پرش به محتوا

آموزگار جاوید: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژوئن ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}  
}}  


'''آموزگار جاوید'''، مجموعه مقالاتی از دانشمندان، اساتید و فضلا به دو زبان عربی و فارسی در موضوعات متنوعی چون فلسفه، کلام، تاریخ، تفسیر، فقه و اصول است. این اثر به‌مناسبت گرامیداشت میرزا هاشم آملی (متوفی 1371ش)، توسط مرکز تحقیقات مدرسه ولی‌عصر(ع) و به اهتمام صادق لاریجانی (معاصر) گردآوری و منتشر شده است.
'''آموزگار جاوید'''، مجموعه مقالاتی از دانشمندان، اساتید و فضلا به دو زبان عربی و فارسی در موضوعات متنوعی چون فلسفه، کلام، تاریخ، تفسیر، فقه و اصول است. این اثر به‌مناسبت گرامیداشت [[آملی، هاشم|میرزا هاشم آملی]] (متوفی 1371ش)، توسط مرکز تحقیقات مدرسه ولی‌عصر(ع) و به اهتمام صادق لاریجانی (معاصر) گردآوری و منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب بعد از پیشگفتار از سه بخش تشکیل شده است؛ بخش اول، حاوی زندگی‌نامه آیت‌الله میرزا هاشم آملی است و بخش دوم، دربردارنده یازده مقاله عربی و بخش سوم، شامل پانزده مقاله فارسی است.
کتاب بعد از پیشگفتار از سه بخش تشکیل شده است؛ بخش اول، حاوی زندگی‌نامه [[آملی، هاشم|آیت‌الله میرزا هاشم آمل]]<nowiki/>ی است و بخش دوم، دربردارنده یازده مقاله عربی و بخش سوم، شامل پانزده مقاله فارسی است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
بخش اول، به زندگی‌نامه آیت‌الله میرزا هاشم آملی اختصاص یافته که توسط فرزندش صادق لاریجانی نوشته شده است. این زندگی‌نامه پیش‌ازاین در شماره 53 از مجله نور علم نیز چاپ شده و با برخی تغییرات، در این اثر نیز بازنشر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص32</ref>.
بخش اول، به زندگی‌نامه [[آملی، هاشم|آیت‌الله میرزا هاشم آملی]] اختصاص یافته که توسط فرزندش [[لاریجانی، صادق|صادق لاریجانی]] نوشته شده است. این زندگی‌نامه پیش‌ازاین در شماره 53 از مجله نور علم نیز چاپ شده و با برخی تغییرات، در این اثر نیز بازنشر شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص32</ref>.


بخش دوم، شامل یازده مقاله عربی به شرح ذیل است:
بخش دوم، شامل یازده مقاله عربی به شرح ذیل است:


===حديث الولاية===
===حديث الولاية===
این مقاله، اثر محمدمهدی آصفی است و با دو روایت از پیامبر(ص) درباره شناخت خداوند و محبت او نسبت به بندگانش و تدبیر امور آنان آغاز می‌شود. این دو روایت علاوه بر اینکه در منابع شیعی وجود دارد، در صحیح بخاری و مسند احمد نیز به چشم می‌خورد<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>. هدف نویسنده از این نوشتار، بیان رابطه «دوستی» و چگونگی پدید آمدن این رابطه بین خداوند و بندگانش است.
این مقاله، اثر [[آصفی، محمدمهدی|محمدمهدی آصفی]] است و با دو روایت از پیامبر(ص) درباره شناخت خداوند و محبت او نسبت به بندگانش و تدبیر امور آنان آغاز می‌شود. این دو روایت علاوه بر اینکه در منابع شیعی وجود دارد، در [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] و [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]] نیز به چشم می‌خورد<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>. هدف نویسنده از این نوشتار، بیان رابطه «دوستی» و چگونگی پدید آمدن این رابطه بین خداوند و بندگانش است.


===سد الذرائع و فتحها===
===سد الذرائع و فتحها===
این مقاله اثر محمدعلی تسخیری و در بیان یکی از ‌ادله‌ی فقه در نظر مالکی‌ها و حنبلی‌هاست<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. «ذریعه»، به معنای وسیله و «سد» به معنای بستن روزن و «فتح»، به معنای گشودن و برداشتن موانع است. «سد ذرایع»، در اصطلاح یعنی تحریم وسیله‌ای که منجر به فعل حرام می‌گردد و «فتح ذرایع» یعنی واجب کردن وسیله‌ای که فعل واجب بر آن متوقف است<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.
این مقاله اثر [[تسخیری، محمدعلی|محمدعلی تسخیری]] و در بیان یکی از ‌ادله‌ی فقه در نظر مالکی‌ها و حنبلی‌هاست<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. «ذریعه»، به معنای وسیله و «سد» به معنای بستن روزن و «فتح»، به معنای گشودن و برداشتن موانع است. «سد ذرایع»، در اصطلاح یعنی تحریم وسیله‌ای که منجر به فعل حرام می‌گردد و «فتح ذرایع» یعنی واجب کردن وسیله‌ای که فعل واجب بر آن متوقف است<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.


نویسنده، تقسیمات مختلف ذریعه را ذکر کرده و موضع شیعه و سنی را نسبت به حکم آنهه روشن نموده است. وی ادله معتقدین به سد ذرایع (استقرا، احادیث احتیاط و دلیل عقل) را نقل و نقد کرده و در پایان مقاله، خلاصه‌ای از مطالب را آورده است<ref>ر.ک: همان، ص56-79</ref>.
نویسنده، تقسیمات مختلف ذریعه را ذکر کرده و موضع شیعه و سنی را نسبت به حکم آنها روشن نموده است. وی ادله معتقدین به سد ذرایع (استقرا، احادیث احتیاط و دلیل عقل) را نقل و نقد کرده و در پایان مقاله، خلاصه‌ای از مطالب را آورده است<ref>ر.ک: همان، ص56-79</ref>.


===تحفة الحكيم===
===تحفة الحكيم===
اثر آیت‌الله جوادی آملی، شرح و رد برهانی است که محقق اصفهانی (متوفی 1361ق)، معروف به کمپانی، درباره خداوند اقامه نموده است. برهان ایشان چنین است که واجب‌الوجود موجود است؛ زیرا اگر واجب‌الوجود معدوم باشد در این صورت، عدم چنین معدومی یا به این دلیل است که او حقیقتی ممتنع‌الوجود است و یا به این دلیل است که او یک حقیقت ممکن‌الوجود است که علت وجودش موجود نیست؛ زیرا هر ذات معدومی به‌خاطر یکی از این دو صورت معدوم است و به‌هرتقدیر خلف لازم می‌آید؛ چراکه فرض این است که موضوع این گزاره، حقیقتی واجب‌الوجود بالذات دارد؛ بنابراین واجب‌الوجود نمی‌تواند معدوم باشد، پس او موجود است<ref>ر.ک: همان، ص82؛ عشاقی اصفهانی، حسین، ص170</ref>. آیت‌الله جوادی بر این استدلال، اشکالاتی وارد کرده که یکی از آن‌ها اشکال استادش علامه طباطبایی است؛ علامه طباطبایی که خود از شـاگردان مـحقق اصـفهانی بوده‌، برهان استاد خویش را تام و تمام ندانسته‌ و این‌ برهان‌ را چنین نـقد کرده‌اند: در‌ این‌ برهان بین حمل اولی و شایع خلط شده است؛ زیرا واجب‌الوجود، واجب‌الوجود‌ اسـت‌ بـه حمل اولی، نه به‌ حمل‌ شایع؛ چون‌ او‌ مفهومی‌ ذهنی است که نفس، آن را‌ انـشا‌ و ایـجاد کرده است و چون مفاهیم زیادی وجود دارنـد کـه بـر خودشان به‌ حمل‌ شایع حمل نمی‌شوند، مـثل مفاهیم‌ جزئی و شخصی و فرد و نظایر‌ آن‌؛ ازاین‌رو، محتمل است‌ عنوان‌ واجب‌الوجود (کـه بـه حمل اولی واجب‌الوجود است)، بـه حـمل شایع، واجب‌الوجود‌ نـباشد و روشن است که صرف‌ حمل‌ واجب‌الوجود بر یک‌ عنوان‌ و صدقش بر آن، در‌ یقین‌ به تحقق خارجی داشتن او کافی نـیست<ref>ر.ک: همان، ص84؛ همان، ص171-172</ref>.
اثر [[جوادی آملی، عبدالله|آیت‌الله جوادی آملی]]، شرح و رد برهانی است که [[اصفهانی، محمدحسین|محقق اصفهانی]] (متوفی 1361ق)، معروف به کمپانی، درباره خداوند اقامه نموده است. برهان ایشان چنین است که واجب‌الوجود موجود است؛ زیرا اگر واجب‌الوجود معدوم باشد در این صورت، عدم چنین معدومی یا به این دلیل است که او حقیقتی ممتنع‌الوجود است و یا به این دلیل است که او یک حقیقت ممکن‌الوجود است که علت وجودش موجود نیست؛ زیرا هر ذات معدومی به‌خاطر یکی از این دو صورت معدوم است و به‌هرتقدیر خلف لازم می‌آید؛ چراکه فرض این است که موضوع این گزاره، حقیقتی واجب‌الوجود بالذات دارد؛ بنابراین واجب‌الوجود نمی‌تواند معدوم باشد، پس او موجود است<ref>ر.ک: همان، ص82؛ عشاقی اصفهانی، حسین، ص170</ref>. آیت‌الله جوادی بر این استدلال، اشکالاتی وارد کرده که یکی از آن‌ها اشکال استادش علامه طباطبایی است؛ علامه طباطبایی که خود از شـاگردان مـحقق اصـفهانی بوده‌، برهان استاد خویش را تام و تمام ندانسته‌ و این‌ برهان‌ را چنین نـقد کرده‌اند: در‌ این‌ برهان بین حمل اولی و شایع خلط شده است؛ زیرا واجب‌الوجود، واجب‌الوجود‌ اسـت‌ بـه حمل اولی، نه به‌ حمل‌ شایع؛ چون‌ او‌ مفهومی‌ ذهنی است که نفس، آن را‌ انـشا‌ و ایـجاد کرده است و چون مفاهیم زیادی وجود دارنـد کـه بـر خودشان به‌ حمل‌ شایع حمل نمی‌شوند، مـثل مفاهیم‌ جزئی و شخصی و فرد و نظایر‌ آن‌؛ ازاین‌رو، محتمل است‌ عنوان‌ واجب‌الوجود (کـه بـه حمل اولی واجب‌الوجود است)، بـه حـمل شایع، واجب‌الوجود‌ نـباشد و روشن است که صرف‌ حمل‌ واجب‌الوجود بر یک‌ عنوان‌ و صدقش بر آن، در‌ یقین‌ به تحقق خارجی داشتن او کافی نـیست<ref>ر.ک: همان، ص84؛ همان، ص171-172</ref>.


===في علم القاضي===
===في علم القاضي===
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش