پرش به محتوا

العين و الأثر في عقائد أهل الأثر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‏.' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '‏.' به '.')
خط ۴۱: خط ۴۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق، در مقدمه کتاب، علوم اسلامی را که از قرآن و سنت سرچشمه گرفته را متنوع و وسیع و همه را جلیل‌القدر دانسته است؛ چراکه موضوعش شریف است. شریف‌ترین این علوم به لحاظ جایگاه و منزلت علم شناخت خداوند سبحان و اسماء و کلام او و فروعات آن از احوال نبوت و ملائکه و عالم غیب است. علم توحید یا کلام شامل این موارد است. او علم کلام را اصول جدل متکلمان معرفی و سبب ایجاد آن را پراکنده شدن امت اسلامی به 73 فرقه دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/5 ر.ک: مقدمه، ص6-5]</ref>.
محقق، در مقدمه کتاب، علوم اسلامی را که از قرآن و سنت سرچشمه گرفته را متنوع و وسیع و همه را جلیل‌القدر دانسته است؛ چراکه موضوعش شریف است. شریف‌ترین این علوم به لحاظ جایگاه و منزلت علم شناخت خداوند سبحان و اسماء و کلام او و فروعات آن از احوال نبوت و ملائکه و عالم غیب است. علم توحید یا کلام شامل این موارد است. او علم کلام را اصول جدل متکلمان معرفی و سبب ایجاد آن را پراکنده شدن امت اسلامی به 73 فرقه دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/5 ر.ک: مقدمه، ص6-5]</ref>.


سپس خواننده را برای مطالعه تفصیلی این فرقه‌ها به کتب ملل و نحل ارجاع داده است. او فرقه‌های اصلی اسلام را عبارت از اهل سنت، شیعه، خوارج، مرجئه و قدریه دانسته است؛ اما از دیدگاه او فرقه معتزله فرقه مستقلی نیست بلکه علاوه بر اهل سنت بیشتر فرقه‌های اسلامی به اعتزال تقسیم می‌شوند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>. این برداشت و تفکر محقق که عقاید و تفکرات اعتزال در بیشتر فرقه‌های اسلامی حتی شیعه تقسیم و منتشر شده نسبت به مذهب شیعه قابل‌پذیرش نیست؛ زیرا رویکرد‌ روش‌شناسانه کلام شیعه با کلام اعتزال متفاوت است. کلام شیعه به دلیل آن‌که هویت و قوامش بستگی تام به مسئله «امامت» دارد، در روش‌هایی که در کلام به کار می‌گیرد، رویکرد ویژه‌ خود‌ را دارد و این تفاوت، تأثیر جدی و قاطعی در برداشت از مباحث کلامی می‌گذارد، هنگامی‌که کلام شیعه، مرجعیت فکری خویش را به امامان معصوم(ع) می‌دهد و گروه دیگر تفسیر و رأی‌ شخصی‌ یا تحلیل و استدلال عقلی صرف را منبع و مرجع قرار می‌دهند، به‌طورقطع، در حوزه اعتقادات تفاوت‌های بسیاری می‌یابند؛ ازاین‌رو، کلام ‌ ‌امامیه از روش استدلال عقلی پیروی می‌کند‌ و برای‌ تفکر‌ عقلانی اهمیت بسیار قائل است‌؛ ولی‌ تفاوت‌ آن با کلام معتزله در این است که فقط به عقل عادی استناد نکرده و عقل برتر یعنی عقل آموزگاران معصوم(ع) را‌ تکیه‌گاه‌ خویش‌ قرار داده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3617/116 ر.ک: کاشفی، محمدرضا، ص117-116]</ref>.
سپس خواننده را برای مطالعه تفصیلی این فرقه‌ها به کتب ملل و نحل ارجاع داده است. او فرقه‌های اصلی اسلام را عبارت از اهل سنت، شیعه، خوارج، مرجئه و قدریه دانسته است؛ اما از دیدگاه او فرقه معتزله فرقه مستقلی نیست بلکه علاوه بر اهل سنت بیشتر فرقه‌های اسلامی به اعتزال تقسیم می‌شوند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>. این برداشت و تفکر محقق که عقاید و تفکرات اعتزال در بیشتر فرقه‌های اسلامی حتی شیعه تقسیم و منتشر شده نسبت به مذهب شیعه قابل‌پذیرش نیست؛ زیرا رویکرد‌ روش‌شناسانه کلام شیعه با کلام اعتزال متفاوت است. کلام شیعه به دلیل آن‌که هویت و قوامش بستگی تام به مسئله «امامت» دارد، در روش‌هایی که در کلام به کار می‌گیرد، رویکرد ویژه‌ خود‌ را دارد و این تفاوت، تأثیر جدی و قاطعی در برداشت از مباحث کلامی می‌گذارد، هنگامی‌که کلام شیعه، مرجعیت فکری خویش را به امامان معصوم(ع) می‌دهد و گروه دیگر تفسیر و رأی‌ شخصی‌ یا تحلیل و استدلال عقلی صرف را منبع و مرجع قرار می‌دهند، به‌طورقطع، در حوزه اعتقادات تفاوت‌های بسیاری می‌یابند؛ ازاین‌رو، کلام ‌ ‌امامیه از روش استدلال عقلی پیروی می‌کند‌ و برای‌ تفکر‌ عقلانی اهمیت بسیار قائل است‌؛ ولی‌ تفاوت‌ آن با کلام معتزله در این است که فقط به عقل عادی استناد نکرده و عقل برتر یعنی عقل آموزگاران معصوم(ع) را‌ تکیه‌گاه‌ خویش‌ قرار داده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3617/116 ر.ک: کاشفی، محمدرضا، ص117-116]</ref>.


در ادامه این مقدمه، چهارده اثر کلامی اهل سنت معرفی شده است. پس‌ازآن کتاب حاضر مورد بررسی قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/8 ر.ک: مقدمه، ص 10-8]</ref>.
در ادامه این مقدمه، چهارده اثر کلامی اهل سنت معرفی شده است. پس‌ازآن کتاب حاضر مورد بررسی قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/8 ر.ک: مقدمه، ص 10-8]</ref>.


در باب اول از مقصد اول، معرفت خداوند شرعاً واجب شده است. این‌که خداوند انسان را بر معرفتش قادر ساخته، اولین و بزرگ‌ترین نعمت الهی است. ازآنجاکه شکر منعم نیز شرعاً واجب است، شکر نعمت الهی به این است که از جهت خضوع و اذعان اعتراف به نعمت‌هایش کنی و همه نعمت‌هایش را در طاعتش صرف کنی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/29 ر.ک: متن کتاب، ص30-29]</ref>.
در باب اول از مقصد اول، معرفت خداوند شرعاً واجب شده است. این‌که خداوند انسان را بر معرفتش قادر ساخته، اولین و بزرگ‌ترین نعمت الهی است. ازآنجاکه شکر منعم نیز شرعاً واجب است، شکر نعمت الهی به این است که از جهت خضوع و اذعان اعتراف به نعمت‌هایش کنی و همه نعمت‌هایش را در طاعتش صرف کنی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/29 ر.ک: متن کتاب، ص30-29]</ref>.


[[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] (متوفی 324ق) معتقد است‌ که‌ همه افعال بندگان، مخلوق خداوند است و انسان در این میان هیچ نقشی جز اکتساب ندارد و به‌عبارت‌دیگر فاعل حقیقی همه افعال خداوند است و انسان تنها کسب کننده فعلی‌ است‌ که خداوند آن را به دست این انسان ایجاد می‌کند و مقصود از کسب نیز تعلق قدرت و اراده بندگان است به فعلی که حقیقتاً‌ از‌ جانب خداوند مقدر و ایجاد می‌شود‌<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/74224/51 ر.ک: محسنی، کاظم و دیگران؛ ص52-51]</ref>‏؛ در باب دوم کتاب چنین می‌خوانیم: جمیع افعال عباد کسب ایشان است و مخلوق خداوند است چه خیر باشد و چه شر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/37 ر.ک: متن کتاب، ص37]</ref>.
[[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] (متوفی 324ق) معتقد است‌ که‌ همه افعال بندگان، مخلوق خداوند است و انسان در این میان هیچ نقشی جز اکتساب ندارد و به‌عبارت‌دیگر فاعل حقیقی همه افعال خداوند است و انسان تنها کسب کننده فعلی‌ است‌ که خداوند آن را به دست این انسان ایجاد می‌کند و مقصود از کسب نیز تعلق قدرت و اراده بندگان است به فعلی که حقیقتاً‌ از‌ جانب خداوند مقدر و ایجاد می‌شود‌<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/74224/51 ر.ک: محسنی، کاظم و دیگران؛ ص52-51]</ref>‏؛ در باب دوم کتاب چنین می‌خوانیم: جمیع افعال عباد کسب ایشان است و مخلوق خداوند است چه خیر باشد و چه شر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/37 ر.ک: متن کتاب، ص37]</ref>.


از بحث‌های مهمی که در طلیعه قرن سوم و در عصر حیات امام هادی(ع) (212-254ق) جهان فکری اهل سنت را به خود مشغول کرد، جدال بر سر مسئله حدوث و قدم قرآن بود که سبب ایجاد دودستگی میان اهل سنت شد. اهل حدیث قائل به قدیم بودن «کلام الله» بودند و در مقابل، معتزله به‌شدت معتقد به حادث و مخلوق بودن قرآن بودند. اهمیت مناقشات کلامی درباره مسئله خلق قرآن ازآن‌رو بود که ملاک توحید و شرک قرار گرفته بود. معتزله اعتقاد به قدیم بودن قرآن را شرک می‌دانستند و گروه مقابل معتقد بودند که مخلوق دانستن قرآن کفر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/84560/118 ر.ک: نورمحمدی، مهدی؛ دهقانی، اکرم السادات؛ ص118]</ref>. مواهبی نیز معتقد است کسی که بگوید: قرآن مخلوق، محدث، حادث است یا در آن شک کند و یا ادعا کند که کسی می‌تواند مانند آن را بیاورد کافر است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/32 ر.ک: متن کتاب، ص32]</ref>.
از بحث‌های مهمی که در طلیعه قرن سوم و در عصر حیات امام هادی(ع) (212-254ق) جهان فکری اهل سنت را به خود مشغول کرد، جدال بر سر مسئله حدوث و قدم قرآن بود که سبب ایجاد دودستگی میان اهل سنت شد. اهل حدیث قائل به قدیم بودن «کلام الله» بودند و در مقابل، معتزله به‌شدت معتقد به حادث و مخلوق بودن قرآن بودند. اهمیت مناقشات کلامی درباره مسئله خلق قرآن ازآن‌رو بود که ملاک توحید و شرک قرار گرفته بود. معتزله اعتقاد به قدیم بودن قرآن را شرک می‌دانستند و گروه مقابل معتقد بودند که مخلوق دانستن قرآن کفر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/84560/118 ر.ک: نورمحمدی، مهدی؛ دهقانی، اکرم السادات؛ ص118]</ref>. مواهبی نیز معتقد است کسی که بگوید: قرآن مخلوق، محدث، حادث است یا در آن شک کند و یا ادعا کند که کسی می‌تواند مانند آن را بیاورد کافر است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/32 ر.ک: متن کتاب، ص32]</ref>.


در مقصد سوم از اشعریه مانند [[جرجانی، علی بن محمد|سید شریف جرجانی]]، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] و [[ایجی، احمد بن محمد|ایجی]] مطالبی نقل شده است. همچنین از برخی صوفیه مانند [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامی]] و ابن عربی مطالبی ذکر شده است. نویسنده مستقیماً از فتوحات مکیه نقل نکرده؛ بلکه از [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] نقل کرده که او از فتوحات نقل کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/10 ر.ک: مقدمه، ص 10]</ref>.
در مقصد سوم از اشعریه مانند [[جرجانی، علی بن محمد|سید شریف جرجانی]]، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] و [[ایجی، احمد بن محمد|ایجی]] مطالبی نقل شده است. همچنین از برخی صوفیه مانند [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمن جامی]] و ابن عربی مطالبی ذکر شده است. نویسنده مستقیماً از فتوحات مکیه نقل نکرده؛ بلکه از [[جامی، عبدالرحمن|جامی]] نقل کرده که او از فتوحات نقل کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38514/1/10 ر.ک: مقدمه، ص 10]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش