غدیر در پرتو کتاب و سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

قبلا اين اثر با عنوان «غدير در آينه قرآن و روايات» با حجمى كمتر توسط انتشارات نبأ منتشر شده است و بعد از اصلاحات و تجديد نظر كلى در مباحث كتاب، به‌ويژه تقويت اسناد مطالب و روايات، اصلاح ساختار و افزودن مطالبى جديد به شكل كنونى منتشر شده است<ref>مقدمه، ص7 و 8</ref>

بايد توجه داشت كه دو آيه 3 و 67 سورده مائده كه اولى به آيه «اكمال» و دومى به آيه «تبليغ» معروف است، درباره واقعه غدير مى‌باشد؛ لذا بحث غدير وارد حوزه تفسير نيز شده است<ref>متن كتاب، ص19</ref>

علاوه بر آن شعرا و نويسندگان، متكلمين، فيلسوفان، محدثين و... اين واقعه را نقل نموده و برخى از آنان آثارى نيز در اين باب نوشته‌اند. در اين موضوع مى‌توان به جلد نخست الغدير مراجعه كرد. نخستين كتابى كه در اين‌باره نوشته شده، «الولاية في طريق الحديث الغدير» اثر [[طبری، محمد بن جریر|محمد بن جرير طبرى]] (م 310) است كه حديث غدير را به بيش از هفتاد طريق نقل كرده است<ref>ر.ک: همان، ص19-21</ref>

بحث بعدى كتاب درباره بازتاب غدير در تفاسير است. مؤلف، ابتدا نگاهى به تفاسير شيعه مانند [[التفسير (عیاشی)|تفسير عياشى]] و طبرى كرده و غدير را مورد بررسى قرار داده است و نكات مهم در آيه «تبلغ» - برگرفته از تفاسير - را برشمرده است. يكى از نكات اين است كه اگر پيامبر اين امر را به گوش مردم نرسانده بود، رسالت پروردگار را ابلاغ نكرده بود<ref>متن كتاب، ص25</ref>دوم اينكه اين امر چيزى از قبيل نماز، روزه، حج و ساير عبادات اسلامى و يا اعتقادات دينى مثل توحيد و معاد نبوده است؛ زيرا سوره مائده در شمار آخرين سوره‌هايى است كه بر پيامبر نازل شده است و تا اين تاريخ تمام فروع و اصول دين توسط پيامبر براى مردم بيان شده بود..<ref>همان</ref>

سپس نویسنده بازتاب غدير در تفاسير اهل سنت را مورد بررسى قرار داده و گفته است: مفسرين اهل سنت دو مطلب را مورد تأكيد خود قرار داده‌اند: گروهى معتقدند آيه «تبلغ» در مكه و در ابتداى امر رسالت بر پيامبر نازل شده است و برخى ديگر نزول اين آيه را در مدينه دانسته و مى‌گويند: پيامبر موظف گرديد حقايق اسلام را بدون واهمه به اهل كتاب ابلاغ كند<ref>همان، ص28 و 29</ref>علاوه بر آنچه گفته شد، احتمالات ديگرى نيز در تفاسير اهل سنت مطرح شده است كه اكثر آنها بر نزول آيه تبليغ در مدينه دلالت مى‌كند<ref>همان، ص30</ref>

مؤلف در ادامه اين بحث جنجالى، به نقد و بررسى عقايد مفسران اهل سنت پرداخته است و مى‌گويد اهل سنت بدون آنكه به نفى ماجراى غدير خم بپردازند، عملا تلاش مى‌كنند كه ارتباط واقعه غدير را با امامت و رهبرى على(ع) انكار كرده و آن را در حد سفارش پيامبر به دوستى با على(ع) تنزل دهند<ref>همان، ص31</ref>

همچنين اين نظريه را كه اين آيه در مدينه و خطاب به اهل كتاب نازل شده است - كه اين قول، مختار [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و به تبع او ابوحيان توحيدى است - به نقد مى‌كشد<ref>همان، ص37</ref>

مؤلف در ادامه، تحقيقى درباره شأن نزول آيه «تبليغ» انجام داده و نظرات متفاوت شيعه و سنى را مطرح نموده است<ref>همان، ص41-44</ref>و نظر مختار خود را نيز بيان كرده است.