۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =1 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =1 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور =') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور = 11652 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''ثلاث رسائل'''، مجموعه سه کتاب از جلالالدین محمد بن اسعد دوانی است که یک رساله از [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین سهروردی (شیخ اشراق)]]، نیز به آن ضمیمه شده است. | '''ثلاث رسائل'''، مجموعه سه کتاب از جلالالدین محمد بن اسعد دوانی است که یک رساله از [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین سهروردی (شیخ اشراق)]]، نیز به آن ضمیمه شده است. | ||
این مجموعه که به تحقیق [[تویسرکانی، سید احمد|دکتر سید احمد تویسرکانی]] | این مجموعه که به تحقیق [[تویسرکانی، سید احمد|دکتر سید احمد تویسرکانی]]رسیده است، حاوی موضوعات مختلف فلسفی، منطقی، کلامی، ریاضی، فقهی، اصولی و... میباشد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
محقق کتاب در مقدمهای که برای این مجموعه نوشته، مطالب کتابهای مذکور در آن را چنین توصیف میکند: «تفسير سورة الكافرون، تاکنون چاپ نشده و نسخههای آن نادر و کمیاب است... مؤلف، این تفسیر را به سال 905 در یکی از جزایر جرون (بندرعباس) نگاشته، چنانکه خود در آغاز به آن اشاره فرموده است، با این مضمون: مطالب این کتاب، نکات و مسائلی است متعلق به سورهای که معادل با یکچهارم از قرآن است. برخی از این نکات، از مطالبی هستند که آنها را از تفاسیری که میان علمای زمانه متداول بوده، استخراج کردهام و برخی دیگر از استنتاجات فکری خودم میباشد و تاکنون شایع نبوده است. آن را در یکی از جزایر جرون - که خداوند آن را و بقیه سرزمینهای مسلمانان را از آفات دوران مصون بدارد - در ماههای سال 905 نگاشتهام<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص7</ref>. | محقق کتاب در مقدمهای که برای این مجموعه نوشته، مطالب کتابهای مذکور در آن را چنین توصیف میکند: «تفسير سورة الكافرون، تاکنون چاپ نشده و نسخههای آن نادر و کمیاب است... مؤلف، این تفسیر را به سال 905 در یکی از جزایر جرون (بندرعباس) نگاشته، چنانکه خود در آغاز به آن اشاره فرموده است، با این مضمون: مطالب این کتاب، نکات و مسائلی است متعلق به سورهای که معادل با یکچهارم از قرآن است. برخی از این نکات، از مطالبی هستند که آنها را از تفاسیری که میان علمای زمانه متداول بوده، استخراج کردهام و برخی دیگر از استنتاجات فکری خودم میباشد و تاکنون شایع نبوده است. آن را در یکی از جزایر جرون - که خداوند آن را و بقیه سرزمینهای مسلمانان را از آفات دوران مصون بدارد - در ماههای سال 905 نگاشتهام<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/7 ر.ک: مقدمه محقق، ص7]</ref>. | ||
دومین کتاب این مجموعه، در شرح کتاب «هياكل النور» [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نوشته شده است. محقق دوانی، در یازدهم ماه شوال 872 از نگارش این رساله فراغت یافته و آن را به سلطان محمود کجراتی، ملقب به خواجه جهان تقدیم داشته است. | دومین کتاب این مجموعه، در شرح کتاب «هياكل النور» [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] نوشته شده است. محقق دوانی، در یازدهم ماه شوال 872 از نگارش این رساله فراغت یافته و آن را به سلطان محمود کجراتی، ملقب به خواجه جهان تقدیم داشته است. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
# هیکل پنجم، در بیان حدوث و قدم و رابطه بین جهان و خداوند. | # هیکل پنجم، در بیان حدوث و قدم و رابطه بین جهان و خداوند. | ||
# هیکل ششم، در بیان بقای نفس پس از فساد بدن و احوال آن. | # هیکل ششم، در بیان بقای نفس پس از فساد بدن و احوال آن. | ||
# هیکل هفتم، در بیان اتصال و پیوند نفس ناطقه انسانی پس از مفارقت بدن به عالم ملکوت<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>. | # هیکل هفتم، در بیان اتصال و پیوند نفس ناطقه انسانی پس از مفارقت بدن به عالم ملکوت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/8 ر.ک: همان، ص8]</ref>. | ||
هیکل - به فتح اول و سوم و سکون دوم - اصل لغت عبری است به کسر اول، به معنای «قصر»، «معبد». یهود این کلمه را به معنای «خانه خدا» استعمال میکردند که سلیمان آن را بنا کرده بود و در عربی به معنای «ستبر و درشت از هر چیزی» و «اسب ستبر و بلند» و «گیاه برآمده و بالیده» و «کالبد و پیکر» و «بنای رفیع و بلند» و «ساختمانی بلند و عظیم که درون آن به طلا و جواهرات مزین و آراسته باشد و در آن عبادت خدایان کنند و یا در آن بت نهند» و «خانه ترسایان که در آن صورت مریم(ع) باشد» و یا «کلیسای ایشان» بهکار رفته است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | هیکل - به فتح اول و سوم و سکون دوم - اصل لغت عبری است به کسر اول، به معنای «قصر»، «معبد». یهود این کلمه را به معنای «خانه خدا» استعمال میکردند که سلیمان آن را بنا کرده بود و در عربی به معنای «ستبر و درشت از هر چیزی» و «اسب ستبر و بلند» و «گیاه برآمده و بالیده» و «کالبد و پیکر» و «بنای رفیع و بلند» و «ساختمانی بلند و عظیم که درون آن به طلا و جواهرات مزین و آراسته باشد و در آن عبادت خدایان کنند و یا در آن بت نهند» و «خانه ترسایان که در آن صورت مریم(ع) باشد» و یا «کلیسای ایشان» بهکار رفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/8 ر.ک: همان]</ref>. | ||
علامه دوانی در شرح هیاکل میفرماید: هیکل، در اصل به معنای «صورت» است و حکمای باستان بر این عقیده بودند که ستارگان ظل و نمودی هستند از انوار مجرده و برای هریک از سیارات سبعه، متناسب با حالات و خصوصیات آن از فلزی مناسب با آن سیاره صورتی بساختند و آن را در ساختمانی که به طالع خاص و هیئتی خاص بنا شده بود، بنهادند و در مواقع و زمان خاص آن کوکب، آهنگ آن میکردند و روشنی میافروختند و قربانی میکردند و این بناها را «هياكل النور» مینامیدند و آن را محترم و بزرگ میداشتند... رساله «هياكل النور» به عربی است و مصنّف خود آن را به فارسی ترجمه کرده..<ref>ر.ک: همان، ص8-9</ref>. | علامه دوانی در شرح هیاکل میفرماید: هیکل، در اصل به معنای «صورت» است و حکمای باستان بر این عقیده بودند که ستارگان ظل و نمودی هستند از انوار مجرده و برای هریک از سیارات سبعه، متناسب با حالات و خصوصیات آن از فلزی مناسب با آن سیاره صورتی بساختند و آن را در ساختمانی که به طالع خاص و هیئتی خاص بنا شده بود، بنهادند و در مواقع و زمان خاص آن کوکب، آهنگ آن میکردند و روشنی میافروختند و قربانی میکردند و این بناها را «هياكل النور» مینامیدند و آن را محترم و بزرگ میداشتند... رساله «هياكل النور» به عربی است و مصنّف خود آن را به فارسی ترجمه کرده..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/8 ر.ک: همان، ص8-9]</ref>. | ||
سومین کتاب، عبارت است از «رسالة أنموذج العلوم». کلمه «أنموذج»، معرب فارسی نمونه است. شاید رساله عشریه و رسالة العشرة الجلالية نیز که در بعضی از تذکرهها آمده، همه عنوانی باشد برای این رساله. این رساله را مؤلف به نام سلطان محمود کجراتی (از نوادگان تیمور) معنون ساخته است.<ref>ر.ک: همان، ص11-12</ref>. | سومین کتاب، عبارت است از «رسالة أنموذج العلوم». کلمه «أنموذج»، معرب فارسی نمونه است. شاید رساله عشریه و رسالة العشرة الجلالية نیز که در بعضی از تذکرهها آمده، همه عنوانی باشد برای این رساله. این رساله را مؤلف به نام سلطان محمود کجراتی (از نوادگان تیمور) معنون ساخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/11 ر.ک: همان، ص11-12]</ref>. | ||
در این رساله، مطالبی در علوم مختلف، در ذیل مسائلی با این عناوین مطرح گردیده: | در این رساله، مطالبی در علوم مختلف، در ذیل مسائلی با این عناوین مطرح گردیده: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
# مسئلهای در منطق؛ | # مسئلهای در منطق؛ | ||
# مسئلهای در ریاضی. | # مسئلهای در ریاضی. | ||
نویسنده در مقدمه کتاب مزبور، از اساتید و مشایخ خود در علوم مختلف، چون ادبیات و تفسیر و حدیث و فقه و اصول و فلسفه بهتفصیل یاد میفرماید<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | نویسنده در مقدمه کتاب مزبور، از اساتید و مشایخ خود در علوم مختلف، چون ادبیات و تفسیر و حدیث و فقه و اصول و فلسفه بهتفصیل یاد میفرماید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
در مقابله و تصحیح تفسیر سوره کافرون، از دو نسخه استفاده شده: | در مقابله و تصحیح تفسیر سوره کافرون، از دو نسخه استفاده شده: | ||
# نسخه متعلق به دانشگاه تهران ضمن مجموعهای به شماره 1021 که در فهرست جلد 1/ 56 معرفی شده و در کتاب از آن با حرف «د» یاد میشود؛ | # نسخه متعلق به دانشگاه تهران ضمن مجموعهای به شماره 1021 که در فهرست جلد 1/ 56 معرفی شده و در کتاب از آن با حرف «د» یاد میشود؛ | ||
# نسخه متعلق به کتابخانه مجلسف از مجموعه شماره 1805 به خط نسخ و به قطع رحلی که از آن با نشانه «م» یاد میشود که البته هر دو نسخه دارای اغلاط و تحریفات زیادی است.<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>. | # نسخه متعلق به کتابخانه مجلسف از مجموعه شماره 1805 به خط نسخ و به قطع رحلی که از آن با نشانه «م» یاد میشود که البته هر دو نسخه دارای اغلاط و تحریفات زیادی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/7 ر.ک: همان، ص7-8]</ref>. | ||
کتاب «شواكل الحور»، به سال 1373ق، در مدارس هند به همت دکتر محمد عبدالحق با مقدمهای در شرح حال شیخ اشراق و محقق دوانی به طبع رسیده که از آن در تصحیح استفاده شده و با حرف «ط» از آن یاد میگردد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | کتاب «شواكل الحور»، به سال 1373ق، در مدارس هند به همت دکتر محمد عبدالحق با مقدمهای در شرح حال شیخ اشراق و محقق دوانی به طبع رسیده که از آن در تصحیح استفاده شده و با حرف «ط» از آن یاد میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>. | ||
در «مجالس المؤمنين» آمده که امیر غیاثالدین منصور شیرازی، ردی بر «أنموذج العلوم» نوشته است.<ref>همان، ص12</ref>. | در «مجالس المؤمنين» آمده که امیر غیاثالدین منصور شیرازی، ردی بر «أنموذج العلوم» نوشته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/11652/1/12 همان، ص12]</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[[رده:قربانی-بهمن96]] | [[رده:قربانی-بهمن96]] | ||
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند(97)]] |
ویرایش