۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
جز (جایگزینی متن - 'إحیاء علوم الدین' به 'ترجمه فارسی إحياء علومالدين') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در ادامه مینویسد: «بیان اسرار عبادات را که کتب بسیاری است. بزرگترین حکیم شرق [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|حسین بن سینا]] در اسرار نماز، [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید ثانی]] و دیگر دانشمندان نامی و بزرگواران سامی که ذکر اسامی آنان در کتاب تراجم است نیز کتابی به این نام و یا بهطور کلی چون حکیم بزرگ عمر الخیامی در اسرار تکالیف و رموز عبادات نوشتهاند. | در ادامه مینویسد: «بیان اسرار عبادات را که کتب بسیاری است. بزرگترین حکیم شرق [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|حسین بن سینا]] در اسرار نماز، [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید ثانی]] و دیگر دانشمندان نامی و بزرگواران سامی که ذکر اسامی آنان در کتاب تراجم است نیز کتابی به این نام و یا بهطور کلی چون حکیم بزرگ عمر الخیامی در اسرار تکالیف و رموز عبادات نوشتهاند. | ||
[[سبزواری، هادی|حاج ملا هادی سبزواری]] در جلد دوم أسرار الحكم و نبراس بیان اسرار شرع فرمود، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در [[ | [[سبزواری، هادی|حاج ملا هادی سبزواری]] در جلد دوم أسرار الحكم و نبراس بیان اسرار شرع فرمود، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در [[ترجمه فارسی إحياء علومالدين|إحياء العلوم]]، [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض]] در [[المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء|محجة البيضاء]] و کتاب حقایق و بهویژه اسرار نماز نوشته و اساسا جمع میان فلسفه و دین و تألیف شریعت و تصوف از قرون پیشین هجری بهوسیله اخوان الصفا شروع شد و در قرون وسطی اسلامی آثار [[راغب اصفهانی، حسین بن محمد|راغب اصفهانی]] و نگارشهای [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و نوشتههای عینالقضات همدانی گسترش یافت. کسان بسیاری این روش را پسندیده و برای تحکیم مبانی دین، مفید دانستهاند. در زمان صفویه که فلاسفه عموما در علوم دینی دست داشتند، این مسلک رواجی گرفت؛ بهویژه به دست [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] و [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فیض کاشانی]] به حد کمال رسید. یکی از کسانی که جامع معقول و منقول و مجمع فروع و اصول بود و در صدد تطبیق شریعت و طریقت برآمد - باشد که نقش حقیقتی نیز در این میان پیدا شود - [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضی سعید قمی]] است. اخبار و روایات خاندان رسالت را برحسب ذوق فلسفی و مشرب تصوف شرح کرده؛ افکار عارفانه و اذکار صوفیانه او پوشیده نیست، ولی باید گفت بعضی افکار علمی او به صوف تصوف نزدیکتر بود تا سوف فیلسوف...»<ref>همان، صفحه کو</ref>. | ||
شارح درباره این اثر چنین توضیح میدهد: «بهطوریکه عموم صاحبان تذکرهها متذکر شدهاند، مهمترین اثر قلمی [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضی سعید]]، شرح توحید صدوق است و همه مؤلفات دیگر او فرع آن اصل و برگ آن شاخ است... این کتاب شاهکارش که در چهار جلد نوشته و سه جلد آن در غالب کتابخانههای شخصی و ملی و خصوصی و عمومی موجود است و این خود دلیل عنایت دانشمندان است که استنساخ کرده و کتاب حاضر را که در آخر جلد اول بهعنوان فصلی در اسرار عبادات آورده و پایان جلد اول قرار داده است، سپس [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضی سعید]] این قسمت را جدا کرده و به خط خود نوشته است؛ بی آنکه خطبهای بدان متصل کند، ولی در ضمن مطالب دیگری بر آن افزوده و گاه بهصورت بیان و ایضاح افادهای فرمودهاند و چنانکه ملاحظه میفرمایند پس از پایان تفسیر سوره فاتحه، گوید: چنان به نظر میرسید که به تفسیر سوره توحید میپردازیم؛ چه، قرائت توحید به حکم اخبار وارده در یکی از دو رکعت لازم مینمود، ولی ازآنجاکه ما در شرح توحید، باب مخصوص باز و فصل معینی جدا کردیم و سپس در رساله جداگانه قرار دادیم، ازاینرو دیگر به شرح و تفسیر آن سوره نپرداختیم و در این کتاب بیان سوره قدر را برعهده شناختیم. | شارح درباره این اثر چنین توضیح میدهد: «بهطوریکه عموم صاحبان تذکرهها متذکر شدهاند، مهمترین اثر قلمی [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضی سعید]]، شرح توحید صدوق است و همه مؤلفات دیگر او فرع آن اصل و برگ آن شاخ است... این کتاب شاهکارش که در چهار جلد نوشته و سه جلد آن در غالب کتابخانههای شخصی و ملی و خصوصی و عمومی موجود است و این خود دلیل عنایت دانشمندان است که استنساخ کرده و کتاب حاضر را که در آخر جلد اول بهعنوان فصلی در اسرار عبادات آورده و پایان جلد اول قرار داده است، سپس [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضی سعید]] این قسمت را جدا کرده و به خط خود نوشته است؛ بی آنکه خطبهای بدان متصل کند، ولی در ضمن مطالب دیگری بر آن افزوده و گاه بهصورت بیان و ایضاح افادهای فرمودهاند و چنانکه ملاحظه میفرمایند پس از پایان تفسیر سوره فاتحه، گوید: چنان به نظر میرسید که به تفسیر سوره توحید میپردازیم؛ چه، قرائت توحید به حکم اخبار وارده در یکی از دو رکعت لازم مینمود، ولی ازآنجاکه ما در شرح توحید، باب مخصوص باز و فصل معینی جدا کردیم و سپس در رساله جداگانه قرار دادیم، ازاینرو دیگر به شرح و تفسیر آن سوره نپرداختیم و در این کتاب بیان سوره قدر را برعهده شناختیم. |
ویرایش