۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
رصاص کتابش را با بیان شرف علم و اهمیت آن آغاز کرده است: «شرف علم به شرف معلوم است و ازآنجاکه والاترین معلومات به لحاظ شأن و مرتبه الله حی قیوم است پس معرفت الهی از والاترین علوم است»؛ بنابراین علم کلام اشرف علوم و مهمترین آنهاست. این اهمیت و شرافت بدینسبب است که مشتمل بر موضوع توحید است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/9 ر.ک: مقدمه محقق، ص9]</ref> | رصاص کتابش را با بیان شرف علم و اهمیت آن آغاز کرده است: «شرف علم به شرف معلوم است و ازآنجاکه والاترین معلومات به لحاظ شأن و مرتبه الله حی قیوم است پس معرفت الهی از والاترین علوم است»؛ بنابراین علم کلام اشرف علوم و مهمترین آنهاست. این اهمیت و شرافت بدینسبب است که مشتمل بر موضوع توحید است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/9 ر.ک: مقدمه محقق، ص9]</ref>. | ||
اهمیت علم کلام را نویسندگان پس از رصاص مانند ایجی در «المواقف» و تفتازانی در «العقائد النسفية» و... متعرض شده و از او چنین نقل کردهاند: «غایت علم کلام تحصیل سعادت دنیا و فوز در آخرت و این غایت نهایی برای تمام دین و برای تلاش عقلی و عملی انسان است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/9 ر.ک: همان]</ref> | اهمیت علم کلام را نویسندگان پس از رصاص مانند ایجی در «المواقف» و تفتازانی در «العقائد النسفية» و... متعرض شده و از او چنین نقل کردهاند: «غایت علم کلام تحصیل سعادت دنیا و فوز در آخرت و این غایت نهایی برای تمام دین و برای تلاش عقلی و عملی انسان است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/9 ر.ک: همان]</ref>. | ||
رصاص پسازآن با آگاهی کامل شروع به وضع شیوه علمی عالی برای تدوین قواعد کلامی کرده است. پس لازم دیده که دیدگاه مذهب زیدیه را در مسائل کلامی بیان کند. سپس به تبیین دلیل بر صحت آن مذهب و تحقیق آن پرداخته است. سپس اقدام به سؤالاتی پیرامون ادله و جوابها نموده و بهمنظور کامل نموده فایده، به مذاهب مخالفین و شبهات آنان اشاره کرده و با رد آن مذاهب و شبهات، آشفتگی آنها را بیان نموده است. تمامی اینها تأکیدی بر استحکام گامهای علمی رصاص و قدرت شیوه او در دریافت و ارائه است. او در این شیوه پیرو استادش جعفر بن احمد بن ابی یحیی است که یکی از ائمه بزرگ زیدیه در قرن هفتم است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/9 ر.ک: همان]</ref> | رصاص پسازآن با آگاهی کامل شروع به وضع شیوه علمی عالی برای تدوین قواعد کلامی کرده است. پس لازم دیده که دیدگاه مذهب زیدیه را در مسائل کلامی بیان کند. سپس به تبیین دلیل بر صحت آن مذهب و تحقیق آن پرداخته است. سپس اقدام به سؤالاتی پیرامون ادله و جوابها نموده و بهمنظور کامل نموده فایده، به مذاهب مخالفین و شبهات آنان اشاره کرده و با رد آن مذاهب و شبهات، آشفتگی آنها را بیان نموده است. تمامی اینها تأکیدی بر استحکام گامهای علمی رصاص و قدرت شیوه او در دریافت و ارائه است. او در این شیوه پیرو استادش جعفر بن احمد بن ابی یحیی است که یکی از ائمه بزرگ زیدیه در قرن هفتم است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/9 ر.ک: همان]</ref>. | ||
باب اول کتاب پیرامون کلام در وجوب نظر و اندیشه و متعلقات آن و مشتمل بر سه فصل است. فصل اول در بیان معانی الفاظ در معرفی اصطلاحاتی چون واجب، مکلف، نظر، مؤدی و معرفت است. در این فصل اهمیت تعریف مفاهیم آشکار میشود. در فصل دوم قضیه وجوب نظر مورد مناقشه قرار میگیرد. فصل سوم نیز پیرامون این موضوع است که نظر، اول واجبات است. رصاص در وجوب نظر میگوید: «دلیل آن این است که نظر راه بهسوی معرفت خداوند متعال است که واجب است و راهی برای مکلفین برای معرفت الهی غیرازآن وجود ندارد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/9 ر.ک: همان، ص10-9]</ref> | باب اول کتاب پیرامون کلام در وجوب نظر و اندیشه و متعلقات آن و مشتمل بر سه فصل است. فصل اول در بیان معانی الفاظ در معرفی اصطلاحاتی چون واجب، مکلف، نظر، مؤدی و معرفت است. در این فصل اهمیت تعریف مفاهیم آشکار میشود. در فصل دوم قضیه وجوب نظر مورد مناقشه قرار میگیرد. فصل سوم نیز پیرامون این موضوع است که نظر، اول واجبات است. رصاص در وجوب نظر میگوید: «دلیل آن این است که نظر راه بهسوی معرفت خداوند متعال است که واجب است و راهی برای مکلفین برای معرفت الهی غیرازآن وجود ندارد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/9 ر.ک: همان، ص10-9]</ref>. | ||
زیدیه معتقد است شناخت خداوند امری بدیهی نیست و از راه مشاهده و حواس هم به دست نمیآید و از اخبار متواتر هم میسر نیست؛ زیرا که تواتر وقتی حجت است که مستند به مشاهده باشد نه اعتقاد. زیدیه معتقد است تنها راه شناخت خداوند همان اندیشه و تأمل است و چون شناخت خداوند که امری واجب است، تنها راهش اندیشه و تأمل است، پس اندیشه و تأمل هم امری واجب میشود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64781/15 ر.ک: زارعی، سعدالله، ص15]</ref> | زیدیه معتقد است شناخت خداوند امری بدیهی نیست و از راه مشاهده و حواس هم به دست نمیآید و از اخبار متواتر هم میسر نیست؛ زیرا که تواتر وقتی حجت است که مستند به مشاهده باشد نه اعتقاد. زیدیه معتقد است تنها راه شناخت خداوند همان اندیشه و تأمل است و چون شناخت خداوند که امری واجب است، تنها راهش اندیشه و تأمل است، پس اندیشه و تأمل هم امری واجب میشود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64781/15 ر.ک: زارعی، سعدالله، ص15]</ref>. | ||
باب دوم، پیرامون توحید در دو قسم اثبات و نفی مطرح شده است. اثبات مشتمل بر مسائل علم به صانع است و بیان قادر، عالم، سمیع، بصیر و قدیم بودن است که در قسم اول ذکر شده است. در قسم دوم نیز مسائل نفی در چهار مسئله تبیین شده است؛ بهعنوانمثال در مسئله اول عقاید کرامیه و حشویه و تشبیه پروردگار به مخلوقات نفی شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/10 ر.ک: مقدمه محقق، ص12-10]</ref> | باب دوم، پیرامون توحید در دو قسم اثبات و نفی مطرح شده است. اثبات مشتمل بر مسائل علم به صانع است و بیان قادر، عالم، سمیع، بصیر و قدیم بودن است که در قسم اول ذکر شده است. در قسم دوم نیز مسائل نفی در چهار مسئله تبیین شده است؛ بهعنوانمثال در مسئله اول عقاید کرامیه و حشویه و تشبیه پروردگار به مخلوقات نفی شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/10 ر.ک: مقدمه محقق، ص12-10]</ref>. | ||
در باب سوم، موضوع عدل و مباحث آن در ده مسئله تبیین شده است: عادل بودن خداوند، افعال عباد، میزان ثواب و عقاب بودن عمل و همچنین قضایای قضا و قدر و مباحث دیگری چون خلق قرآن و قضایای متفرع بر آن در این باب مطرح شده است. محقق کتاب معتقد است که رصاص باب عدل را به شیوه روشمند جالبی مطرح کرده است؛ ابتدا حقیقت عدل را مطرح و سپس به دنبال آن دلیل خود بر صحت مذهبش در این موضوع که همان مذهب آل البیت و متعزله است را تبیین کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/12 ر.ک: همان، ص13-12]</ref> | در باب سوم، موضوع عدل و مباحث آن در ده مسئله تبیین شده است: عادل بودن خداوند، افعال عباد، میزان ثواب و عقاب بودن عمل و همچنین قضایای قضا و قدر و مباحث دیگری چون خلق قرآن و قضایای متفرع بر آن در این باب مطرح شده است. محقق کتاب معتقد است که رصاص باب عدل را به شیوه روشمند جالبی مطرح کرده است؛ ابتدا حقیقت عدل را مطرح و سپس به دنبال آن دلیل خود بر صحت مذهبش در این موضوع که همان مذهب آل البیت و متعزله است را تبیین کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/12 ر.ک: همان، ص13-12]</ref>. آخرین مسئله از این باب ردیهای است بر یهود و نصاری در انکار نبوت محمد(ص) و بیان این موضوع که قاضی در این موضوع معجزه است که به دست آنحضرت ظاهر شده است. سپس معجزات آنحضرت را ذکر کرده است. همچنین از قضیه تحدی قاعدهای برای اثبات نبوت ایشان بهدست آورده است. او علاوه بر استفاده از اخبار و نصوص قرآن کریم به نصوص تورات نیز استشهاد کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/16 ر.ک: همان، ص16]</ref>. | ||
وعده به معنای خبر رسیدن منفعت و خیر یا جلوگیری از ضرر و شر است. وعید خبر رسیدن ضرر و از دست رفتن منفعت است و در اینجا مراد، خبر خداوند از پاداش و عذاب است. وعده و وعید یعنی اعتقاد به اینکه هر فاسق و کافر تا ابد در آتش دوزخ و هر مؤمنی تا ابد در بهشت، جاودان خواهد بود. زیدیها معتقدند انسانها سه دستهاند: مؤمنین، کفار و فاسقان. فاسقان بین مؤمنین و کافران هستند و تا ابد در دوزخ خواهند بود. زیدیه مثل سایر عدلیه معتقد است خداوند برخلاف وعده و وعید خود عمل نمیکند؛ زیرا اگر چنین کند، مصداق دروغ است و از خداوند صادر نمیشود. زیدیه وعده و وعید را ذیل عدل تعریف میکند و لذا بعضی منابع زیدیه از این دو اصل در عنوان مستقل یاد نکردهاند؛ <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64781/15 ر.ک: زارعی، سعدالله، ص16-15]</ref>؛ اما در کتاب حاضر، وعد و وعید مجزای از عدل در باب چهارم مطرح شده است. در مسائل دهگانه این باب نیز از عناوینی چون: بهشت برای مؤمنین، آتش برای کافران، احکام فاسق در دنیا و آخرت، شفاعت، امر به معروف و نهی از منکر و امامت سخن رفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/16 ر.ک: مقدمه محقق، ص16]</ref> | وعده به معنای خبر رسیدن منفعت و خیر یا جلوگیری از ضرر و شر است. وعید خبر رسیدن ضرر و از دست رفتن منفعت است و در اینجا مراد، خبر خداوند از پاداش و عذاب است. وعده و وعید یعنی اعتقاد به اینکه هر فاسق و کافر تا ابد در آتش دوزخ و هر مؤمنی تا ابد در بهشت، جاودان خواهد بود. زیدیها معتقدند انسانها سه دستهاند: مؤمنین، کفار و فاسقان. فاسقان بین مؤمنین و کافران هستند و تا ابد در دوزخ خواهند بود. زیدیه مثل سایر عدلیه معتقد است خداوند برخلاف وعده و وعید خود عمل نمیکند؛ زیرا اگر چنین کند، مصداق دروغ است و از خداوند صادر نمیشود. زیدیه وعده و وعید را ذیل عدل تعریف میکند و لذا بعضی منابع زیدیه از این دو اصل در عنوان مستقل یاد نکردهاند؛ <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64781/15 ر.ک: زارعی، سعدالله، ص16-15]</ref>؛ اما در کتاب حاضر، وعد و وعید مجزای از عدل در باب چهارم مطرح شده است. در مسائل دهگانه این باب نیز از عناوینی چون: بهشت برای مؤمنین، آتش برای کافران، احکام فاسق در دنیا و آخرت، شفاعت، امر به معروف و نهی از منکر و امامت سخن رفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/16 ر.ک: مقدمه محقق، ص16]</ref>. | ||
زیدیه معتقد به خلود فاسق در آتش هستند؛ البته اگر پیش از مرگ موفق به توبه از معصیتش نشده باشد. آنها در این مسئله با معتزله متفقند و بین فاسق و کافر تفاوتی قائل نیستند. رصاص همچنین در موضوع شفاعت نیز تنها مؤمنی که پیش از مرگ توبه کرده را مستحق شفاعت میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/16 ر.ک: همان، ص17-16]</ref> | زیدیه معتقد به خلود فاسق در آتش هستند؛ البته اگر پیش از مرگ موفق به توبه از معصیتش نشده باشد. آنها در این مسئله با معتزله متفقند و بین فاسق و کافر تفاوتی قائل نیستند. رصاص همچنین در موضوع شفاعت نیز تنها مؤمنی که پیش از مرگ توبه کرده را مستحق شفاعت میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/16 ر.ک: همان، ص17-16]</ref>. | ||
زیدیه و از جمله رصاص قائل بر نص بر خلافت هستند. آنها معتقدند که در رابطه با علی بن ابیطالب و حسن و حسین(ع) و اولاد ایشان، البته کسانی که قیام و دعوت کنند نص وارد شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref> | زیدیه و از جمله رصاص قائل بر نص بر خلافت هستند. آنها معتقدند که در رابطه با علی بن ابیطالب و حسن و حسین(ع) و اولاد ایشان، البته کسانی که قیام و دعوت کنند نص وارد شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38963/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش