۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''المشارع و المطارحات''' (راهها و گفتگوها)، تألیف شهابالدین یحیى سهروردى (549-587ق)، مشهور به شیخ | '''المشارع و المطارحات''' (راهها و گفتگوها)، تألیف [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین یحیى سهروردى]] (549-587ق)، مشهور به [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، یکى از آثار مهم در زمینه مطالعات فلسفى با ترجمه [[طاهري، صدرالدين|سید صدرالدین طاهرى]] است. اصل کتاب شامل دانشهاى سهگانه، منطق، طبیعیات و الهیات بوده، ولى آنچه با تصحیح [[کربن، هانری|هانرى کربن]] به چاپ رسیده و ترجمه آن در این کتاب ارائه مىشود، دانش سوم یا «الهیات» است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب مشتمل بر مقدمه مترجم، مقدمه مؤلف و متن کتاب در هفت مشرع است که هر مشرع مشتمل بر فصولی است و در مجموع 49 فصل دارد؛ برخی چون مشرع چهارم مشتمل بر دو فصل و برخی هم چون مشرع سوم حاوی پانزده فصل است. | کتاب مشتمل بر مقدمه مترجم، مقدمه مؤلف و متن کتاب در هفت مشرع است که هر مشرع مشتمل بر فصولی است و در مجموع 49 فصل دارد؛ برخی چون مشرع چهارم مشتمل بر دو فصل و برخی هم چون مشرع سوم حاوی پانزده فصل است. | ||
سهروردی در مقدمه بخش منطق، شیوه نگارش کل کتاب را چنین توضیح داده است: «باید دانست که من در این کتاب ترتیبى را رعایت نکردهام و گاهى خود را ملتزم به علمى نساختهام، بلکه غرضم طرح بحث بوده است؛ گرچه ممکن است در این بحث کار به بررسى علوم مختلف کشیده شده باشد.<ref>ر.ک: مرادخانی، زهرا، ص42؛ سهروردی، یحیی بن حبش، ص2</ref> | |||
[[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در مقدمه بخش منطق، شیوه نگارش کل کتاب را چنین توضیح داده است: «باید دانست که من در این کتاب ترتیبى را رعایت نکردهام و گاهى خود را ملتزم به علمى نساختهام، بلکه غرضم طرح بحث بوده است؛ گرچه ممکن است در این بحث کار به بررسى علوم مختلف کشیده شده باشد.<ref>ر.ک: مرادخانی، زهرا، ص42؛ سهروردی، یحیی بن حبش، ص2</ref> | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
شیخ اشراق دو کتاب فلسفى مفصل دارد: یکى از آنها کتاب «حكمة الإشراق» و دیگرى «المشارع و المطارحات» است. نهایت آمال شیخ در باب حکمت را بایستى در «حكمة الإشراق» جویا شد، ولى المشارع، چنانکه در مقدمه آن تصریح شده، بهعنوان مقدمه ضرورى «حكمة الإشراق» نوشته شده است. در حکمت اشراق، که سهروردى مؤسس آن است، آخرین و برترین وسیله درک حقیقت «اشراق» است؛ اما حکمت بحثى و استدلالى نیز در این مکتب، نه تنها مطرود نیست، بلکه لازم شناخته شده؛ چه، بر جویاى حکمت فرض است که نخست به بحث و استدلال بپردازد و طریق مشائیان را بپیماید؛ پس از پختگى در این مرحله است که بهتدریج به ناتوانى عقل پى میبرد و راه صحیح را که توسل به اشراق و شهود است، پیدا مىکند؛ البته مراقبت نفسانى و تحمل ریاضات عرفانى نیز شرط ضرورى وصول بدین مرتبه است. از این جهت است که شیخ اشراق به نوشتههاى مشائى مختصر خود، مانند تلویحات قانع نشده و مفصلترین کتاب مشائى خود را تحت عنوان «المشارع و المطارحات» به رشته تحریر کشیده و در مقدمه آن با صراحت تمام میگوید: «هرکس در علوم بحثى مهارت نیابد، به کتاب من که «حكمة الإشراق» نامیده مىشود، راه ندارد و این کتاب بایستى پیشاز «حكمة الإشراق» و بعد از مختصرى که تلویحات نامیده شده است، خوانده شود».<ref>مقدمه مترجم، ص32</ref> | [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] دو کتاب فلسفى مفصل دارد: یکى از آنها کتاب «حكمة الإشراق» و دیگرى «المشارع و المطارحات» است. نهایت آمال شیخ در باب حکمت را بایستى در «حكمة الإشراق» جویا شد، ولى المشارع، چنانکه در مقدمه آن تصریح شده، بهعنوان مقدمه ضرورى «حكمة الإشراق» نوشته شده است. در حکمت اشراق، که سهروردى مؤسس آن است، آخرین و برترین وسیله درک حقیقت «اشراق» است؛ اما حکمت بحثى و استدلالى نیز در این مکتب، نه تنها مطرود نیست، بلکه لازم شناخته شده؛ چه، بر جویاى حکمت فرض است که نخست به بحث و استدلال بپردازد و طریق مشائیان را بپیماید؛ پس از پختگى در این مرحله است که بهتدریج به ناتوانى عقل پى میبرد و راه صحیح را که توسل به اشراق و شهود است، پیدا مىکند؛ البته مراقبت نفسانى و تحمل ریاضات عرفانى نیز شرط ضرورى وصول بدین مرتبه است. از این جهت است که [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] به نوشتههاى مشائى مختصر خود، مانند تلویحات قانع نشده و مفصلترین کتاب مشائى خود را تحت عنوان «المشارع و المطارحات» به رشته تحریر کشیده و در مقدمه آن با صراحت تمام میگوید: «هرکس در علوم بحثى مهارت نیابد، به کتاب من که «حكمة الإشراق» نامیده مىشود، راه ندارد و این کتاب بایستى پیشاز «حكمة الإشراق» و بعد از مختصرى که تلویحات نامیده شده است، خوانده شود».<ref>مقدمه مترجم، ص32</ref> | ||
سهروردى در مشرع اول درباره برخى امور که دانستن آن پیش از علم کلّى ضرورت دارد و کسانى که درباره آن به اشتباه افتادهاند، سخن گفته است. وى این مشرع را در سه فصل سامان داده و در فصل نخست از چند اصطلاح بنیادین، همچون وجود و شیئیت، نسبت میان آن دو، واسطه میان وجود و عدم، وجوب و امکان و امتناع و حق و صدق سخن به میان آورده است. فصل دوم درباره وجود و عدم و فصل سوم درباره جوهر و عرض است.<ref>ر.ک: مرادخانی، زهرا، ص42</ref> | سهروردى در مشرع اول درباره برخى امور که دانستن آن پیش از علم کلّى ضرورت دارد و کسانى که درباره آن به اشتباه افتادهاند، سخن گفته است. وى این مشرع را در سه فصل سامان داده و در فصل نخست از چند اصطلاح بنیادین، همچون وجود و شیئیت، نسبت میان آن دو، واسطه میان وجود و عدم، وجوب و امکان و امتناع و حق و صدق سخن به میان آورده است. فصل دوم درباره وجود و عدم و فصل سوم درباره جوهر و عرض است.<ref>ر.ک: مرادخانی، زهرا، ص42</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
ج)- نسخههاى پیشین کتاب معمولا با چاپ سنگى و داراى صفحات بزرگ و عارى از شیوه پاراگرافبندى است و نسخهاى که مورد استفاده قرار گرفته باآنکه تصحیح شده و دقت فراوانى هم در تشخیص نسخهبدلهاى آن شده، متأسفانه گاه در متن خود مبهم است و عارى از مظنه اسقاط و اشتباه جزئى نیست. همچنین، گاه بىجهت پاراگراف جدیدى تأسیس شده و به عوض گاهى از تأسیس یک یا چند پاراگراف جدید و لازم خوددارى شده است. کوشش مترجم در سرتاسر کتاب بر این است که اینگونه نقایص را جبران کند. همین جا باید متذکر شد که در نسخه تصحیح شده توسط هانرى کربن شمارههایى هم براى پاراگرافهایى که به نظر مصحح مهم و اساسى بوده در نظر گرفته شده، که به 225 مىرسد. در این ترجمه از شمارههاى مذکور – هرچند گاهى به نظر مترجم بىمورد میآمده و گاهى نیز لازم مىنموده، ولى ذکر نشده - استفاده شده تا چنانچه خوانندهاى مراجعه به متن اصلى را در موردى لازم بداند، آسانتر بدان دست یابد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ج)- نسخههاى پیشین کتاب معمولا با چاپ سنگى و داراى صفحات بزرگ و عارى از شیوه پاراگرافبندى است و نسخهاى که مورد استفاده قرار گرفته باآنکه تصحیح شده و دقت فراوانى هم در تشخیص نسخهبدلهاى آن شده، متأسفانه گاه در متن خود مبهم است و عارى از مظنه اسقاط و اشتباه جزئى نیست. همچنین، گاه بىجهت پاراگراف جدیدى تأسیس شده و به عوض گاهى از تأسیس یک یا چند پاراگراف جدید و لازم خوددارى شده است. کوشش مترجم در سرتاسر کتاب بر این است که اینگونه نقایص را جبران کند. همین جا باید متذکر شد که در نسخه تصحیح شده توسط هانرى کربن شمارههایى هم براى پاراگرافهایى که به نظر مصحح مهم و اساسى بوده در نظر گرفته شده، که به 225 مىرسد. در این ترجمه از شمارههاى مذکور – هرچند گاهى به نظر مترجم بىمورد میآمده و گاهى نیز لازم مىنموده، ولى ذکر نشده - استفاده شده تا چنانچه خوانندهاى مراجعه به متن اصلى را در موردى لازم بداند، آسانتر بدان دست یابد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
د)- عناوینى را مصحّح با علامت () افزوده که همه آنها با همان علامت در ترجمه آمدهاند؛ | د)- عناوینى را مصحّح با علامت () افزوده که همه آنها با همان علامت در ترجمه آمدهاند؛ به علاوه، عناوین فرعى دیگرى نیز توسط مترجم افزوده شده که همگى در علامت [ ] قرار گرفتهاند. این عناوین، بهضمیمه پاراگرافهاى جدیدى که تأسیس شده کمک فراوانى به تفکیک و فهم مطالب میکنند.<ref>همان، ص35</ref> | ||
ه)- شیوه نگارش شیخ اشراق در این کتاب غالبا روان و قابل فهم است؛ اما در ترجمه نیز این کوشش به عمل آمده تا عبارات، سلیس و دور از پیچیدگى باشند و بهویژه جملات طولانى که بین مبتدا و خبر آنها فاصله زیاد وجود دارد، به جملات کوچکتر تجزیه شدهاند و درعینحال، سعى مترجم بر این بوده تا از وزن فلسفى مطالب کاسته نشود.<ref>همان</ref> | ه)- شیوه نگارش [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] در این کتاب غالبا روان و قابل فهم است؛ اما در ترجمه نیز این کوشش به عمل آمده تا عبارات، سلیس و دور از پیچیدگى باشند و بهویژه جملات طولانى که بین مبتدا و خبر آنها فاصله زیاد وجود دارد، به جملات کوچکتر تجزیه شدهاند و درعینحال، سعى مترجم بر این بوده تا از وزن فلسفى مطالب کاسته نشود.<ref>همان</ref> | ||
و)- اصطلاحات خاص عرفانى و فلسفى غالباً همراه با ترجمه آمده و در صورت وضوح، بهصورت اصلى به ترجمه منتقل شدهاند.<ref>همان</ref> | و)- اصطلاحات خاص عرفانى و فلسفى غالباً همراه با ترجمه آمده و در صورت وضوح، بهصورت اصلى به ترجمه منتقل شدهاند.<ref>همان</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۵: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۷۳: | خط ۷۴: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[المشارع و المطارحات]] | [[المشارع و المطارحات]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش