پرش به محتوا

أدب المجالسة و حمد اللسان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =39751
| کد پدیدآور =01466
| کد پدیدآور =01466
| پس از =
| پس از =
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
اسلام بیشترین توجه را به تحکیم عقیده دارد چراکه که توازن نفسی و روحی را برای شخص مسلمان حفظ می‎کند. سعادت را برای او تأمین می‎کند. همچنین به معاملات که ارتباط مسلمان را از یک‎سو با خالق و از سوی دیگر با برادرانش مشخص می‎کند اهتمام دارد <ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3</ref>‎. پیش از اسلام مجالس عمومی در مکان‎هایی همچون دارالندوه و یا برخی از بازارها و راه‎ها، مثل سوق (بازار) عکاظ برگزار می‎شد. با آمدن اسلام، پیامبر(ص) مسلمین را به مساجد توجه داد تا مجالشان را در آن برگزار کنند و از نشستن در بازارها و راه‎ها نهی کرد<ref>ر.ک: همان، ص5-4</ref>‎.
اسلام بیشترین توجه را به تحکیم عقیده دارد چراکه که توازن نفسی و روحی را برای شخص مسلمان حفظ می‎کند. سعادت را برای او تأمین می‎کند. همچنین به معاملات که ارتباط مسلمان را از یک‎سو با خالق و از سوی دیگر با برادرانش مشخص می‎کند اهتمام دارد <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/3 ر.ک: مقدمه محقق، ص3]</ref>‎. پیش از اسلام مجالس عمومی در مکان‎هایی همچون دارالندوه و یا برخی از بازارها و راه‎ها، مثل سوق (بازار) عکاظ برگزار می‎شد. با آمدن اسلام، پیامبر(ص) مسلمین را به مساجد توجه داد تا مجالشان را در آن برگزار کنند و از نشستن در بازارها و راه‎ها نهی کرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/4 ر.ک: همان، ص5-4]</ref>‎.


محقق کتاب در مقدمه‎اش به تألیفات [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] اشاره کرده است. وی در شماره 15 از کتابی مفصل با نام «بهجة المجالس و انس المجالس» یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>‎.
محقق کتاب در مقدمه‎اش به تألیفات [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] اشاره کرده است. وی در شماره 15 از کتابی مفصل با نام «بهجة المجالس و انس المجالس» یاد کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/18 ر.ک: همان، ص18]</ref>‎.


او معتقد است که کتاب حاضر گزیده فصولی از آن کتاب بزرگ است که با دقت فراوان با حذف و اضافاتی نوشته شده است. سپس ادعا می‎کند که اثر حاضر نوشته خود [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] نیست: من معتقدم که [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] کتاب مستقلی برای این ابواب ننوشته است بلکه به‎احتمال‎قوی این ابواب را برخی از شاگردانش یا بعضی از نویسندگان برگزیده‎اند. شاهد بر این ادعا نیز این است که احدی از منابعی که شرح‎حال [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] را ذکر کرده‎اند به رساله‎ای با این نام اشاره نکرده‎اند و تنها کسی که نام آن را برده مستشرق آلمانی «کارل بروکلمان» است که به وجود نسخه‎ای خطی از آن در دارالکتب المصریة اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص 22-21</ref>‎.
او معتقد است که کتاب حاضر گزیده فصولی از آن کتاب بزرگ است که با دقت فراوان با حذف و اضافاتی نوشته شده است. سپس ادعا می‎کند که اثر حاضر نوشته خود [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] نیست: من معتقدم که [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] کتاب مستقلی برای این ابواب ننوشته است بلکه به‎احتمال‎قوی این ابواب را برخی از شاگردانش یا بعضی از نویسندگان برگزیده‎اند. شاهد بر این ادعا نیز این است که احدی از منابعی که شرح‎حال [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] را ذکر کرده‎اند به رساله‎ای با این نام اشاره نکرده‎اند و تنها کسی که نام آن را برده مستشرق آلمانی «کارل بروکلمان» است که به وجود نسخه‎ای خطی از آن در دارالکتب المصریة اشاره کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/21 ر.ک: همان، ص 22-21]</ref>‎.


رساله با این‎که کوچک است اما نویسنده آن را مملو از شواهد شعری، احادیث نبوی و آیات قرآنی کرده است. 49 شاهد شعری، 32 حدیث، 133 علم از شعراء و ادبا و فقها، محدثین و لغویان در این رساله ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>‎.
رساله با این‎که کوچک است اما نویسنده آن را مملو از شواهد شعری، احادیث نبوی و آیات قرآنی کرده است. 49 شاهد شعری، 32 حدیث، 133 علم از شعراء و ادبا و فقها، محدثین و لغویان در این رساله ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>‎.


این کتاب مشتمل بر آداب مجلس، حق هم‎نشین، فضیلت بلاغت، ستایش سکوت، ذم لکنت زبان، اضافات سخن، ذم غضب و مدح عفو و چشم‎پوشی است. این‎ها موضوعات محوری است که مدار موضوع اساسی که عبارت از «جلسه و آداب آن» است می‎چرخد و از آن نشئت گرفته یا مرتبط با آن است؛ لکن نویسنده از آن محوری برای سخن پیرامون بلاغت، نحو، اعراب و ادب و عفو و غضب و صمت برگزیده است<ref>ر.ک: همان، ص 23</ref>‎.
این کتاب مشتمل بر آداب مجلس، حق هم‎نشین، فضیلت بلاغت، ستایش سکوت، ذم لکنت زبان، اضافات سخن، ذم غضب و مدح عفو و چشم‎پوشی است. این‎ها موضوعات محوری است که مدار موضوع اساسی که عبارت از «جلسه و آداب آن» است می‎چرخد و از آن نشئت گرفته یا مرتبط با آن است؛ لکن نویسنده از آن محوری برای سخن پیرامون بلاغت، نحو، اعراب و ادب و عفو و غضب و صمت برگزیده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/23 ر.ک: همان، ص 23]</ref>‎.


در منابع روایی شیعی و سنی، و بیشتر در بخش اخلاق و آداب آن‎ها، حدیثی دو کلمه‎ای با عبارت «المجالس بالأمانة» نقل‎ شده‎ است. این حدیث را کلینی (م329ق) در کتاب العشرة الکافی، فیض کاشانی (م1091ق) در ذیل آداب المجالسة الوافی، مجلسی (م1111ق) در آداب مجلس بحارالانوار، بیهقی (م458ق) در الآداب و ابن‎ عبد‎ البر (م467ق) در أدب المجالسة و حق الجلیس و... آورده‎اند. بیشتر رویکرد به این خبر -همان‎گونه که علمای پیشین فهمیده‎اند- اخلاقی است و فقیهان، تا جایی که بررسی شده، در‎ کتاب‎های‎ فقهی‎ و یا باب‎های خاص فقهی از آن بحث نکرده‎اند؛ هرچند‎ ممکن است فقیهانی به مناسبت، در بحث‎هایی به آن استناد کرده باشند. بااین‎حال، کسانی از آن‎ به‎عنوان‎ یک اصل و قاعدۀ فقهی یاد کرده‎اند. [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] در ابتدای باب مذکور که اولین باب کتاب نیز هست، در روایتی از رسول‎الله(ص) چنین می‎نویسد: «مجلس‎ها امانت‎اند، و دو کس که با هم در یک مجلس می‎نشینند، در امان خدای‎ عزیز‎ و جلیل هستند، و هرگاه از هم جدا شدند، هر یک از آن‎ دو‎ باید حرف هم‎مجلسش را پنهان نگه دارد»<ref>ر.ک: مرادی، محمد، ص7؛ متن کتاب ص 30</ref>‎.
در منابع روایی شیعی و سنی، و بیشتر در بخش اخلاق و آداب آن‎ها، حدیثی دو کلمه‎ای با عبارت «المجالس بالأمانة» نقل‎ شده‎ است. این حدیث را کلینی (م329ق) در کتاب العشرة الکافی، فیض کاشانی (م1091ق) در ذیل آداب المجالسة الوافی، مجلسی (م1111ق) در آداب مجلس بحارالانوار، بیهقی (م458ق) در الآداب و ابن‎ عبد‎ البر (م467ق) در أدب المجالسة و حق الجلیس و... آورده‎اند. بیشتر رویکرد به این خبر -همان‎گونه که علمای پیشین فهمیده‎اند- اخلاقی است و فقیهان، تا جایی که بررسی شده، در‎ کتاب‎های‎ فقهی‎ و یا باب‎های خاص فقهی از آن بحث نکرده‎اند؛ هرچند‎ ممکن است فقیهانی به مناسبت، در بحث‎هایی به آن استناد کرده باشند. بااین‎حال، کسانی از آن‎ به‎عنوان‎ یک اصل و قاعدۀ فقهی یاد کرده‎اند. [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] در ابتدای باب مذکور که اولین باب کتاب نیز هست، در روایتی از رسول‎الله(ص) چنین می‎نویسد: «مجلس‎ها امانت‎اند، و دو کس که با هم در یک مجلس می‎نشینند، در امان خدای‎ عزیز‎ و جلیل هستند، و هرگاه از هم جدا شدند، هر یک از آن‎ دو‎ باید حرف هم‎مجلسش را پنهان نگه دارد»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/55133/7 ر.ک: مرادی، محمد، ص7]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/30 متن کتاب ص 30]</ref>‎.


در باب دوم کتاب با عنوان «ستایش زبان و فضیلت بیان» روایات متعددی در آداب سخن گفتن ذکر شده است. در روایتی از رسول‎الله(ص) نقل شده است: «هرگاه خداوند خیر بنده‎ای را بخواهد او به نیکی سخن می‎گوید و در آسایش قرار می‎گیرد یا سکوت می‎کند و سلامت می‎ماند»<ref>ر.ک: همان، ص 42</ref>‎. در فقره 45 از این باب شعری از حسان بن ثابت بدین مضمون نقل شده است: زبان و شمشیر من هر دو قاطع و برنده هستند ولی زبان من به حدی می‎رسد که شمشیر نمی‎رسد<ref>ر.ک: همان، ص 44</ref>‎.
در باب دوم کتاب با عنوان «ستایش زبان و فضیلت بیان» روایات متعددی در آداب سخن گفتن ذکر شده است. در روایتی از رسول‎الله(ص) نقل شده است: «هرگاه خداوند خیر بنده‎ای را بخواهد او به نیکی سخن می‎گوید و در آسایش قرار می‎گیرد یا سکوت می‎کند و سلامت می‎ماند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/42 ر.ک: همان، ص 42]</ref>‎. در فقره 45 از این باب شعری از حسان بن ثابت بدین مضمون نقل شده است: زبان و شمشیر من هر دو قاطع و برنده هستند ولی زبان من به حدی می‎رسد که شمشیر نمی‎رسد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/44 ر.ک: همان، ص 44]</ref>‎.


باب سوم نیز با سخنی از ابوهریره آغاز شده است: خیری در پرگویی نیست<ref>ر.ک: همان، ص 51</ref>‎. یا در کلام دیگری از امام حسن(ع) چنین آمده است: بهترین سخن سخنی است که الفاظ آن کم و معنای آن زیاد باشد<ref>ر.ک: همان، ص 53</ref>‎.
باب سوم نیز با سخنی از ابوهریره آغاز شده است: خیری در پرگویی نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/51 ر.ک: همان، ص 51]</ref>‎. یا در کلام دیگری از امام حسن(ع) چنین آمده است: بهترین سخن سخنی است که الفاظ آن کم و معنای آن زیاد باشد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/53 ر.ک: همان، ص 53]</ref>‎.


عنوان یکی دیگر از ابواب کتاب «ادب» است که با کلامی از محمد بن سیرین آغاز شده است: «فرزندت را گرامی بدار و نیکو ادب کن». یا در کلام دیگری آمده است: «کسی که فرزند کوچکش را ادب کند، بینی دشمنش را به خاک مالیده است»<ref>ر.ک: همان، ص 103</ref>‎. یا در تفسیر آیه شریفه «قوا انفسکم و اهلیکم نارا» از علی بن ابی‎طالب(ع) نقل شده است: یعنی آن‎ها را ادب کن و تعلیم بده<ref>ر.ک: همان، ص 106</ref>‎. در دومین کلام از باب بعد نیز از آنحضرت چنین روایت شده است: این دل‎ها همانند تن‎ها، خسته و افسرده می‎شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آن‎ها سخنان حکمت‎آمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید<ref>ر.ک: همان، ص 107</ref>‎.
عنوان یکی دیگر از ابواب کتاب «ادب» است که با کلامی از محمد بن سیرین آغاز شده است: «فرزندت را گرامی بدار و نیکو ادب کن». یا در کلام دیگری آمده است: «کسی که فرزند کوچکش را ادب کند، بینی دشمنش را به خاک مالیده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/103 ر.ک: همان، ص 103]</ref>‎. یا در تفسیر آیه شریفه «قوا انفسکم و اهلیکم نارا» از علی بن ابی‎طالب(ع) نقل شده است: یعنی آن‎ها را ادب کن و تعلیم بده<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/106 ر.ک: همان، ص 106]</ref>‎. در دومین کلام از باب بعد نیز از آنحضرت چنین روایت شده است: این دل‎ها همانند تن‎ها، خسته و افسرده می‎شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آن‎ها سخنان حکمت‎آمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/107 ر.ک: همان، ص 107]</ref>‎.


غضب آخرین باب کتاب است که در ابتدای آن چنین آمده است: مردی از رسول خدا(ص) پرسید: یا رسول‎الله، مرا بر کاری دلالت کن که هرگاه آن را انجام دهم داخل بهشت شوم. آنحضرت فرمود: خشم نگیر<ref>ر.ک: همان، ص 119</ref>‎.
غضب آخرین باب کتاب است که در ابتدای آن چنین آمده است: مردی از رسول خدا(ص) پرسید: یا رسول‎الله، مرا بر کاری دلالت کن که هرگاه آن را انجام دهم داخل بهشت شوم. آنحضرت فرمود: خشم نگیر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/119 ر.ک: همان، ص 119]</ref>‎.


کتاب با کلامی از سلیمان نبی(ع) به پایان آمده است. در این سخن حکیمانه می‎خوانیم:  آنچه به مردم عطا شد و آنچه عطا نشد به ما عطا شد؛ آنچه به مردم تعلیم شد و آنچه تعلیم نشد به ما تعلیم شد؛ پس چیزی بهتر از عفو و عدل به هنگام رضایت و غضب ندیدیم<ref>ر.ک: متن کتاب، 120</ref>‎.
کتاب با کلامی از سلیمان نبی(ع) به پایان آمده است. در این سخن حکیمانه می‎خوانیم:  آنچه به مردم عطا شد و آنچه عطا نشد به ما عطا شد؛ آنچه به مردم تعلیم شد و آنچه تعلیم نشد به ما تعلیم شد؛ پس چیزی بهتر از عفو و عدل به هنگام رضایت و غضب ندیدیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/120 ر.ک: متن کتاب، 120]</ref>‎.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
این کتاب در دائرة‎المعارف بزرگ اسلامی با نام «رسالة فی آداب المجالسة و خوض اللسان» در ضمن آثار خطی [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] ذکر شده است<ref>ر.ک: گذشته، ناصر، ج4، ص183</ref>‎.
این کتاب در دائرة‎المعارف بزرگ اسلامی با نام «رسالة فی آداب المجالسة و خوض اللسان» در ضمن آثار خطی [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] ذکر شده است<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2279 ر.ک: گذشته، ناصر، ج4، ص183]</ref>‎.


محقق اثر کتاب را به 282 فقره تقسیم کرده است تا در فهارس فنی به راحتی به آن ارجاع دهد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص24</ref>‎. فهارس آیات، احادیث، اشعار، اعلام، اماکن و بقاع، مصادر و مراجع و موضوعات در انتهای کتاب ذکر شده است.
محقق اثر کتاب را به 282 فقره تقسیم کرده است تا در فهارس فنی به راحتی به آن ارجاع دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39751/1/24 ر.ک: مقدمه محقق، ص24]</ref>‎. فهارس آیات، احادیث، اشعار، اعلام، اماکن و بقاع، مصادر و مراجع و موضوعات در انتهای کتاب ذکر شده است.


در پاورقی‎های کتاب نیز اختلاف نسخ، ارجاعات و برخی توضیحات ذکر شده است.
در پاورقی‎های کتاب نیز اختلاف نسخ، ارجاعات و برخی توضیحات ذکر شده است.
خط ۶۶: خط ۶۶:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
# گذشته، ناصر، دائرة‎المعارف بزرگ اسلامی، ج4، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‎المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.
# [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2279 گذشته، ناصر، دائرة‎المعارف بزرگ اسلامی، ج4، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‎المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377].
#[[:noormags:1018511|مرادی، محمد، «نگاهی به حدیث المجالس بالامانة»، پایگاه مجلات تخصصی نور: علوم حدیث، بهار 1392، شماره 67، ص 3 تا 27]].
#[[:noormags:1018511|مرادی، محمد، «نگاهی به حدیث المجالس بالامانة»، پایگاه مجلات تخصصی نور: علوم حدیث، بهار 1392، شماره 67، ص 3 تا 27]].


خط ۷۲: خط ۷۲:
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند(97)]]
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:قربانی-باقی زاده]]
[[رده:سال97-25بهمن الی24اسفند]]
[[رده:سال97-25بهمن الی24اسفند]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش