پرش به محتوا

المشارع و المطارحات: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''المشارع و المطارحات''' که به‌اختصار، آن را «المطارحات» مى‌گویند، تألیف شهاب‌الدین یحیى سهروردى (549-587ق) مشهور به شیخ اشراق است. این کتاب در اصل به‌صورت مجموعه‌‏اى است که در سه بخش (منطق، طبیعیات و الهیات) فراهم آمده است. بخش الهیات قبلاً توسط فیلسوف معاصر فرانسوى (هنرى‏‌کربن) تصحیح و ضمن مجموعه‏ مصنفات شیخ اشراق و نیز جداگانه منتشر شده است. کتاب حاضر بخش «منطق» آن است که براى اولین بار توسط مقصود محمدی و اشرف عالی‌پور تصحیح شده است.
'''المشارع و المطارحات''' که به‌اختصار، آن را «المطارحات» مى‌گویند، تألیف [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‌الدین یحیى سهروردى]] (549-587ق) مشهور به [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] است. این کتاب در اصل به‌صورت مجموعه‌‏اى است که در سه بخش (منطق، طبیعیات و الهیات) فراهم آمده است. بخش الهیات قبلاً توسط فیلسوف معاصر فرانسوى ([[کربن، هانری|هانرى‏‌کربن]]) تصحیح و ضمن مجموعه‏ مصنفات [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] و نیز جداگانه منتشر شده است. کتاب حاضر بخش «منطق» آن است که براى اولین بار توسط مقصود محمدی و اشرف عالی‌پور تصحیح شده است.


==ساختار==  
==ساختار==  
کتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، مقدمه مؤلف و متن اصلی در نه مشرع است که هر مشرع مشتمل بر چندین فصل و در مجموع بالغ بر پنجاه فصل است.
کتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، مقدمه مؤلف و متن اصلی در نه مشرع است که هر مشرع مشتمل بر چندین فصل و در مجموع بالغ بر پنجاه فصل است.
شیخ اشراق این کتاب را با شیوه ابن سینا در کتاب [[الإشارات و التنبيهات مع المحاكمات|اشارات و تنبیهات]]، تحریر و تنظیم نموده، آن را به نقد کشیده و تهذیب و تکمیل کرده است. متن کتاب یک متن تحلیلى - انتقادى است و نوآورى در همه بخش‏هاى آن - حداقل در تبیین - به چشم مى‌‏خورد.<ref>مقدمه مصحح، صفحه ده</ref>خود او در مقدمه، شیوه نگارش را چنین توضیح داده است: «باید‌ دانست‌ که‌ من‌ در این کتاب ترتیبى را رعایت نکرده‌ام و گاهى خود را ملتزم به علمى نساخته‌ام، بلکه غرضم طرح بحث بوده است؛ گرچه ممکن است در این بحث کار‌ به بررسى علوم مختلف کشیده شده باشد.<ref>مرادخانی، زهرا، ص42؛ مقدمه مؤلف، ص2</ref>
 
[[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] این کتاب را با شیوه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] در کتاب [[الإشارات و التنبيهات مع المحاكمات|اشارات و تنبیهات]]، تحریر و تنظیم نموده، آن را به نقد کشیده و تهذیب و تکمیل کرده است. متن کتاب یک متن تحلیلى - انتقادى است و نوآورى در همه بخش‏هاى آن - حداقل در تبیین - به چشم مى‌‏خورد.<ref>مقدمه مصحح، صفحه ده</ref>خود او در مقدمه، شیوه نگارش را چنین توضیح داده است: «باید‌ دانست‌ که‌ من‌ در این کتاب ترتیبى را رعایت نکرده‌ام و گاهى خود را ملتزم به علمى نساخته‌ام، بلکه غرضم طرح بحث بوده است؛ گرچه ممکن است در این بحث کار‌ به بررسى علوم مختلف کشیده شده باشد.<ref>مرادخانی، زهرا، ص42؛ مقدمه مؤلف، ص2</ref>
   
   
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
سهروردى در مقدمه، این کتاب را به همه کسانى‌ توصیه‌ مى‌کند که تبحرى در علوم‌ استدلالى‌ به دست‌ نیاورده‌ و بنابراین‌ مسیر خود را در جهت حکمت‌ متعالى‌ اشراق مسدود کرده‌اند. وى در این مقدمه‌ مى‌نویسد‌: «این کتاب داراى سه علم است‌ که من به خواسته‌ شما‌ برادران نوشته‌ام. در این کتاب‌ مباحث و قواعدى را آورده‌ام که در کتاب‌هاى دیگر یافت نمى‌شود و بسیار سودمند است‌؛ آنها‌ نتیجه برداشت‌ها و تأملات خود من‌ است‌ و درعین‌حال از‌ روش‌ مشائیان عدول نکرده‌ام؛ گرچه‌ نکات‌ و لطایفى را در آن نهاده‌ام که آنها به قواعدى شریف و افزون بر قواعد مشائیان‌ اشاره‌ دارد.<ref>همان، ص42-41؛ همان، ص2</ref>
[[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] در مقدمه، این کتاب را به همه کسانى‌ توصیه‌ مى‌کند که تبحرى در علوم‌ استدلالى‌ به دست‌ نیاورده‌ و بنابراین‌ مسیر خود را در جهت حکمت‌ متعالى‌ اشراق مسدود کرده‌اند. وى در این مقدمه‌ مى‌نویسد‌: «این کتاب داراى سه علم است‌ که من به خواسته‌ شما‌ برادران نوشته‌ام. در این کتاب‌ مباحث و قواعدى را آورده‌ام که در کتاب‌هاى دیگر یافت نمى‌شود و بسیار سودمند است‌؛ آنها‌ نتیجه برداشت‌ها و تأملات خود من‌ است‌ و درعین‌حال از‌ روش‌ مشائیان عدول نکرده‌ام؛ گرچه‌ نکات‌ و لطایفى را در آن نهاده‌ام که آنها به قواعدى شریف و افزون بر قواعد مشائیان‌ اشاره‌ دارد.<ref>همان، ص42-41؛ همان، ص2</ref>
   
   
وی با پیش‌بینی اینکه پژوهشگران غیر ماهر در مطالعه «حكمة الإشراق» با چالش مواجه خواهند شد، جایگاه مطالعه کتاب را مشخص کرده و در مقدمه چنین می‌نویسد: این کتاب باید بعد از کتاب تلویحات و قبل از کتاب «حكمة الإشراق» خوانده شود؛ زیرا مادامی ‌که انسان در علوم بحثى مهارت پیدا نکرده نمى‏‌تواند وارد بحث و تحقیق در حکمت اشراق گردد.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه سیزده؛ مقدمه مؤلف، ص2</ref>
وی با پیش‌بینی اینکه پژوهشگران غیر ماهر در مطالعه «حكمة الإشراق» با چالش مواجه خواهند شد، جایگاه مطالعه کتاب را مشخص کرده و در مقدمه چنین می‌نویسد: این کتاب باید بعد از کتاب تلویحات و قبل از کتاب «حكمة الإشراق» خوانده شود؛ زیرا مادامی ‌که انسان در علوم بحثى مهارت پیدا نکرده نمى‏‌تواند وارد بحث و تحقیق در حکمت اشراق گردد.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه سیزده؛ مقدمه مؤلف، ص2</ref>
خط ۴۷: خط ۴۸:
طولانی‌ترین و مفصل‌ترین بخش کتاب، مشرع پنجم در حدود دویست صفحه است و کوتاه‌ترین بخش، مشرع هفتم در حدود ده صفحه است. مصححین در مقدمه به معرفی اجمالی بخش‌های نه‌گانه کتاب پرداخته‌اند که خواننده می‌تواند با مطالعه آن به‌اجمال از محتوای کتاب آگاهی یابد.<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده تا سی‌و‌نه</ref>
طولانی‌ترین و مفصل‌ترین بخش کتاب، مشرع پنجم در حدود دویست صفحه است و کوتاه‌ترین بخش، مشرع هفتم در حدود ده صفحه است. مصححین در مقدمه به معرفی اجمالی بخش‌های نه‌گانه کتاب پرداخته‌اند که خواننده می‌تواند با مطالعه آن به‌اجمال از محتوای کتاب آگاهی یابد.<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده تا سی‌و‌نه</ref>


شیخ اشراق، مغالطات را مهم‌ترین بخش منطق می‌داند و به همین دلیل بیش از دیگران در این‌باره داد سخن داده و به‌تفصیل به بحث پرداخته است. شیخ در خاتمه بخش مغالطه که خاتمه کتاب نیز هست می‌‏گوید: این مواردى که درباره مغالطات در اینجا آوردیم، اصول وامهات مغالطه هستند و هیچ مغالطه‏‌اى بیرون از اینها نیست. ما این موارد را با ذکر مثال آوریم تا طبع انسانى کسب مهارت کند. من دریافته‏ام که مهم‌ترین مسئله در منطق همانا توجه به بحث مغالطات است؛ زیراکه منطق، براى صیانت ذهن از خطا وضع شده است، بعضى از مسائل مهم منطق مانند انتاج شکل اول، از امور اولیه بوده، براى طبایع به‌راحتى قابل فهمند. بقیه مسائل منطق در سودمندى متوسطند و چه‏بسا که بیشتر طبایع نسبت به آنها نیز شناخت اجمالى داشته باشند. مسائلى مانند قیاس عکس، قیاس دور و برگرداندن قیاس خلف به مستقیم نیز سود چندانى ندارند و هیچ فایده‏‌اى جز کسب مهارت از آنها حاصل نمى‌‏شود و اما بحث مغالطات، امرى است بسیار دشوار و درعین‌حال بسیار مهم. مراتب علمى اهل تحقیق و جایگاه اهل نظر در مغالطات آشکار مى‌‏شود. بنابراین اگر در این کتاب هیچ مطلبى نبود جز این باب (مغالطات)، به‌تنهایى بسیار گران‌قدر و ارزشمند بود؛ درصورتى‌که هر بخش از این کتاب، شامل مباحث جالب و ارزشمندى است و بیشتر آنها بى‏سابقه است.<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‌ونه و چهل</ref>
[[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، مغالطات را مهم‌ترین بخش منطق می‌داند و به همین دلیل بیش از دیگران در این‌باره داد سخن داده و به‌تفصیل به بحث پرداخته است. شیخ در خاتمه بخش مغالطه که خاتمه کتاب نیز هست می‌‏گوید: این مواردى که درباره مغالطات در اینجا آوردیم، اصول وامهات مغالطه هستند و هیچ مغالطه‏‌اى بیرون از اینها نیست. ما این موارد را با ذکر مثال آوریم تا طبع انسانى کسب مهارت کند. من دریافته‏ام که مهم‌ترین مسئله در منطق همانا توجه به بحث مغالطات است؛ زیراکه منطق، براى صیانت ذهن از خطا وضع شده است، بعضى از مسائل مهم منطق مانند انتاج شکل اول، از امور اولیه بوده، براى طبایع به‌راحتى قابل فهمند. بقیه مسائل منطق در سودمندى متوسطند و چه‏بسا که بیشتر طبایع نسبت به آنها نیز شناخت اجمالى داشته باشند. مسائلى مانند قیاس عکس، قیاس دور و برگرداندن قیاس خلف به مستقیم نیز سود چندانى ندارند و هیچ فایده‏‌اى جز کسب مهارت از آنها حاصل نمى‌‏شود و اما بحث مغالطات، امرى است بسیار دشوار و درعین‌حال بسیار مهم. مراتب علمى اهل تحقیق و جایگاه اهل نظر در مغالطات آشکار مى‌‏شود. بنابراین اگر در این کتاب هیچ مطلبى نبود جز این باب (مغالطات)، به‌تنهایى بسیار گران‌قدر و ارزشمند بود؛ درصورتى‌که هر بخش از این کتاب، شامل مباحث جالب و ارزشمندى است و بیشتر آنها بى‏سابقه است.<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‌ونه و چهل</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۵۵: خط ۵۶:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۶۳: خط ۶۴:
==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
[[المشارع و المطارحات (ترجمه طاهری)]]
[[المشارع و المطارحات (ترجمه طاهری)]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش