۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، به موضوع کتاب و انتساب آن به نویسنده، اشاره شده است.<ref>مقدمه، ص5-7</ref> | در مقدمه، به موضوع کتاب و انتساب آن به نویسنده، اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6526/1/5 مقدمه، ص5-7]</ref> | ||
مواعظ کتاب، در موضوعات مختلف و گوناگونی عرضه شده که از جمله آنها، عبارتند از: عدم اعتراض بر خدا؛ فقر؛ توبه؛ خیرخواهی برای برادر دینی؛ صبر؛ ابتلای مؤمن؛ عدم تکلف؛ معرفت خدای عز و جل؛ نهی از نفاق؛ عمل به قرآن؛ جهاد با نفس و هوی و شیطان؛ قول بدون عمل؛ خروج حب دنیا از قلب؛ زهد در دنیا؛ نهی از کذب؛ اعتراف به نعمتهای الهی؛ غضب محمود و مذموم؛ ادای اوامر و اجتناب از نواهی؛ رؤیت خدا در قیامت؛ نهی از کبر؛ تفقه در دین؛ اخلاص در عمل؛ حب اولیای الهی و صالحین؛ تقوی؛ نفس اماره؛ عمل صالح؛ رضا به قضای الهی؛ صدق؛ خواطر انسان؛ توحید و... | مواعظ کتاب، در موضوعات مختلف و گوناگونی عرضه شده که از جمله آنها، عبارتند از: عدم اعتراض بر خدا؛ فقر؛ توبه؛ خیرخواهی برای برادر دینی؛ صبر؛ ابتلای مؤمن؛ عدم تکلف؛ معرفت خدای عز و جل؛ نهی از نفاق؛ عمل به قرآن؛ جهاد با نفس و هوی و شیطان؛ قول بدون عمل؛ خروج حب دنیا از قلب؛ زهد در دنیا؛ نهی از کذب؛ اعتراف به نعمتهای الهی؛ غضب محمود و مذموم؛ ادای اوامر و اجتناب از نواهی؛ رؤیت خدا در قیامت؛ نهی از کبر؛ تفقه در دین؛ اخلاص در عمل؛ حب اولیای الهی و صالحین؛ تقوی؛ نفس اماره؛ عمل صالح؛ رضا به قضای الهی؛ صدق؛ خواطر انسان؛ توحید و... | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نویسنده بااینکه از آوردن اصطلاحات عرفانی خودداری میکند، ولی به هیچ وجه از تعلیم مقدمات تصوف روی گردان نیست. او میکوشد بفهماند که زخارف دنیایی، میان عاشق و معشوق - که جز خدا نیست - حجابی بیش نیست. انسان باید بکوشد تا این ححاب از میان برداشته شود. او مردم را به نیکی و احسان میخواند، ولو این احسان موجب ضرر ظاهری آنان باشد. او در عین فروتنی و تواضع، خود را محکی برای شناسایی خلق الله معرفی میکند و منظورش این است که او میتواند اشخاص مستعد را از غیر مستعد تشخیص دهد. اما گاهی ادعاهای بزرگی میکند و عبارات غیر متعارف بر زبان میآورد؛ مثلاًمیگوید که من مافوق عقول مردم هستم و هفتاد باب از علم لدنی به روی من گشاده شده که وسعت هریک از آن بابها به قدر مابین زمین و آسمان است؛ یا میگوید که کره ارض را به من مسلم داشتند، اینک مشرق و غرب و بر و بحر و جبال و صحاری و تمامی اقطار آن، مرا به قطبیت خطاب میکنند. به هرصورت وی بااینکه یکی از اقطاب بزرگ زمان خویش بود، ولی نظر تازه ای در تصوف نداشته است.<ref>ر.ک: همان، ص379-380</ref> | نویسنده بااینکه از آوردن اصطلاحات عرفانی خودداری میکند، ولی به هیچ وجه از تعلیم مقدمات تصوف روی گردان نیست. او میکوشد بفهماند که زخارف دنیایی، میان عاشق و معشوق - که جز خدا نیست - حجابی بیش نیست. انسان باید بکوشد تا این ححاب از میان برداشته شود. او مردم را به نیکی و احسان میخواند، ولو این احسان موجب ضرر ظاهری آنان باشد. او در عین فروتنی و تواضع، خود را محکی برای شناسایی خلق الله معرفی میکند و منظورش این است که او میتواند اشخاص مستعد را از غیر مستعد تشخیص دهد. اما گاهی ادعاهای بزرگی میکند و عبارات غیر متعارف بر زبان میآورد؛ مثلاًمیگوید که من مافوق عقول مردم هستم و هفتاد باب از علم لدنی به روی من گشاده شده که وسعت هریک از آن بابها به قدر مابین زمین و آسمان است؛ یا میگوید که کره ارض را به من مسلم داشتند، اینک مشرق و غرب و بر و بحر و جبال و صحاری و تمامی اقطار آن، مرا به قطبیت خطاب میکنند. به هرصورت وی بااینکه یکی از اقطاب بزرگ زمان خویش بود، ولی نظر تازه ای در تصوف نداشته است.<ref>ر.ک: همان، ص379-380</ref> | ||
در انتهای کتاب، به حالات شیخ در زمان وفات و وصایای وی به فرزندان سخن رفته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص374-375</ref> | در انتهای کتاب، به حالات شیخ در زمان وفات و وصایای وی به فرزندان سخن رفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6526/1/374 ر.ک: متن کتاب، ص374-375]</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. | فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. | ||
در پاورقیها به ذکر منابع پرداخته شده است.<ref>ر.ک: پاورقی، | در پاورقیها به ذکر منابع پرداخته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6526/1/80 ر.ک: پاورقی، ص80]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
#مقدمه و متن کتاب. | #مقدمه و متن کتاب. | ||
#[[:noormags: | #[[:noormags:|عیوضی، رشید، «مختصری در شرح حال و آثار شیخ عبدالقادر گیلانی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: دانشکده ادبیات و علوم اسلامی تبریز، شماره 107، پاییز 1352 (25 صفحه، از 361 تا 385)]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش