۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، به اهمیت نصیحت کردن اشاره گردیده و این خلق نیک، یکی از مقومات مودت و والاترین لوازم محبت، دانسته شده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>. | در مقدمه، به اهمیت نصیحت کردن اشاره گردیده و این خلق نیک، یکی از مقومات مودت و والاترین لوازم محبت، دانسته شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/6 ر.ک: مقدمه، ص6]</ref>. | ||
در فصل اول، در سه بخش، ابتدا نصیحت از لحاظ لغوی و اصطلاحی تعریف و سپس، فرق آن با تأنیب (نکوهش سخت)، مدارا، مداهنه و تقیه بیان شده و در انتها، آثار شرعی نصیحت، بیان گردیده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10-21</ref>. | در فصل اول، در سه بخش، ابتدا نصیحت از لحاظ لغوی و اصطلاحی تعریف و سپس، فرق آن با تأنیب (نکوهش سخت)، مدارا، مداهنه و تقیه بیان شده و در انتها، آثار شرعی نصیحت، بیان گردیده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/10 ر.ک: متن کتاب، ص10-21]</ref>. | ||
نصیحت در لغت، به معنای خلوص بوده، اما در اصطلاح، کلمهای جامع است که بهوسیله آن، تعابیر زیادی اراده میگردد، از جمله، اراده خیر برای شخصی که نصیحت میشود. به عقیده نویسنده، از بررسی تعاریفی که برای نصیحت بیان شده، چنین برداشت میشود که این واژه، حول مصلحت، خیر، صلاح و عنایت به منصوح معنا میشود. این کلمه، گاهی بهگونهای به کار میرود که فقط شامل معامله و عمل (بدون قول) میشود؛ مثل: | نصیحت در لغت، به معنای خلوص بوده، اما در اصطلاح، کلمهای جامع است که بهوسیله آن، تعابیر زیادی اراده میگردد، از جمله، اراده خیر برای شخصی که نصیحت میشود. به عقیده نویسنده، از بررسی تعاریفی که برای نصیحت بیان شده، چنین برداشت میشود که این واژه، حول مصلحت، خیر، صلاح و عنایت به منصوح معنا میشود. این کلمه، گاهی بهگونهای به کار میرود که فقط شامل معامله و عمل (بدون قول) میشود؛ مثل: | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
# گزینشی که صلاح قولی و فعلی در آن است؛ | # گزینشی که صلاح قولی و فعلی در آن است؛ | ||
# معرفی کردن وجه مصلحت با خالص کردن نیت از شوائب مکروه؛ | # معرفی کردن وجه مصلحت با خالص کردن نیت از شوائب مکروه؛ | ||
# اراده خیر برای غیر، بدانگونه که برای خویش اراده میگردد<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | # اراده خیر برای غیر، بدانگونه که برای خویش اراده میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>. | ||
نویسنده در بیان فرق بین نصیحت و تأنیب (نکوهش)، به این نکته اشاره نموده که نصیحت، احسان به نصیحتشونده، بهصورت رحمت، شفقت و ملاطفت از سوی ناصح است؛ بهگونهای که پزشک عالم و مشفق با مریض معامله مینماید؛ درحالیکه «تأنیب» و واژههای هممعنای آن، مستلزم اهانت و درشتی میباشد<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | نویسنده در بیان فرق بین نصیحت و تأنیب (نکوهش)، به این نکته اشاره نموده که نصیحت، احسان به نصیحتشونده، بهصورت رحمت، شفقت و ملاطفت از سوی ناصح است؛ بهگونهای که پزشک عالم و مشفق با مریض معامله مینماید؛ درحالیکه «تأنیب» و واژههای هممعنای آن، مستلزم اهانت و درشتی میباشد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/15 ر.ک: همان، ص15]</ref>. | ||
در فصل دوم، در ضمن چهار مبحث، شروط نصیحت و ناصح و کیفیت و انواع نصیحت، توضیح داده شده است. از جمله شروط نصیحت، عبارت است از: اخلاص؛ اینکه نصیحت، برای حاجتی مربوط به حفظ مقاصد شریعت از قبیل دین، جان، عقل، آبرو و مال باشد؛ بسنده نمودن به مقدار لازم و نپرداختن به عیوب دیگر<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | در فصل دوم، در ضمن چهار مبحث، شروط نصیحت و ناصح و کیفیت و انواع نصیحت، توضیح داده شده است. از جمله شروط نصیحت، عبارت است از: اخلاص؛ اینکه نصیحت، برای حاجتی مربوط به حفظ مقاصد شریعت از قبیل دین، جان، عقل، آبرو و مال باشد؛ بسنده نمودن به مقدار لازم و نپرداختن به عیوب دیگر<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>. | ||
نویسنده بر این باور است که از جمله شروط شخص ناصح، آن است که وی به برخی از علوم و آگاهیها، مسلح باشد که اهم آنها، عبارتند از: علم شریعت و علم به احوال مردم و اجتماع، مصالح، موقعیت مکانی و زمانی، علم ترجیح در صورت تعارض و تزاحم بعضی از امور با یکدیگر و..<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. | نویسنده بر این باور است که از جمله شروط شخص ناصح، آن است که وی به برخی از علوم و آگاهیها، مسلح باشد که اهم آنها، عبارتند از: علم شریعت و علم به احوال مردم و اجتماع، مصالح، موقعیت مکانی و زمانی، علم ترجیح در صورت تعارض و تزاحم بعضی از امور با یکدیگر و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref>. | ||
به اعتقاد وی، شایسته و سزاوار است که داشتن روحیه و حالت نصیحت صحیح، در جمیع احوال و حالات، همراه آدمی بوده و مردم یکدیگر را برحسب مقتضای حال و بر وجه شایسته و صحیح، نصیحت و ارشاد به خیر نمایند<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. | به اعتقاد وی، شایسته و سزاوار است که داشتن روحیه و حالت نصیحت صحیح، در جمیع احوال و حالات، همراه آدمی بوده و مردم یکدیگر را برحسب مقتضای حال و بر وجه شایسته و صحیح، نصیحت و ارشاد به خیر نمایند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/26 ر.ک: همان، ص26]</ref>. | ||
وی در این فصل، انواع نصیحت را برشمرده و به توضیح آنها، پرداخته است که عبارتند از: نصیحت برای خداوند (که مستلزم اخلاص اعتقاد در توحید و نفی شرک از خداوند و ترک الحاد در صفات است)؛ نصیحت برای قرآن (که ایمان به کلام خدا بودن آن و شبیه کلام مخلوق نبودن و حق تلاوتش را بهجا آوردن و... است)؛ نصیحت برای پیامبر(ص) (که عبارت است از تصدیق رسالت ایشان و ایمان به تمامی فرمایشات آن حضرت و اطاعت از او، در امر و نهیش)؛ نصیحت برای اهلبیت(ع) (که شامل اتباع و پیروی از ایشان در تمامی امور زندگی میشود)؛ نصیحت برای پیشوایان مسلمین (که عبارتند از حاکمین عادل، فرمانروایان و علمای دین)؛ نصیحت برای عامه مردم (که عبارت است از ارشاد آنان به مصالح دنیا و آخرت و خودداری از آزار ایشان) <ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | وی در این فصل، انواع نصیحت را برشمرده و به توضیح آنها، پرداخته است که عبارتند از: نصیحت برای خداوند (که مستلزم اخلاص اعتقاد در توحید و نفی شرک از خداوند و ترک الحاد در صفات است)؛ نصیحت برای قرآن (که ایمان به کلام خدا بودن آن و شبیه کلام مخلوق نبودن و حق تلاوتش را بهجا آوردن و... است)؛ نصیحت برای پیامبر(ص) (که عبارت است از تصدیق رسالت ایشان و ایمان به تمامی فرمایشات آن حضرت و اطاعت از او، در امر و نهیش)؛ نصیحت برای اهلبیت(ع) (که شامل اتباع و پیروی از ایشان در تمامی امور زندگی میشود)؛ نصیحت برای پیشوایان مسلمین (که عبارتند از حاکمین عادل، فرمانروایان و علمای دین)؛ نصیحت برای عامه مردم (که عبارت است از ارشاد آنان به مصالح دنیا و آخرت و خودداری از آزار ایشان) <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/30 ر.ک: همان، ص30]</ref>. | ||
در فصل سوم، در خلال چهار مبحث، نصیحت در فقه اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در مبحث اول، در سه بخش زیر، به مقوله نصیحت از منظر ادله شرعیه نگریسته شده است: | در فصل سوم، در خلال چهار مبحث، نصیحت در فقه اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در مبحث اول، در سه بخش زیر، به مقوله نصیحت از منظر ادله شرعیه نگریسته شده است: | ||
# آیات: که از جمله آنها، عبارت است از آیه 93 سوره اعراف: '''فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِينَ'''؛ «پس [شعیب] از ایشان روى برتافت و گفت: «اى قوم من، بهراستى كه پيامهاى پروردگارم را به شما رسانیدم و پندتان دادم؛ دیگر چگونه بر گروهى كه كافرند دریغ بخورم»<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | # آیات: که از جمله آنها، عبارت است از آیه 93 سوره اعراف: '''فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِينَ'''؛ «پس [شعیب] از ایشان روى برتافت و گفت: «اى قوم من، بهراستى كه پيامهاى پروردگارم را به شما رسانیدم و پندتان دادم؛ دیگر چگونه بر گروهى كه كافرند دریغ بخورم»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/37 ر.ک: همان، ص37]</ref>. | ||
# احادیث: که در چهار طایفه، تقسیمبندی میشوند: مطلق نصیحت؛ نصیحت مستشیر؛ اعانت مؤمن و حرمت خیانت مؤمن<ref>ر.ک: همان، ص42-57</ref>. | # احادیث: که در چهار طایفه، تقسیمبندی میشوند: مطلق نصیحت؛ نصیحت مستشیر؛ اعانت مؤمن و حرمت خیانت مؤمن<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/42 ر.ک: همان، ص42-57]</ref>. | ||
# سیره متشرعه: نویسنده معقتد است که سیره متدینین و علمای روحانی بر عدم التزام به نصیحت بهطور مطلق، مؤید استحباب نصیحت است.<ref>ر.ک: همان، ص59</ref>. | # سیره متشرعه: نویسنده معقتد است که سیره متدینین و علمای روحانی بر عدم التزام به نصیحت بهطور مطلق، مؤید استحباب نصیحت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/59 ر.ک: همان، ص59]</ref>. | ||
در مبحث دوم، مواردی مورد بحث قرار گرفته است که در آنها، نصیحت مستلزم امر حرامی بوده، ولذا صحیح نیست؛ از جمله، نصیحتی که به غیبت، افشای سر دیگران و یا سخنچینی منجر شود<ref>ر.ک: همان</ref>. | در مبحث دوم، مواردی مورد بحث قرار گرفته است که در آنها، نصیحت مستلزم امر حرامی بوده، ولذا صحیح نیست؛ از جمله، نصیحتی که به غیبت، افشای سر دیگران و یا سخنچینی منجر شود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/59 ر.ک: همان]</ref>. | ||
نصیحت در مذاهب اسلامی، از جمله مالکیه، شافعیه، حنفیه، حنبلیه و ظاهریه در مبحث سوم بررسی شده است.<ref>ر.ک: همان، ص90-94</ref>. | نصیحت در مذاهب اسلامی، از جمله مالکیه، شافعیه، حنفیه، حنبلیه و ظاهریه در مبحث سوم بررسی شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/90 ر.ک: همان، ص90-94]</ref>. | ||
از آنجا که نصیحت، از جمله امور مستحبی میباشد، در مبحث چهارم، این مطلب بررسی شده که آیا اخذ اجرت و عوض در قبال آن، صحیح است یا خیر<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>. | از آنجا که نصیحت، از جمله امور مستحبی میباشد، در مبحث چهارم، این مطلب بررسی شده که آیا اخذ اجرت و عوض در قبال آن، صحیح است یا خیر<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/95 ر.ک: همان، ص95]</ref>. | ||
در آخرین فصل، در هشت قسمت، نصیحت در تطبیقات فقهیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته که عبارتند از: | در آخرین فصل، در هشت قسمت، نصیحت در تطبیقات فقهیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته که عبارتند از: | ||
# نصیحت در افشا کردن اهل بدعت و کتب ضالهای که مخالف کتاب خدا، سنت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) میباشند<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>. | # نصیحت در افشا کردن اهل بدعت و کتب ضالهای که مخالف کتاب خدا، سنت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) میباشند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/98 ر.ک: همان، ص98]</ref>. | ||
# نصیحت مستشیر در بیان تفضیل بعضی از علما بر بعض دیگر. نویسنده، معتقد است که این مورد، غیبت محسوب نمیشود و در قرآن هم چنین تفضیلی آمده: '''وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَيْنَا دَاوُدَ زَبُوراً''' ﴿الإسراء: 55﴾؛ «و در حقیقت، بعضى از انبیا را بر بعضى برترى بخشیدیم و به داوود زبور دادیم». | # نصیحت مستشیر در بیان تفضیل بعضی از علما بر بعض دیگر. نویسنده، معتقد است که این مورد، غیبت محسوب نمیشود و در قرآن هم چنین تفضیلی آمده: '''وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَيْنَا دَاوُدَ زَبُوراً''' ﴿الإسراء: 55﴾؛ «و در حقیقت، بعضى از انبیا را بر بعضى برترى بخشیدیم و به داوود زبور دادیم». | ||
'''وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَاراً''' ﴿نوح: 14﴾؛ «و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است»<ref>ر.ک: همان، ص102</ref>. | '''وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَاراً''' ﴿نوح: 14﴾؛ «و حال آنكه شما را مرحله به مرحله خلق كرده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/102 ر.ک: همان، ص102]</ref>. | ||
# نصیحت در نسب: که دارای آثار شرعیه عاجل و آجلی است، مانند توارث، محرمیت، گرفتن خمس و نفقات و..<ref>ر.ک: همان، ص104</ref>. | # نصیحت در نسب: که دارای آثار شرعیه عاجل و آجلی است، مانند توارث، محرمیت، گرفتن خمس و نفقات و..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/104 ر.ک: همان، ص104]</ref>. | ||
# نصیحت در ازدواج: که هرچند به گفتن عیوب دیگری منجر میشود، اما به دلیل آگاه کردن مستشیر و جلوگیری از متضرر شدن او، مانعی ندارد<ref>ر.ک: همان، ص105</ref>. | # نصیحت در ازدواج: که هرچند به گفتن عیوب دیگری منجر میشود، اما به دلیل آگاه کردن مستشیر و جلوگیری از متضرر شدن او، مانعی ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/105 ر.ک: همان، ص105]</ref>. | ||
# نصیحت در معامله<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>. | # نصیحت در معامله<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/106 ر.ک: همان، ص106]</ref>. | ||
# نصحیت در شهود<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>. | # نصحیت در شهود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/109 ر.ک: همان، ص109]</ref>. | ||
# نصیحت کفار و مشرکین و اهل کتاب<ref>ر.ک: همان، ص112</ref>. | # نصیحت کفار و مشرکین و اهل کتاب<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/112 ر.ک: همان، ص112]</ref>. | ||
# نصحیت در ولایت<ref>ر.ک: همان، ص113</ref>. | # نصحیت در ولایت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18770/1/113 ر.ک: همان، ص113]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[[رده:قربانی-آذر96]] | [[رده:قربانی-آذر96]] | ||
[[رده:25 اسفند الی 24 فروردین(97)]] |
ویرایش