پرش به محتوا

الهداية إلی بلوغ النهاية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


| مکان نشر =امارات - شارجه  
| مکان نشر =امارات - شارجه  
| سال نشر =مجلد1: 2008م , 1429ق,
| سال نشر =مجلد1- الی مجلد 13: 2008م , 1429ق,
 
مجلد2: 2008م , 1429ق,
 
مجلد3: 2008م , 1429ق,
 
مجلد4: 2008م , 1429ق,
 
مجلد5: 2008م , 1429ق,
 
مجلد6: 2008م , 1429ق,
 
مجلد7: 2008م , 1429ق,
 
مجلد8: 2008م , 1429ق,
 
مجلد9: 2008م , 1429ق,
 
مجلد10: 2008م , 1429ق,
 
مجلد11: 2008م , 1429ق,
 
مجلد12: 2008م , 1429ق,
 
مجلد13: 2008م , 1429ق,


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13968AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE13968AUTOMATIONCODE
خط ۴۴: خط ۲۰:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =13
| تعداد جلد =13
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =20439
| کد پدیدآور =03551
| کد پدیدآور =03551
| پس از =
| پس از =
خط ۵۷: خط ۳۳:
نویسنده، بسیار از «الاستغناء» ادفوی استفاده کرده است؛ هرچند عمده استفاده از این کتاب برای اختیار غرائب و نوادر بوده است (او شاگرد ادفوی هم بوده و ازاین‎رو می‎توان گفت برخی موارد را مستقیما هم از استادش گرفته است).
نویسنده، بسیار از «الاستغناء» ادفوی استفاده کرده است؛ هرچند عمده استفاده از این کتاب برای اختیار غرائب و نوادر بوده است (او شاگرد ادفوی هم بوده و ازاین‎رو می‎توان گفت برخی موارد را مستقیما هم از استادش گرفته است).


همچنین از «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان]]» طبری به‎صورت مباشر نقل کرده است؛ البته اسانید را حذف کرده و صرفا قول منسوب به صحابی و تابعی و غیره را ذکر کرده است؛ به‎علاوه در کلام طبری دخل و تصرف مختصری کرده است. ازآنجاکه تفسیر طبری از بارزترین مصادر [[مکی بن حموش|مکی]] است، وی در مرویات و اخبار و اقوال نیز از آن بهره برده است. از دیگر منابع کتاب می‎توان تفسیر ابن عباس را ذکر کرد؛ به‎نحوی که تفسیر هیچ آیه‎ای، خالی از قول ابن عباس نیست. همچنین نویسنده از تفسیر ماوردی نیز در نگارش این اثر بهره برده است. در واقع استفاده [[مکی بن حموش|مکی]] از موارد سابق را می‎توان از منابع خاص این کتاب برشمرد. وی همچنین از کتاب‎های تفسیر عمومی نیز بهره برده که می‎توان آنها را مصادر ثانویه این اثر بشمار آورد. از جمله مصادر عامه این اثر، تفسیرهای ابن سلام، فراء، ابو‎عبیده، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|زجاج]]، نحّاس و همچنین کتاب‎های لغت و معاجم و نحو است<ref>ر.ک: ج1، الدراسة (معرفی کتاب)، ص28-30</ref>.
همچنین از «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان]]» طبری به‎صورت مباشر نقل کرده است؛ البته اسانید را حذف کرده و صرفا قول منسوب به صحابی و تابعی و غیره را ذکر کرده است؛ به‎علاوه در کلام طبری دخل و تصرف مختصری کرده است. ازآنجاکه تفسیر طبری از بارزترین مصادر [[مکی بن حموش|مکی]] است، وی در مرویات و اخبار و اقوال نیز از آن بهره برده است. از دیگر منابع کتاب می‎توان تفسیر ابن عباس را ذکر کرد؛ به‎نحوی که تفسیر هیچ آیه‎ای، خالی از قول ابن عباس نیست. همچنین نویسنده از تفسیر ماوردی نیز در نگارش این اثر بهره برده است. در واقع استفاده [[مکی بن حموش|مکی]] از موارد سابق را می‎توان از منابع خاص این کتاب برشمرد. وی همچنین از کتاب‎های تفسیر عمومی نیز بهره برده که می‎توان آنها را مصادر ثانویه این اثر بشمار آورد. از جمله مصادر عامه این اثر، تفسیرهای ابن سلام، فراء، ابو‎عبیده، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[زجاجی، عبدالرحمان بن اسحاق|زجاج]]، نحّاس و همچنین کتاب‎های لغت و معاجم و نحو است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/28 ر.ک: ج1، الدراسة (معرفی کتاب)، ص28-30]</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۷۲: خط ۴۸:
# مصطفی ریاح: ص‎ تا جاثیه؛
# مصطفی ریاح: ص‎ تا جاثیه؛
# مصطفی صمدی: احقاف تا صف؛
# مصطفی صمدی: احقاف تا صف؛
# فوضیل مصطفی: جمعه تا ناس<ref>ر.ک: همان، ص56-57</ref>.
# فوضیل مصطفی: جمعه تا ناس<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/56 ر.ک: همان، ص56-57]</ref>.


مؤلف، در تفسیر، هر سوره را به چند مقطع و سپس به آیات تقسیم می‎کند و پس از آن با اعتماد به خود قرآن و به شیوه تفسیر قرآن به قرآن، به بیان معنای عام آیه و بخشی از معنای آن می‎پردازد. سپس به سراغ روایات وارده از سنت و اقوال صحابه و تابعین می‎رود. وی پس از عرض اخبار و اقوال، آنچه را ترجیح می‎دهد بدون نقد و تمحیص، بیان می‎دارد. او در مواردی که از ادفوی و طبری نقل می‎کند هم نقد و بررسی‎ای ندارد. مکی، در بیان مطالب تفسیرش غالبا بر اقوال جمهور مفسرین تکیه می‎کند و بر آن تعلیقه می‎زند. او همچنین بر نسبت دادن آرای همه مفسران، نحویون، علمای لغت و قرائات و... به صاحبانشان اصراری ندارد. البته وی معمولا آرای نحویون را توجیه کرده و با ذکر ادله نحوی میان نظریاتشان ترجیح برقرار می‎کند. وی در تفسیرش گاهی بر نظر و قیاس تکیه می‎کند؛ مثلا در تفسیر آیه شریفه '''يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيكمْ أَنفُسَكمْ''' (مائده : 105)، می‎گوید: بر انسان (در نظر و قیاس) واجب است که امر به خیر کند، همان گونه که نفسش را بر خیر وامی‎دارد و نهی از شر کند دقیقا به همان نحوی که خودش را از شر نهی می‎نماید و هر چیزی که انجام آن بر تو واجب باشد امر به آن و نهی از خلافش بر تو واجب است...
مؤلف، در تفسیر، هر سوره را به چند مقطع و سپس به آیات تقسیم می‎کند و پس از آن با اعتماد به خود قرآن و به شیوه تفسیر قرآن به قرآن، به بیان معنای عام آیه و بخشی از معنای آن می‎پردازد. سپس به سراغ روایات وارده از سنت و اقوال صحابه و تابعین می‎رود. وی پس از عرض اخبار و اقوال، آنچه را ترجیح می‎دهد بدون نقد و تمحیص، بیان می‎دارد. او در مواردی که از ادفوی و طبری نقل می‎کند هم نقد و بررسی‎ای ندارد. مکی، در بیان مطالب تفسیرش غالبا بر اقوال جمهور مفسرین تکیه می‎کند و بر آن تعلیقه می‎زند. او همچنین بر نسبت دادن آرای همه مفسران، نحویون، علمای لغت و قرائات و... به صاحبانشان اصراری ندارد. البته وی معمولا آرای نحویون را توجیه کرده و با ذکر ادله نحوی میان نظریاتشان ترجیح برقرار می‎کند. وی در تفسیرش گاهی بر نظر و قیاس تکیه می‎کند؛ مثلا در تفسیر آیه شریفه '''يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيكمْ أَنفُسَكمْ''' (مائده : 105)، می‎گوید: بر انسان (در نظر و قیاس) واجب است که امر به خیر کند، همان گونه که نفسش را بر خیر وامی‎دارد و نهی از شر کند دقیقا به همان نحوی که خودش را از شر نهی می‎نماید و هر چیزی که انجام آن بر تو واجب باشد امر به آن و نهی از خلافش بر تو واجب است...


از ویژگی‎های شیوه او، عدم اطناب و تفصیل است. او در مواردی که مطلب نیاز به تفصیل دارد، به کتاب‎های دیگرش ارجاع می‎دهد. وی در مقدمه هم بر رعایت ایجاز و اختصار غیر مخل در نگارش این کتاب تأکید کرده است و اساسا از همین جهت است که در ذکر روایات و اقوال، سندها را حذف می‎کند. [[مکی بن حموش]]، مواد مطالبش را به‎ترتیب منظمی بیان کرده است. او اقوال را نقل کرده و برخی را بر برخی دیگر مقدم می‎دارد و برای برخی دلیل می‎آورد و در مواردی که شخص را از مخالفان یا گمراهان می‎پندارد از استدلال به رأی او پرهیز کرده و آن قول را مهمل باقی می‎گذارد<ref>ر.ک: همان، ص51-52</ref>.
از ویژگی‎های شیوه او، عدم اطناب و تفصیل است. او در مواردی که مطلب نیاز به تفصیل دارد، به کتاب‎های دیگرش ارجاع می‎دهد. وی در مقدمه هم بر رعایت ایجاز و اختصار غیر مخل در نگارش این کتاب تأکید کرده است و اساسا از همین جهت است که در ذکر روایات و اقوال، سندها را حذف می‎کند. [[مکی بن حموش]]، مواد مطالبش را به‎ترتیب منظمی بیان کرده است. او اقوال را نقل کرده و برخی را بر برخی دیگر مقدم می‎دارد و برای برخی دلیل می‎آورد و در مواردی که شخص را از مخالفان یا گمراهان می‎پندارد از استدلال به رأی او پرهیز کرده و آن قول را مهمل باقی می‎گذارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/51 ر.ک: همان، ص51-52]</ref>.


درباره روش تفسیری وی در مقدمه کتاب، چنین گفته شده: «روش [[مکی بن حموش|مکی]] در تفسیر کتاب خدا بر مأثور از قرآن و حدیث و اقوال صحابه بنا شده است. البته این شیوه همان روش معمول نزد اکثر مفسران مانند طبری و استادش ادفوی بوده است، ولی مکی میان مأثور از قرآن و تفسیر به رأی در ذکر احکام فقهی و مسائل لغوی و نحوی جمع کرده است. او به آیه یا مجموعه‎ای از آیات پرداخته و مسائل نحوی و قرائات متعلق به آن را بیان کرده است. وی اسباب نزول و ناسخ و منسوخ و مکی و مدنی آیات را نقل کرده و سپس آرای علما را بیان کرده و در برخی مناقشه کرده و در نهایت آنچه را مناسب می‎دانسته بدون هیچ استطراد یا تفصیلی، ترجیح داده و موارد مفصل را به کتاب‎های دیگرش ارجاع داده است. شیوه او در بیان تفسیر بر بیان مکی و مدنی به‎ایجاز و سپس تقسیم سوره به اجزا و مقاطع و پس از آن تقسیم اجزا به آیات یا جزئی از آیه استوار شده است. او در بیان اقوال صحابه و تابعین از روایات طبری بهره برده است و این امر را پس از ذکر معنی کلی آیه و مأثور از قرآن و سنت درباره آیه، ذکر کرده است. همان طور که ذکر شد، او سندهای احادیث را به جهت رعایت اختصار ذکر نکرده و احادیث نبوی را به صیغه‎های مختلف: روي... و يروی... و في الحديث... و عن النبي(ص)... و قال(ص)... ذکر می‎نماید. عدم نظر دقیق او در سنت باعث شده که او روایات صحیح و ضعیف و موضوع را نقل کند. او همچنین روایات و آثار دیگر را نقد نکرده و به خاطر سندشان آنها را رد نمی‎کند. وی همچنین به اینکه آراء را به صاحبانشان نسبت دهد، پایبند نیست»<ref>ر.ک: همان، ص33-34</ref>.
درباره روش تفسیری وی در مقدمه کتاب، چنین گفته شده: «روش [[مکی بن حموش|مکی]] در تفسیر کتاب خدا بر مأثور از قرآن و حدیث و اقوال صحابه بنا شده است. البته این شیوه همان روش معمول نزد اکثر مفسران مانند طبری و استادش ادفوی بوده است، ولی مکی میان مأثور از قرآن و تفسیر به رأی در ذکر احکام فقهی و مسائل لغوی و نحوی جمع کرده است. او به آیه یا مجموعه‎ای از آیات پرداخته و مسائل نحوی و قرائات متعلق به آن را بیان کرده است. وی اسباب نزول و ناسخ و منسوخ و مکی و مدنی آیات را نقل کرده و سپس آرای علما را بیان کرده و در برخی مناقشه کرده و در نهایت آنچه را مناسب می‎دانسته بدون هیچ استطراد یا تفصیلی، ترجیح داده و موارد مفصل را به کتاب‎های دیگرش ارجاع داده است. شیوه او در بیان تفسیر بر بیان مکی و مدنی به‎ایجاز و سپس تقسیم سوره به اجزا و مقاطع و پس از آن تقسیم اجزا به آیات یا جزئی از آیه استوار شده است. او در بیان اقوال صحابه و تابعین از روایات طبری بهره برده است و این امر را پس از ذکر معنی کلی آیه و مأثور از قرآن و سنت درباره آیه، ذکر کرده است. همان طور که ذکر شد، او سندهای احادیث را به جهت رعایت اختصار ذکر نکرده و احادیث نبوی را به صیغه‎های مختلف: روي... و يروی... و في الحديث... و عن النبي(ص)... و قال(ص)... ذکر می‎نماید. عدم نظر دقیق او در سنت باعث شده که او روایات صحیح و ضعیف و موضوع را نقل کند. او همچنین روایات و آثار دیگر را نقد نکرده و به خاطر سندشان آنها را رد نمی‎کند. وی همچنین به اینکه آراء را به صاحبانشان نسبت دهد، پایبند نیست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/33 ر.ک: همان، ص33-34]</ref>.


ستون‎های اصلی شیوه تفسیری او را می‎توان به شکل زیر ترسیم کرد:
ستون‎های اصلی شیوه تفسیری او را می‎توان به شکل زیر ترسیم کرد:
خط ۹۰: خط ۶۶:
چهارم: بیان احکام فقهی؛
چهارم: بیان احکام فقهی؛


پنجم: استعانت از علوم قرآنی<ref>ر.ک: همان، ص34-50</ref>.
پنجم: استعانت از علوم قرآنی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/34 ر.ک: همان، ص34-50]</ref>.


درباره اهمیت این تفسیر می‎توان گفت: الهداية... به‎خاطر ارزش علمی‎اش از اجل کتاب‎ها و مهم‎ترین آنها در تفسیر است، به ویژه نزد اندلسیان. ابن‎ حزم، آن را از اجلّ مصنفات شمرده و قاضی عیاض، یاقوی حموی و دباغ نیز آن را از شریف‎ترین مشهورترین تألیفات [[مکی بن حموش|مکی]] دانسته‎اند. ابن خلکان آن را از تصانیف نافعه خوانده است<ref>ر.ک: همان، ص50-51</ref>.
درباره اهمیت این تفسیر می‎توان گفت: الهداية... به‎خاطر ارزش علمی‎اش از اجل کتاب‎ها و مهم‎ترین آنها در تفسیر است، به ویژه نزد اندلسیان. ابن‎ حزم، آن را از اجلّ مصنفات شمرده و قاضی عیاض، یاقوی حموی و دباغ نیز آن را از شریف‎ترین مشهورترین تألیفات [[مکی بن حموش|مکی]] دانسته‎اند. ابن خلکان آن را از تصانیف نافعه خوانده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/50 ر.ک: همان، ص50-51]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
درباره صحت انتساب این تفسیر به [[مکی بن حموش|مکی]] ادله‎ای هست، از جمله: اجماع مصادری که ترجمه‎ای از این مصنف دارند بر نسبت الهدایه... به مکی، ارجاع [[مکی بن حموش|مکی]] در این تفسیر به دیگر کتاب‎هایش و بالعکس، نقل کتاب‎های تفسیری متأخر از این کتاب، تطابق قلم و شیوه نگارش این اثر با دیگر آثار [[مکی بن حموش|مکی]]<ref>ر.ک: همان، ص25-26</ref>.
درباره صحت انتساب این تفسیر به [[مکی بن حموش|مکی]] ادله‎ای هست، از جمله: اجماع مصادری که ترجمه‎ای از این مصنف دارند بر نسبت الهدایه... به مکی، ارجاع [[مکی بن حموش|مکی]] در این تفسیر به دیگر کتاب‎هایش و بالعکس، نقل کتاب‎های تفسیری متأخر از این کتاب، تطابق قلم و شیوه نگارش این اثر با دیگر آثار [[مکی بن حموش|مکی]]<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/25 ر.ک: همان، ص25-26]</ref>.


صفحات 65 تا 68 کتاب، حاوی تصاویری از نسخه‎های خطی کتاب است. محققین، اصل نسخه‎های خطی کتاب را دیده‎اند، یکی را مبنا قرار داده و بر اساس قواعد ویرایشی جدید به اصلاح آن پرداخته‎اند. همچنین به مقابله این نسخه با نسخه‎های دیگر پرداخته‎اند و موارد خطا یا تصحیف یا تحریف را با توجه به این امر تصحیح کرده‎اند. ضبط نصوص قرآنی این کتاب با حرکات به روایت ورش و شماره‎گذاری آنها برحسب ترقیم مورد اعتماد و قرار دادن آن میان پرانتز بوده است. تخریج قرائات قرآنی، احادیث نبوی، احکام فقهی و اقوال فقها، شواهد شعری و امثال و نسبت آنها به صاحبانشان، اقوال نحوی و صرفی و لغوی، تعریف اعلام، شرح الفاظ غریب و فهرست‎بندی از کارهای محققان است<ref>ر.ک: همان، ص57-58</ref>.
صفحات 65 تا 68 کتاب، حاوی تصاویری از نسخه‎های خطی کتاب است. محققین، اصل نسخه‎های خطی کتاب را دیده‎اند، یکی را مبنا قرار داده و بر اساس قواعد ویرایشی جدید به اصلاح آن پرداخته‎اند. همچنین به مقابله این نسخه با نسخه‎های دیگر پرداخته‎اند و موارد خطا یا تصحیف یا تحریف را با توجه به این امر تصحیح کرده‎اند. ضبط نصوص قرآنی این کتاب با حرکات به روایت ورش و شماره‎گذاری آنها برحسب ترقیم مورد اعتماد و قرار دادن آن میان پرانتز بوده است. تخریج قرائات قرآنی، احادیث نبوی، احکام فقهی و اقوال فقها، شواهد شعری و امثال و نسبت آنها به صاحبانشان، اقوال نحوی و صرفی و لغوی، تعریف اعلام، شرح الفاظ غریب و فهرست‎بندی از کارهای محققان است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20439/2/57 ر.ک: همان، ص57-58]</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۰۹: خط ۸۵:
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:تفسیر]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:متون تفاسیر]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:قرن 5 - 6 متون تفاسیر]]
[[رده:قربانی-باقی زاده]]
 
[[رده:25 دی الی 24 بهمن(97)]]
 
[[رده:سال97-25بهمن الی24اسفند]]
[[رده:سال97-25بهمن الی24اسفند]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش