاقانی بنا بر اصح اقوال، در سال 595ق، در تبریز وفات یافته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه پنجاهویک</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش