۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کمرهاي' به 'کمرهاي') |
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
آنچه پیش رو دارید خاطرات [[عمادالکتاب، محمدحسين|محمدحسین خان قزوینی]]، ملقب به [[عمادالکتاب، محمدحسين|عمادالکتاب]]، عضو کمیته مجازات است؛ کسی که به اتهام عضویت در گروهی تروریستی و مشارکت در قتل سیاسی تنی چند از رجال پایتخت قاجاری، مدتی را در سیاهچالهای مخوف نظمیه تهران معروف به محبس، سپری کرده و تنها زمانی طعم رهایی را چشید که اوضاع زمانیه کاملاً دگرگون گشته، قدرتمندان پیشین جای خود را به چهرههایی جدید سپرده بودند<ref>ر.ک: غلامحسینپور، زهرا، ص117؛ پیشگفتار، ص13</ref> | آنچه پیش رو دارید خاطرات [[عمادالکتاب، محمدحسين|محمدحسین خان قزوینی]]، ملقب به [[عمادالکتاب، محمدحسين|عمادالکتاب]]، عضو کمیته مجازات است؛ کسی که به اتهام عضویت در گروهی تروریستی و مشارکت در قتل سیاسی تنی چند از رجال پایتخت قاجاری، مدتی را در سیاهچالهای مخوف نظمیه تهران معروف به محبس، سپری کرده و تنها زمانی طعم رهایی را چشید که اوضاع زمانیه کاملاً دگرگون گشته، قدرتمندان پیشین جای خود را به چهرههایی جدید سپرده بودند<ref>ر.ک: غلامحسینپور، زهرا، ص117؛ پیشگفتار، ص13</ref>. | ||
[[عمادالکتاب، محمدحسين|عمادالکتاب]] باآنکه در شمار بنیانگذاران کمیته مجازات محسوب نمیشود و حتی در تصمیمگیری و تصمیمسازیها نیز علیالظاهر تعیینکننده نبوده است، اما ازآنجاکه مهرههای اصلی تشکیلات جان سالم از محبس بیرون نکشیده و طبعاً توفیق نگارش باورها، دیدهها و شنیدههای خود را نیافتند، باید خاطرات عماد را مغتنم دانست و آن را بهمثابه منبعی اصلی برای جستجو در زوایای تاریک یکی از پدیدههای قابل توجه تاریخ معاصر ایران پذیرفت<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص13</ref> | [[عمادالکتاب، محمدحسين|عمادالکتاب]] باآنکه در شمار بنیانگذاران کمیته مجازات محسوب نمیشود و حتی در تصمیمگیری و تصمیمسازیها نیز علیالظاهر تعیینکننده نبوده است، اما ازآنجاکه مهرههای اصلی تشکیلات جان سالم از محبس بیرون نکشیده و طبعاً توفیق نگارش باورها، دیدهها و شنیدههای خود را نیافتند، باید خاطرات عماد را مغتنم دانست و آن را بهمثابه منبعی اصلی برای جستجو در زوایای تاریک یکی از پدیدههای قابل توجه تاریخ معاصر ایران پذیرفت<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص13</ref>. | ||
آنچه اکنون از خاطرات عماد در دست است، قریب به هشتاد صفحه بوده و صفحاتی چند از مکتوبات به دلایلی که بر ما روشن نیست، از مجموعه جدا افتاده و مفقود شده است. اما بااینحال اوراق موجود نیز ارزش خود را دارا بوده و اطلاعاتی باارزش و بعضاً منحصربهفرد از این جریان تاریخی را که عماد به او تعلق داشته، برملا میسازد. [[عمادالکتاب، محمدحسين|عمادالکتاب]] در این خاطرات که با خط زیبای نستعلیق از خود برجای گذاشته، به موضوعاتی پرداخته که برخی از آنها از این قرار است: | آنچه اکنون از خاطرات عماد در دست است، قریب به هشتاد صفحه بوده و صفحاتی چند از مکتوبات به دلایلی که بر ما روشن نیست، از مجموعه جدا افتاده و مفقود شده است. اما بااینحال اوراق موجود نیز ارزش خود را دارا بوده و اطلاعاتی باارزش و بعضاً منحصربهفرد از این جریان تاریخی را که عماد به او تعلق داشته، برملا میسازد. [[عمادالکتاب، محمدحسين|عمادالکتاب]] در این خاطرات که با خط زیبای نستعلیق از خود برجای گذاشته، به موضوعاتی پرداخته که برخی از آنها از این قرار است: | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
# نحوه شکلگیری و بسته شدن نطفه کمیته مجازات و اشاره به سرخوردگی سیاسی مبارزان و مجاهدانی که شکستخورده از جنگ با روسها به تهران بازگشتند؛ | # نحوه شکلگیری و بسته شدن نطفه کمیته مجازات و اشاره به سرخوردگی سیاسی مبارزان و مجاهدانی که شکستخورده از جنگ با روسها به تهران بازگشتند؛ | ||
# صورت جلسات، نحوه ترورها، بروز اختلاف داخلی و چگونگی باز شدن پای خودش به کمیته در جریان حکمیت در یک مورد از این اختلاف؛ | # صورت جلسات، نحوه ترورها، بروز اختلاف داخلی و چگونگی باز شدن پای خودش به کمیته در جریان حکمیت در یک مورد از این اختلاف؛ | ||
# اشارهای گذرا به جریان دمکراتهای تشکیلی و ضد تشکیلی، ابراز تنفر از تشکیلیها و تمجید از ضد تشکیلیها<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref> | # اشارهای گذرا به جریان دمکراتهای تشکیلی و ضد تشکیلی، ابراز تنفر از تشکیلیها و تمجید از ضد تشکیلیها<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. | ||
اوایل شهریور 1295ش، درحالیکه دنیا در انتظار پایان جنگ عالمگیر اول بود و ایران نیز در تبوتاب ناشی از ورود ناخواسته به عرصه کشاکش قدرتهای بزرگ جهان میسوخت، مردم تهران نظارهگر تولد جمعیتی مخوف و تروریستی به نام کمیته مجازات بودند؛ جمعیتی که پس از انجام دو، سه عملیات آدمکشی، نامش لرزه بر اندام دولتمردان میانداخت. در آن سال زمام دولت ایران در دست میرزا حسن خان ملقب به وثوقالدوله بود؛ کسی که آشکارا در همه محافل، انگلیسیاش میخواندند. کمیته مجازات از بدو اولین ترور تا حدود چهارده ماه که توانست مخفیانه ادامه حیات دهد، پنج تن از رجال سیاسی - مذهبی پایتخت را به کام مرگ فرستاد<ref>ر.ک: متن کتاب، صفحه19</ref> | اوایل شهریور 1295ش، درحالیکه دنیا در انتظار پایان جنگ عالمگیر اول بود و ایران نیز در تبوتاب ناشی از ورود ناخواسته به عرصه کشاکش قدرتهای بزرگ جهان میسوخت، مردم تهران نظارهگر تولد جمعیتی مخوف و تروریستی به نام کمیته مجازات بودند؛ جمعیتی که پس از انجام دو، سه عملیات آدمکشی، نامش لرزه بر اندام دولتمردان میانداخت. در آن سال زمام دولت ایران در دست میرزا حسن خان ملقب به وثوقالدوله بود؛ کسی که آشکارا در همه محافل، انگلیسیاش میخواندند. کمیته مجازات از بدو اولین ترور تا حدود چهارده ماه که توانست مخفیانه ادامه حیات دهد، پنج تن از رجال سیاسی - مذهبی پایتخت را به کام مرگ فرستاد<ref>ر.ک: متن کتاب، صفحه19</ref>. | ||
نگارنده برای کامل کردن این مجموعه، بخشهای دیگر را به آن افزوده است تا خواننده به چهرهای شفافتر از جریان کمیته مجازات و حامیان و مخالفان آن دست یابد. یادداشتهای سید محمد کمرهای که شرح پیگیریهای مستمر او را برای نجات محبوسین کمیته مجازات و اتفاقات جالبی که در این مسیر رخ داده در بر دارد، از جمله مواردی است که از کتاب حجیم خاطرات وی استخراج و با ترتیب زمانی در ادامه این کتاب گنجانده شده است. اهمیت این یادداشتها زمانی روشن میشود که بدانیم در آن ایام، برخی، کمیته مجازات را به نام دسته کمرهای میشناختند. عزم راسخ کمرهای برای آزادی اعضای کمیته از زندان که در جایجای خاطرات وی مشهود است، او را حتی چندین بار نزد بزرگترین دشمن کمیته مجازات، یعنی میرزا حسن خان وثوقالدوله (رئیسالوزراء) کشاند تا علاوه بر میانجیگری برای این امر مبلغی نیز بهعنوان کمکهزینه برای خانواده زندانیان از وثوق بگیرد. کمرهای، اعضای اصلی کمیته مجازات را وطنخواهانی میدانست که فقط و فقط برای پاکسازی جامعه از شر نوکران اجنبی (روس و انگلیس) دست به سلاح برده، اقدام به ترور کرده بودند. وی حتی با برخی از آنها سوابق دیرین مبارزاتی داشت؛ مانند سابقه عضویت با ابوالفتحزاده در انجمن مخفی بین الطلوعین در جریان انقلاب مشروطه. کمرهای تا آخر، مدافع مجازاتیان باقی ماند؛ هرچند شکلگیری جریانات پرسروصدا و جدیدتری همچون عقد قرارداد 1919م، عملاً به بحثهای مرتبط با کمیته مجازات خاتمه داده بود<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص15-14</ref> | نگارنده برای کامل کردن این مجموعه، بخشهای دیگر را به آن افزوده است تا خواننده به چهرهای شفافتر از جریان کمیته مجازات و حامیان و مخالفان آن دست یابد. یادداشتهای سید محمد کمرهای که شرح پیگیریهای مستمر او را برای نجات محبوسین کمیته مجازات و اتفاقات جالبی که در این مسیر رخ داده در بر دارد، از جمله مواردی است که از کتاب حجیم خاطرات وی استخراج و با ترتیب زمانی در ادامه این کتاب گنجانده شده است. اهمیت این یادداشتها زمانی روشن میشود که بدانیم در آن ایام، برخی، کمیته مجازات را به نام دسته کمرهای میشناختند. عزم راسخ کمرهای برای آزادی اعضای کمیته از زندان که در جایجای خاطرات وی مشهود است، او را حتی چندین بار نزد بزرگترین دشمن کمیته مجازات، یعنی میرزا حسن خان وثوقالدوله (رئیسالوزراء) کشاند تا علاوه بر میانجیگری برای این امر مبلغی نیز بهعنوان کمکهزینه برای خانواده زندانیان از وثوق بگیرد. کمرهای، اعضای اصلی کمیته مجازات را وطنخواهانی میدانست که فقط و فقط برای پاکسازی جامعه از شر نوکران اجنبی (روس و انگلیس) دست به سلاح برده، اقدام به ترور کرده بودند. وی حتی با برخی از آنها سوابق دیرین مبارزاتی داشت؛ مانند سابقه عضویت با ابوالفتحزاده در انجمن مخفی بین الطلوعین در جریان انقلاب مشروطه. کمرهای تا آخر، مدافع مجازاتیان باقی ماند؛ هرچند شکلگیری جریانات پرسروصدا و جدیدتری همچون عقد قرارداد 1919م، عملاً به بحثهای مرتبط با کمیته مجازات خاتمه داده بود<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص15-14</ref>. | ||
شرح حال چند تن از رجال مرتبط با موضوع کمیته مجازات که نام آنان در این کتاب آمده است، بیانیههای کمیته، روزشمار وقایع مهم سالهای 1295 تا 1300ش و تعدادی تصویر از دیگر اضافات کتاب حاضر است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> | شرح حال چند تن از رجال مرتبط با موضوع کمیته مجازات که نام آنان در این کتاب آمده است، بیانیههای کمیته، روزشمار وقایع مهم سالهای 1295 تا 1300ش و تعدادی تصویر از دیگر اضافات کتاب حاضر است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش