۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بيضاوي، عبدالله بن عمر' به 'بیضاوی، عبدالله بن عمر') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''طوالع الأنوار من مطالع الأنظار'''، در موضوع علم کلام نوشته قاضی ناصرالدین عبدالله بن عمر بیضاوی شیرازی (متوفی 685ق)، صاحب تفسیر معروف | '''طوالع الأنوار من مطالع الأنظار'''، در موضوع علم کلام نوشته [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|قاضی ناصرالدین عبدالله بن عمر بیضاوی شیرازی]] (متوفی 685ق)، صاحب تفسیر معروف «[[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|أنوار التنزيل و أسرار التأويل]]»، مشهور به [[أنوار التنزيل و أسرار التأويل (تفسير البيضاوي)|تفسیر بیضاوی]] است. کتاب حاضر با مقدمه و تحقیق [[سليمان، عباس|عباس سلیمان]] منتشر شده است. به گفته محقق اثر اهمیت این کتاب به جهت نقشی که در تأسیس فلسفه کلامی یا علم کلام فلسفی داشته، کمتر از أنوار التنزيل نیست<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
شارحان نیز به این کتاب توجه ویژهای داشتهاند بهگونهای که برخی از آثار آنان پس از سالهای اندکی از وفات مؤلف نوشته شدهاند؛ شرح اصفهانی شافعی (متوفی 749ق)، شرح عبری فرغانی (متوفی 743ق)، شرح دوانی (متوفی 928ق) و شرح میبدی (متوفی 870ق) از آن جملهاند<ref>ر.ک: همان، ص26-22</ref>. | شارحان نیز به این کتاب توجه ویژهای داشتهاند بهگونهای که برخی از آثار آنان پس از سالهای اندکی از وفات مؤلف نوشته شدهاند؛ شرح اصفهانی شافعی (متوفی 749ق)، شرح عبری فرغانی (متوفی 743ق)، شرح دوانی (متوفی 928ق) و شرح میبدی (متوفی 870ق) از آن جملهاند<ref>ر.ک: همان، ص26-22</ref>. | ||
روح مذهب اشعری در این اثر، وضوح ملموسی دارد؛ چراکه بیضاوی پیرو یکی از قطبهای اشاعره با نام فخرالدین رازی (متوفی 606ق) بوده است. این اثر نمونه خوبی از نوشتههای کلامی عصر بیضاوی است که نویسندهاش در آن بهتفصیل مشکلات علم کلام و فلسفه را مطرح کرده و از دیدگاه یکی از اقطاب اشاعره به مناقشه در این مشکلات پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | روح مذهب اشعری در این اثر، وضوح ملموسی دارد؛ چراکه [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] پیرو یکی از قطبهای اشاعره با نام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]] (متوفی 606ق) بوده است. این اثر نمونه خوبی از نوشتههای کلامی عصر [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] است که نویسندهاش در آن بهتفصیل مشکلات علم کلام و فلسفه را مطرح کرده و از دیدگاه یکی از اقطاب اشاعره به مناقشه در این مشکلات پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | ||
قاضی بیضاوی در طوالع و به پیروی وی شارح کتابش شمسالدین اصفهانی، علم کلام را علمی قلمداد میکند که بهوسیله آن اسرار لاهوت کشف میشود و بنابراین، کلام اعظم علوم از لحاظ موضوع قویترین علوم از لحاظ دلیل است <ref>ر.ک: جعفری، یعقوب، ص11</ref>. | [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|قاضی بیضاوی]] در طوالع و به پیروی وی شارح کتابش شمسالدین اصفهانی، علم کلام را علمی قلمداد میکند که بهوسیله آن اسرار لاهوت کشف میشود و بنابراین، کلام اعظم علوم از لحاظ موضوع قویترین علوم از لحاظ دلیل است <ref>ر.ک: جعفری، یعقوب، ص11</ref>. | ||
مهمترین ویژگی که طوالع الأنوار را متمایز میکند دقت فراوان در تعریف الفاظ و مصطلحات کلامی و فلسفی و نیز ایجاز شدیدی است که بیضاوی در طرح موضوعات به کار گرفته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص16 </ref>. | مهمترین ویژگی که طوالع الأنوار را متمایز میکند دقت فراوان در تعریف الفاظ و مصطلحات کلامی و فلسفی و نیز ایجاز شدیدی است که [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] در طرح موضوعات به کار گرفته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص16 </ref>. | ||
کتاب طوالع با مقدمه پیرامون «نظریه علم» و مباحث مقدماتی آغاز شده است. سپس مباحث در ضمن سه کتاب مطرح شده است: | کتاب طوالع با مقدمه پیرامون «نظریه علم» و مباحث مقدماتی آغاز شده است. سپس مباحث در ضمن سه کتاب مطرح شده است: | ||
بیضاوی، در کتاب اول با موضوع ممکنات در ضمن سه باب امور کلی، اعراض و جواهر را مورد بررسی قرار داده است؛ بهعنوان نمونه در باب سوم بهتفصیل آراء مختلف پیرامون موضوع «جوهر» را ذکر کرده و البته توجه خاصی به نظریات فلاسفه (حکما) داشته است و با براهین نقلی از آیات و احادیث نبوی این دیدگاهها را رد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص18-17 </ref>. | [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]]، در کتاب اول با موضوع ممکنات در ضمن سه باب امور کلی، اعراض و جواهر را مورد بررسی قرار داده است؛ بهعنوان نمونه در باب سوم بهتفصیل آراء مختلف پیرامون موضوع «جوهر» را ذکر کرده و البته توجه خاصی به نظریات فلاسفه (حکما) داشته است و با براهین نقلی از آیات و احادیث نبوی این دیدگاهها را رد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص18-17 </ref>. | ||
در کتاب دوم الهیات مطرح شده است. در باب اول این کتاب حجج عقلی و نقلی در تنزیه ذات الهی و نفی جسم و جهت از خداوند مطرح شده است. همچنین شبهات قائلین به اتحاد و حلول را مورد نقد قرار داده؛ البته در این مورد برخلاف عادتش به نام قائلین این شبهات اشاره نکرده است. | در کتاب دوم الهیات مطرح شده است. در باب اول این کتاب حجج عقلی و نقلی در تنزیه ذات الهی و نفی جسم و جهت از خداوند مطرح شده است. همچنین شبهات قائلین به اتحاد و حلول را مورد نقد قرار داده؛ البته در این مورد برخلاف عادتش به نام قائلین این شبهات اشاره نکرده است. | ||
در باب دوم این کتاب نیز صفات الهی با ذکر صفات ذات مانند قدرت و حیات و اراده آغاز و سپس باقی صفات را مطرح کرده است. بیضاوی در این باب آراء اشاعره و دلایل آنها در رد معتزله را گردآوری نموده است. | در باب دوم این کتاب نیز صفات الهی با ذکر صفات ذات مانند قدرت و حیات و اراده آغاز و سپس باقی صفات را مطرح کرده است. [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] در این باب آراء اشاعره و دلایل آنها در رد معتزله را گردآوری نموده است. | ||
در باب سوم نیز افعال الهی و موضوعات کلامی مرتبط با آن مانند حسن و قبح افعال با ذکر اقوال معتزله و رد همه این آراء مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>. | در باب سوم نیز افعال الهی و موضوعات کلامی مرتبط با آن مانند حسن و قبح افعال با ذکر اقوال معتزله و رد همه این آراء مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>. | ||
کتاب سوم به موضوع نبوت اختصاص یافته است. در باب اول به معنای نبوت و نیاز بشر به آن، معجزات انبیا و نبوت حضرت محمد(ص) پرداخته شده است. همچنین موضوعات مرتبط با نبوت مانند عصمت انبیا و برتری انبیا بر ملائکه مورد بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. عصمت از دیدگاه بیضاوی ملکه نفسانی که از فجور مانع میشود و متوقف به علم به عواقب گناه و مناقب طاعات است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص216</ref>. در رابطه با برتری انبیا بر ملائکه نیز دیدگاه اکثریت اهل سنت و شیعه را متفق دانسته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | کتاب سوم به موضوع نبوت اختصاص یافته است. در باب اول به معنای نبوت و نیاز بشر به آن، معجزات انبیا و نبوت حضرت محمد(ص) پرداخته شده است. همچنین موضوعات مرتبط با نبوت مانند عصمت انبیا و برتری انبیا بر ملائکه مورد بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. عصمت از دیدگاه [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] ملکه نفسانی که از فجور مانع میشود و متوقف به علم به عواقب گناه و مناقب طاعات است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص216</ref>. در رابطه با برتری انبیا بر ملائکه نیز دیدگاه اکثریت اهل سنت و شیعه را متفق دانسته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در باب دوم، ادله سمعی در موضوعات متعلق به حشر مانند بهشت و دوزخ، ثواب و عقاب و... مطرح شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص19</ref>. | در باب دوم، ادله سمعی در موضوعات متعلق به حشر مانند بهشت و دوزخ، ثواب و عقاب و... مطرح شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص19</ref>. | ||
بیضاوی در آخرین باب از کتاب سوم، موضوع امامت را مورد بحث قرار داده است. او در این موضوع بر دیدگاه جمهور مسلمین مبنی بر امامت و فضیلت خلفای اربعه، در مقابل اعتقاد فرق مختلف شیعه، تأکید کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[بیضاوی، عبدالله بن عمر|بیضاوی]] در آخرین باب از کتاب سوم، موضوع امامت را مورد بحث قرار داده است. او در این موضوع بر دیدگاه جمهور مسلمین مبنی بر امامت و فضیلت خلفای اربعه، در مقابل اعتقاد فرق مختلف شیعه، تأکید کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده در بخشی از سطور کتاب دیدگاه شیعه را مبنی بر اینکه امامت حق علی(ع) بود ولی آنحضرت از بیم ایجاد فتنه از آن اعراض کرد را بهعنوان قول ضعیفی مطرح کرده است. سپس در رد دیدگاه شیعه بهطور ضمنی امامت را حق آنحضرت میداند: «چگونه چنین چیزی ممکن است درحالیکه علی در غایت شجاعت و شهامت بود و فاطمه(س) با آن شأن رفیع زوجه وی بود و بیشتر بزرگان قریش مانند حسن و حسین و عباس با او بودند...». در فضیلت آنحضرت همین بس که با این ویژگیها و امتیازات شخصیتی و خانوادگی تنها برای حفظ اسلام و جلوگیری از ایجاد اختلاف در امت اسلامی از حق مسلم خویش کوتاه آمد و 25 سال خانهنشین شد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص241</ref>. | نویسنده در بخشی از سطور کتاب دیدگاه شیعه را مبنی بر اینکه امامت حق [[امام على(ع)|علی(ع)]] بود ولی آنحضرت از بیم ایجاد فتنه از آن اعراض کرد را بهعنوان قول ضعیفی مطرح کرده است. سپس در رد دیدگاه شیعه بهطور ضمنی امامت را حق آنحضرت میداند: «چگونه چنین چیزی ممکن است درحالیکه علی در غایت شجاعت و شهامت بود و فاطمه(س) با آن شأن رفیع زوجه وی بود و بیشتر بزرگان قریش مانند حسن و حسین و عباس با او بودند...». در فضیلت آنحضرت همین بس که با این ویژگیها و امتیازات شخصیتی و خانوادگی تنها برای حفظ اسلام و جلوگیری از ایجاد اختلاف در امت اسلامی از حق مسلم خویش کوتاه آمد و 25 سال خانهنشین شد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص241</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش