پرش به محتوا

المنطق: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۳۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژوئن ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مؤلف در مدخل به بیان ضرورت فراگیری علم منطق پرداخته است. او می‌گوید: ما در خصوص درست‏سازى افکار و اندیشه‏‌هایمان به منطق نیازمندیم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>، ولی چنین نیست که هرکس به فراگیری علم منطق همت گمارد از خطای در تفکر بری باشد، بلکه این علم نیز همانند بسیاری از علوم ابزاری چون صرف و نحو، فراگرفتنش به‌تنهایی بدون مراعات قوانین آن، باعث محفوظ ماندن از خطا نمی‌شود.<ref>ر.ک: همان</ref>
مؤلف در مدخل به بیان ضرورت فراگیری علم منطق پرداخته است. او می‌گوید: ما در خصوص درست‏سازى افکار و اندیشه‏‌هایمان به منطق نیازمندیم.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/23311/1/19 ر.ک: متن کتاب، ص19]</ref>، ولی چنین نیست که هرکس به فراگیری علم منطق همت گمارد از خطای در تفکر بری باشد، بلکه این علم نیز همانند بسیاری از علوم ابزاری چون صرف و نحو، فراگرفتنش به‌تنهایی بدون مراعات قوانین آن، باعث محفوظ ماندن از خطا نمی‌شود.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/23311/1/19 ر.ک: همان]</ref>


در ادامه به تعریف علم منطق، تعریف علم و جهل و اقسام آن اشاره می‌کند.
در ادامه به تعریف علم منطق، تعریف علم و جهل و اقسام آن اشاره می‌کند.


===باب اول: مباحث الفاظ===
===باب اول: مباحث الفاظ===
مباحث الفاظ اولین باب کتاب است. مؤلف در این بخش از کتاب به ضرورت پرداختن به مباحث الفاظ اشاره می‌کند و می‌گوید: لفظ آینه معناست و بین آن دو چنان پیوند استواری برقرار است که‌ گویی که یک چیزند و مخاطب هرگاه لفظی را بر زبان جاری می‌کند گویا خود معنا را حاضر ساخته است.<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>
مباحث الفاظ اولین باب کتاب است. مؤلف در این بخش از کتاب به ضرورت پرداختن به مباحث الفاظ اشاره می‌کند و می‌گوید: لفظ آینه معناست و بین آن دو چنان پیوند استواری برقرار است که‌ گویی که یک چیزند و مخاطب هرگاه لفظی را بر زبان جاری می‌کند گویا خود معنا را حاضر ساخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/23311/1/35 ر.ک: همان، ص35]</ref>


در ادامه این بخش به بحث دلالت و اقسام آن نظیر دلالت عقلی، طبعی و وضعی می‌رسیم. مؤلف در این بخش، اقسام هرکدام از دلالت‌ها را به‌همراه نمونه‌هایی از هرکدام توضیح می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ص43-36</ref>، سپس به تقسیمات لفظ اشاره می‌کند.<ref>ر.ک: همان ص47-44</ref>
در ادامه این بخش به بحث دلالت و اقسام آن نظیر دلالت عقلی، طبعی و وضعی می‌رسیم. مؤلف در این بخش، اقسام هرکدام از دلالت‌ها را به‌همراه نمونه‌هایی از هرکدام توضیح می‌دهد.<ref>ر.ک: همان، ص43-36</ref>، سپس به تقسیمات لفظ اشاره می‌کند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/23311/1/44 ر.ک: همان ص47-44]</ref>


=== باب دوم: مباحث کلی===
=== باب دوم: مباحث کلی===
در این باب از کتاب بحث‌هایی از قبیل کلی و جزئی، متواطی و مشکک، مفهوم و مصداق، عنوان و معنون، نسبت‌های چهارگانه (تساوی، تباین، عموم و خصوص من وجه و عموم و خصوص مطلق)، کلیات خمس مطرح شده است. یکی از مباحثی که در این باب از کتاب عنوان شده، نسبت بین نقیض دو کلی است. در این بخش از کتاب براهین و استدلال‌هایی زیبا به سبک ریاضیات جدید آمده است. این براهین به شیوه استقصا بیان گردیده است؛ یعنی همه حالات گوناگون یک مدعی طرح ‏شده و آنگاه بطلان تک‏تک آن حالات و فروض، جز یکى از آنها، ثابت گردیده و مدعی در همان حالت واحد منحصر شده و بدین شکل صحت آن اثبات ‏شده است.<ref>ر.ک: همان، ص78 و 79</ref>
در این باب از کتاب بحث‌هایی از قبیل کلی و جزئی، متواطی و مشکک، مفهوم و مصداق، عنوان و معنون، نسبت‌های چهارگانه (تساوی، تباین، عموم و خصوص من وجه و عموم و خصوص مطلق)، کلیات خمس مطرح شده است. یکی از مباحثی که در این باب از کتاب عنوان شده، نسبت بین نقیض دو کلی است. در این بخش از کتاب براهین و استدلال‌هایی زیبا به سبک ریاضیات جدید آمده است. این براهین به شیوه استقصا بیان گردیده است؛ یعنی همه حالات گوناگون یک مدعی طرح ‏شده و آنگاه بطلان تک‏تک آن حالات و فروض، جز یکى از آنها، ثابت گردیده و مدعی در همان حالت واحد منحصر شده و بدین شکل صحت آن اثبات ‏شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/23311/1/78 ر.ک: همان، ص78 و 79]</ref>


===باب سوم: تعریف و تقسیم===
===باب سوم: تعریف و تقسیم===
خط ۴۸: خط ۴۸:
# مفهوم معرِّف نباید عین مفهوم معرَّف باشد، بلکه یا باید دارای تغایر از نوع اجمال و تفصیل باشند یا تغایر از نوع مفهومی؛
# مفهوم معرِّف نباید عین مفهوم معرَّف باشد، بلکه یا باید دارای تغایر از نوع اجمال و تفصیل باشند یا تغایر از نوع مفهومی؛
# تعریف باید دورى نباشد؛
# تعریف باید دورى نباشد؛
# الفاظى که در تعریف به کار مى‌‏رود باید واضح و روشن بوده و هیچ ابهامى در آنها نباشد.<ref>ر.ک: همان، ص122-119</ref>
# الفاظى که در تعریف به کار مى‌‏رود باید واضح و روشن بوده و هیچ ابهامى در آنها نباشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/23311/1/119 ر.ک: همان، ص122-119]</ref>


===باب چهارم: قضایا و احکام آنها===
===باب چهارم: قضایا و احکام آنها===
خط ۵۵: خط ۵۵:
در فصل اول به اقسام قضیه اشاره شده است. مؤلف می‌گوید: قضیه یا حملیه است و یا شرطیه و شرطیه یا متصله است یا منفصله و هرکدام از آنها یا موجبه است و یا سالبه.
در فصل اول به اقسام قضیه اشاره شده است. مؤلف می‌گوید: قضیه یا حملیه است و یا شرطیه و شرطیه یا متصله است یا منفصله و هرکدام از آنها یا موجبه است و یا سالبه.


وی سپس به اقسام قضیه به اعتبار موضوع آن اشاره می‌کند و می‌گوید: قضیه حملیه به اعتبار موضوعش بر چهار قسم است: شخصیه، طبیعیه، مهمله و محصوره و محصوره نیز یا کلى است و یا جزیى و در قضیه شرطیه نیز تقسیمى شبیه‏ تقسیم قضیه حملیه جارى مى‌‏شود، اما نه به اعتبار موضوع آن؛ چراکه قضیه شرطیه اساسا موضوع ندارد، بلکه این تقسیم به اعتبار حالات و زمان‌هایى است که در آنها تلازم و یا عناد واقع مى‌‏شود. قضیه شرطیه به این اعتبار داراى سه قسم است: شخصیه، مهمله و محصوره و دیگر قسم چهارمى به نام طبیعیه ندارد.<ref>ر.ک: همان، ص159-158</ref>
وی سپس به اقسام قضیه به اعتبار موضوع آن اشاره می‌کند و می‌گوید: قضیه حملیه به اعتبار موضوعش بر چهار قسم است: شخصیه، طبیعیه، مهمله و محصوره و محصوره نیز یا کلى است و یا جزیى و در قضیه شرطیه نیز تقسیمى شبیه‏ تقسیم قضیه حملیه جارى مى‌‏شود، اما نه به اعتبار موضوع آن؛ چراکه قضیه شرطیه اساسا موضوع ندارد، بلکه این تقسیم به اعتبار حالات و زمان‌هایى است که در آنها تلازم و یا عناد واقع مى‌‏شود. قضیه شرطیه به این اعتبار داراى سه قسم است: شخصیه، مهمله و محصوره و دیگر قسم چهارمى به نام طبیعیه ندارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/23311/1/158 ر.ک: همان، ص159-158]</ref>


در ادامه اجزای قضیه، تقسیم قضیه به اعتبار جهت نسبت، جهت قضیه، اقسام موجهات، اقسام قضیه شرطیه (به اعتبار طبیعت اتصال و ارتباطی که بین مقدم و تالی است) و... مطرح ‌شده است.
در ادامه اجزای قضیه، تقسیم قضیه به اعتبار جهت نسبت، جهت قضیه، اقسام موجهات، اقسام قضیه شرطیه (به اعتبار طبیعت اتصال و ارتباطی که بین مقدم و تالی است) و... مطرح ‌شده است.
خط ۶۲: خط ۶۲:


===باب پنجم: حجت و هیئت تألیف (مباحث استدلال)===
===باب پنجم: حجت و هیئت تألیف (مباحث استدلال)===
مؤلف در این بخش از کتاب می‌گوید: هدف نهایى و مقصود اصلى علم منطق، «مباحث حجت» است؛ یعنى بحث‌هاى مربوط به معلوم تصدیقی‌اى که براى رسیدن به شناخت مجهول تصدیقى به ‏کار گرفته مى‌‏شود.<ref>ر.ک: همان، ص227</ref>
مؤلف در این بخش از کتاب می‌گوید: هدف نهایى و مقصود اصلى علم منطق، «مباحث حجت» است؛ یعنى بحث‌هاى مربوط به معلوم تصدیقی‌اى که براى رسیدن به شناخت مجهول تصدیقى به ‏کار گرفته مى‌‏شود.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/23311/1/227 ر.ک: همان، ص227]</ref>


ایشان راه‌های علمی استدلال را به سه بخش قیاس، تمثیل و استقرا تقسیم می‌کند و بعد از تعریف هرکدام از آنها، اقسام و ارکانش را بیان می‌نماید.
ایشان راه‌های علمی استدلال را به سه بخش قیاس، تمثیل و استقرا تقسیم می‌کند و بعد از تعریف هرکدام از آنها، اقسام و ارکانش را بیان می‌نماید.
خط ۶۹: خط ۶۹:
مرحوم مظفر در این بخش از کتاب بعد از مقدمه به مبادی قیاس، اقسام قیاس به اعتبار ماده، فایده صناعات خمس و صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه) پرداخته و هرکدام را توضیح می‌دهد.
مرحوم مظفر در این بخش از کتاب بعد از مقدمه به مبادی قیاس، اقسام قیاس به اعتبار ماده، فایده صناعات خمس و صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه) پرداخته و هرکدام را توضیح می‌دهد.


ایشان درباره فایده صناعات خمس می‌گوید: فایده صناعت برهان و مغالطه غالبا اختصاص به کسانى دارد که با علوم نظرى و شناسایى حقایق وجودى سروکار دارند، اما صناعت جدل، خطابه و شعر براى همگان سودمند است و در بیشتر مصالح کشورى و اجتماعى مدخلیت دارد. فایده صناعت جدل براى پیروان ادیان و فقها و کسانى که گرایش‌هاى سیاسى دارند، بیشتر ظاهر مى‌‏شود. همچنین فایده صناعت خطابه و شعر بیشتر براى سیاست‌مداران و فرماندهان جنگی و اصلاح‏طلبان ظاهر می‌‏گردد. مهم‌ترین این صناعات که حاجت بدان بیش از سایرین است، عبارت است از: برهان، جدل و خطابه‏.<ref>ر.ک: همان، ص346</ref>
ایشان درباره فایده صناعات خمس می‌گوید: فایده صناعت برهان و مغالطه غالبا اختصاص به کسانى دارد که با علوم نظرى و شناسایى حقایق وجودى سروکار دارند، اما صناعت جدل، خطابه و شعر براى همگان سودمند است و در بیشتر مصالح کشورى و اجتماعى مدخلیت دارد. فایده صناعت جدل براى پیروان ادیان و فقها و کسانى که گرایش‌هاى سیاسى دارند، بیشتر ظاهر مى‌‏شود. همچنین فایده صناعت خطابه و شعر بیشتر براى سیاست‌مداران و فرماندهان جنگی و اصلاح‏طلبان ظاهر می‌‏گردد. مهم‌ترین این صناعات که حاجت بدان بیش از سایرین است، عبارت است از: برهان، جدل و خطابه‏.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/23311/1/346 ر.ک: همان، ص346]</ref>


===ویژگی‌ها و امتیازات این کتاب===
===ویژگی‌ها و امتیازات این کتاب===
خط ۸۲: خط ۸۲:
# نپرداختن به بحث‌هاى دشوار و درعین‌حال کم‌فایده، مانند بحث موجهات در عکس مستوى، عکس نقیض و تناقض، از جمله امتیازات این کتاب است.
# نپرداختن به بحث‌هاى دشوار و درعین‌حال کم‌فایده، مانند بحث موجهات در عکس مستوى، عکس نقیض و تناقض، از جمله امتیازات این کتاب است.


مجموع این مزایا است که به این کتاب موقعیت ویژه‏‌اى بخشیده و جایگاه رفیعى براى آن به وجود آورده است.<ref>ر.ک: شیروانی، علی ج‏1، ص13 و 14</ref>
مجموع این مزایا است که به این کتاب موقعیت ویژه‏‌اى بخشیده و جایگاه رفیعى براى آن به وجود آورده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20538/1/13 ر.ک: شیروانی، علی ج‏1، ص13] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20538/1/14 14]</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۹۲: خط ۹۲:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
# شیروانی، علی (مترجم)، «منطق همراه با متن عربی»، تألیف محمدرضا مظفر، دارالعلم، قم، چاپ دوم، 1387ش.
# [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20538/1/13 شیروانی، علی (مترجم)، «منطق همراه با متن عربی»، تألیف محمدرضا مظفر، دارالعلم، قم، چاپ دوم، 1387ش].
==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
[[المنطق (ابن مقفع)]]
[[المنطق (ابن مقفع)]]


[[التنقيح في المنطق ]]
[[التنقيح في المنطق ]]


[[منطق همراه با متن عربی]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۱۰۴: خط ۱۰۶:


[[رده:آثار عمومی منطقی]]
[[رده:آثار عمومی منطقی]]
[[رده: خرداد(98)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش