۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| مکان نشر =لبنان - بيروت | | مکان نشر =لبنان - بيروت | ||
| سال نشر = | | سال نشر = مجلد1الی مجلد6= 2004م , 1424ق, | ||
مجلد6 | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE56471AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE56471AUTOMATIONCODE | ||
خط ۳۸: | خط ۲۸: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =6 | | تعداد جلد =6 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =28952 | ||
| کد پدیدآور =02399 | | کد پدیدآور =02399 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۵۲: | خط ۴۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
کلمه «السنن» نزد محدثان به کتابی انصراف دارد که نویسنده روایات مورد احتجاج به سنن مرویه از رسولالله(ص) را در آن جمع میکند. معمولاً نویسندگان کتب سنن، روایات صالح برای احتجاج درباره احکام را جمع میکنند. به قول کتانی در «الرسالة المستطرفة» درباره کتابهای سنن: «سنن» در اصلاح محدثان کتابهایی هستند که بر اساس ابواب فقهی از ایمان و طهارت و صلات و زکات و... مرتبشده باشند و نباید روایات موقوفی در این کتابها باشد؛ زیرا روایت موقوف در اصطلاح محدثان سنت نامیده نمیشود بلکه آن را حدیث مینامند؛ اما شیوه [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در کتاب «السنن»ش با تعریف فوق از کتاب السنن متفاوت است. بلکه میتوانیم بگوییم او عکس این طریقه را پیموده است؛ چرا که موضوع کتاب وی جمع احادیث ضعیفه و موضوعه و مضطربه و معله بر اساس ابواب فقهی است با بیان علل موجود در آنها و اختلاف طرقشان و الفاظشان و ایراد موقوفات و مقطوعات از فتاوا و... . اساس مطالب کتاب را این امور تشکیل میدهد و مواردی که در آن از این قصد خارج شده و به بیان حدیث صحیح و حسن یا حکم بر اساس حدیث صحیح پرداخته شده باشد، تَبَعی بوده و بخش کمتر مطالب کتاب را تشکیل میدهد. ابن تیمیه با این عبارات کتاب سنن دارقطنی را توضیح میدهد: «قصد به غرائب السنن، و لهذا یروی فیه من الضعیف و الموضوع، ما لا یرویه غیره، و قد اتفق اهل العلم بالحدیث علی ان مجرد العزو الیه لا یبیح الاعتماد علیه»؛ یعنی قصد [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در کتاب السننش ذکر غرایب از سنت بوده و ازاینروست که روایات ضعیف و موضوع را نیز در کتابش میآورد؛ حال اینکه دیگران در کتابهای سنن چنین کاری نکردهاند... .<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص32-33</ref> | کلمه «السنن» نزد محدثان به کتابی انصراف دارد که نویسنده روایات مورد احتجاج به سنن مرویه از رسولالله(ص) را در آن جمع میکند. معمولاً نویسندگان کتب سنن، روایات صالح برای احتجاج درباره احکام را جمع میکنند. به قول کتانی در «الرسالة المستطرفة» درباره کتابهای سنن: «سنن» در اصلاح محدثان کتابهایی هستند که بر اساس ابواب فقهی از ایمان و طهارت و صلات و زکات و... مرتبشده باشند و نباید روایات موقوفی در این کتابها باشد؛ زیرا روایت موقوف در اصطلاح محدثان سنت نامیده نمیشود بلکه آن را حدیث مینامند؛ اما شیوه [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در کتاب «السنن»ش با تعریف فوق از کتاب السنن متفاوت است. بلکه میتوانیم بگوییم او عکس این طریقه را پیموده است؛ چرا که موضوع کتاب وی جمع احادیث ضعیفه و موضوعه و مضطربه و معله بر اساس ابواب فقهی است با بیان علل موجود در آنها و اختلاف طرقشان و الفاظشان و ایراد موقوفات و مقطوعات از فتاوا و... . اساس مطالب کتاب را این امور تشکیل میدهد و مواردی که در آن از این قصد خارج شده و به بیان حدیث صحیح و حسن یا حکم بر اساس حدیث صحیح پرداخته شده باشد، تَبَعی بوده و بخش کمتر مطالب کتاب را تشکیل میدهد. ابن تیمیه با این عبارات کتاب سنن دارقطنی را توضیح میدهد: «قصد به غرائب السنن، و لهذا یروی فیه من الضعیف و الموضوع، ما لا یرویه غیره، و قد اتفق اهل العلم بالحدیث علی ان مجرد العزو الیه لا یبیح الاعتماد علیه»؛ یعنی قصد [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در کتاب السننش ذکر غرایب از سنت بوده و ازاینروست که روایات ضعیف و موضوع را نیز در کتابش میآورد؛ حال اینکه دیگران در کتابهای سنن چنین کاری نکردهاند... .<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/32 ر.ک: مقدمه، ج1، ص32-33]</ref> | ||
[[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در این کتاب صرفاً به جمعآوری بیهدف احادیث نپرداخته؛ بلکه وی احادیث را بر اساس اختلاف فقهی که در آنها وجود دارد جمع کرده است. او در این موارد روایات را آورده و درباره آن بحث میکند. در غالب مواردی که او روایت ضعیف و شاذی را ذکر میکند به نقد و بیان سبب ضعف و مشکل موجود در روایت میپردازد، ازاینجهت، میتوان گفت این کتاب علل مرتب بر ترتیب سنن را هم در خود دارد. پرواضح است که منظور [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] از ارائه این کتاب بیان درجه احادیثی بوده که به مسائل فقهی تعلق دارند. او در این کتاب روایاتی که صلاحیت احتجاج به آنها وجود ندارد و روایات صحیحه را ذکر میکند. او به روایات صحیح در تضعیف روایات ضعیف استدلال میکند در واقع او به احادیث صحیح برای بیان مسئله احتجاج نمیکند؛ بلکه از آنها برای تضعیف روایات ضعیف بهره میبرد. شاید منظور او از نوشتن این کتاب خروج از روش پیشینیان از خودش مبنی بر وارد کردن احادیث مختص به احکام بدون اعتنا به بیان اینکه کدامیک از آنها ضعیف است باشد تا دیگران ازاینروش اجتناب کنند. البته که این امر در نظر او مهم بوده زیرا در احکام شرعی نباید به حدیث ضعیف اخذ کرد.<ref>ر.ک: همان، ص32</ref> | [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] در این کتاب صرفاً به جمعآوری بیهدف احادیث نپرداخته؛ بلکه وی احادیث را بر اساس اختلاف فقهی که در آنها وجود دارد جمع کرده است. او در این موارد روایات را آورده و درباره آن بحث میکند. در غالب مواردی که او روایت ضعیف و شاذی را ذکر میکند به نقد و بیان سبب ضعف و مشکل موجود در روایت میپردازد، ازاینجهت، میتوان گفت این کتاب علل مرتب بر ترتیب سنن را هم در خود دارد. پرواضح است که منظور [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] از ارائه این کتاب بیان درجه احادیثی بوده که به مسائل فقهی تعلق دارند. او در این کتاب روایاتی که صلاحیت احتجاج به آنها وجود ندارد و روایات صحیحه را ذکر میکند. او به روایات صحیح در تضعیف روایات ضعیف استدلال میکند در واقع او به احادیث صحیح برای بیان مسئله احتجاج نمیکند؛ بلکه از آنها برای تضعیف روایات ضعیف بهره میبرد. شاید منظور او از نوشتن این کتاب خروج از روش پیشینیان از خودش مبنی بر وارد کردن احادیث مختص به احکام بدون اعتنا به بیان اینکه کدامیک از آنها ضعیف است باشد تا دیگران ازاینروش اجتناب کنند. البته که این امر در نظر او مهم بوده زیرا در احکام شرعی نباید به حدیث ضعیف اخذ کرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/32 ر.ک: همان، ص32]</ref> | ||
خطیب بغدادی میگوید: کتاب السننی که [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] نگاشته، دلالت بر این دارد که وی از کسانی است که به فقه توجه داشته است زیرا کسی توانایی نگاشتن این کتاب را دارد که پیش از دست زدن به نگارش آن به اختلاف احکام آشنایی کامل داشته باشد.<ref>ر.ک: همان، ص30</ref> ابن کثیر نیز مینویسد این کتاب از بهترین مصنفات در این باب است و برقانی نیز میگوید: اگر خداوند به [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] اصحابی میداد، از کتاب السنن او علم زیادی را استخراج میکردند.<ref>ر.ک: همان، ص31</ref> | خطیب بغدادی میگوید: کتاب السننی که [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] نگاشته، دلالت بر این دارد که وی از کسانی است که به فقه توجه داشته است زیرا کسی توانایی نگاشتن این کتاب را دارد که پیش از دست زدن به نگارش آن به اختلاف احکام آشنایی کامل داشته باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref> ابن کثیر نیز مینویسد این کتاب از بهترین مصنفات در این باب است و برقانی نیز میگوید: اگر خداوند به [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] اصحابی میداد، از کتاب السنن او علم زیادی را استخراج میکردند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
در نگارش کتاب از نسخههای خطی ذیل استفاده شده است: تصویر نسخه خطی موجود در کتابخانه رئیسالکتاب استانبول به شماره 157 که در یک جلد به خط فارسی دقیق نوشته شده است. نویسنده این نسخه کامل و نفیس و واضح الخط را با حرف «ت» در متن رمزگذاری کرده است. نسخه دوم تصویر نسخه خطی مرکز ملک فیصل للدراسات الاسلامیة است که صفحه عنوانش به دست محققان کتاب نرسیده است و ازاینرو نمیدانند از روی کدام نسخه تصویربرداری شده است. بخشهایی از این نسخه ساقط شده است. این نسخه که به خط کوفی مغربی نوشته شده با حرف «غ» در کتاب نشان داده میشود. سومین نسخه تصویر نسخه خطی دارالکتب المصریه به شماره 618 حدیث است که نیمه اول کتاب را در خود دارد و با حرف «م» رمزگذاری شده است. در ترتیب نسخههای «ت» و «غ» اختلافی وجود ندارد.<ref>ر.ک: همان، ص38-58</ref> | در نگارش کتاب از نسخههای خطی ذیل استفاده شده است: تصویر نسخه خطی موجود در کتابخانه رئیسالکتاب استانبول به شماره 157 که در یک جلد به خط فارسی دقیق نوشته شده است. نویسنده این نسخه کامل و نفیس و واضح الخط را با حرف «ت» در متن رمزگذاری کرده است. نسخه دوم تصویر نسخه خطی مرکز ملک فیصل للدراسات الاسلامیة است که صفحه عنوانش به دست محققان کتاب نرسیده است و ازاینرو نمیدانند از روی کدام نسخه تصویربرداری شده است. بخشهایی از این نسخه ساقط شده است. این نسخه که به خط کوفی مغربی نوشته شده با حرف «غ» در کتاب نشان داده میشود. سومین نسخه تصویر نسخه خطی دارالکتب المصریه به شماره 618 حدیث است که نیمه اول کتاب را در خود دارد و با حرف «م» رمزگذاری شده است. در ترتیب نسخههای «ت» و «غ» اختلافی وجود ندارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/38 ر.ک: همان، ص38-58]</ref> | ||
این کتاب در نسخههای خطی «ت» و «م» با عنوان «السنن» ذکر شده ولی در نسخه «غ» آن عنوانش برای ما روشن نیست زیرا صفحه اول آن گم شده است، ولی در قرائت کلوتاتی از این نسخه بر استادش برهان أبناسی، او این نسخه را نیز «السنن» مینامد. سایر تراجم نویسان نیز این اثر را به همین نام نامیدهاند بهجز [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد|سمعانی]] که در «التحبير في المعجم الكبير» آن را «المجتبی في السنن» نامیده است. بههرحال این کتاب به «السنن» معروف است.<ref>ر.ک: همان، ص30</ref> | این کتاب در نسخههای خطی «ت» و «م» با عنوان «السنن» ذکر شده ولی در نسخه «غ» آن عنوانش برای ما روشن نیست زیرا صفحه اول آن گم شده است، ولی در قرائت کلوتاتی از این نسخه بر استادش برهان أبناسی، او این نسخه را نیز «السنن» مینامد. سایر تراجم نویسان نیز این اثر را به همین نام نامیدهاند بهجز [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد|سمعانی]] که در «التحبير في المعجم الكبير» آن را «المجتبی في السنن» نامیده است. بههرحال این کتاب به «السنن» معروف است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref> | ||
این کتاب همواره موردتوجه اهل حدیث بوده و کتابهای زیادی در ارتباط با آن نوشته شده است از جمله: | این کتاب همواره موردتوجه اهل حدیث بوده و کتابهای زیادی در ارتباط با آن نوشته شده است از جمله: | ||
خط ۷۵: | خط ۶۵: | ||
کتابی در احادیث خماسی در سنن دارقطنی که تخریج حافظ شهابالدین احمد بن علی بن حجر عسقلانی متوفی 825 بوده است. | کتابی در احادیث خماسی در سنن دارقطنی که تخریج حافظ شهابالدین احمد بن علی بن حجر عسقلانی متوفی 825 بوده است. | ||
التعليق المغنی علی سنن الدار قطني، اثر ابوطیب محمد شمسالحق عظیمآبادی.<ref>ر.ک: همان، ص31</ref> | التعليق المغنی علی سنن الدار قطني، اثر ابوطیب محمد شمسالحق عظیمآبادی.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref> | ||
سنن دارقطنی، پیشتر سه بار بهصورت متوالی در سالهای 1306، 1309 و 1310 هجری چاپ شده است و از روی این چاپها در دو جلد در چاپخانه دارالمحاسن قاهره در سال 1386 هجری به عنایت سید عبدالله هاشم یمانی مدنی چاپ شده است ولی چون این چاپها خالی از تحقیق بوده، سعی در چاپ مجدد آن شده است. از جمله کارهای محققان در چاپ حاضر از این اثر: تصحیح و مقابله متن؛ و نشان دادن نقاط افتراق نسخهها؛ و تصحیح موارد تصحیف و تحریف و ساقط شده از چاپهای قبلی؛ دقت در ضبط نص و اسمای راویان و کنیهها و القاب و انساب آنان؛ تخریج احادیث از مصادری که شمسالحق عظیمآبادی به آن اشاره کرده؛ و استداراک مواردی که از وی فوت شده و نوشتن آن در حاشیه کتاب به دلیل جلوگیری از حجیم شدن متن کتاب؛ وضع فهارس و... بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص59</ref> | سنن دارقطنی، پیشتر سه بار بهصورت متوالی در سالهای 1306، 1309 و 1310 هجری چاپ شده است و از روی این چاپها در دو جلد در چاپخانه دارالمحاسن قاهره در سال 1386 هجری به عنایت سید عبدالله هاشم یمانی مدنی چاپ شده است ولی چون این چاپها خالی از تحقیق بوده، سعی در چاپ مجدد آن شده است. از جمله کارهای محققان در چاپ حاضر از این اثر: تصحیح و مقابله متن؛ و نشان دادن نقاط افتراق نسخهها؛ و تصحیح موارد تصحیف و تحریف و ساقط شده از چاپهای قبلی؛ دقت در ضبط نص و اسمای راویان و کنیهها و القاب و انساب آنان؛ تخریج احادیث از مصادری که شمسالحق عظیمآبادی به آن اشاره کرده؛ و استداراک مواردی که از وی فوت شده و نوشتن آن در حاشیه کتاب به دلیل جلوگیری از حجیم شدن متن کتاب؛ وضع فهارس و... بوده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28952/1/59 ر.ک: همان، ص59]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۸۸: | خط ۷۸: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده: خرداد(98)]] | ||
[[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد(98)]] | [[رده:25 اردیبهشت الی 24 خرداد(98)]] |
ویرایش