۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' هایی ' به 'هایی ') |
جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
'''دانش آموز سرشار از انرژی است و اندیشه رسیدن به آرمانها و اهداف بلند را در خود می پروراند چرا که او با رهنمودها در اندیشه فرداهای بهتر است. او برای رسیدن به فرداهای بهتر دست به فعالیت و تلاش بیشتر می زند. در این میان و در میان این همه امیدواریها، آرزو هست ولی هر آرزویی امید نیست. او در سالهای پیش رو با نگاهی روشن برای رسیدن به آرزوهای خود تندتر گام بر می دارد. بنابراین در سایه ژرف اندیشی آموزگاران و رهنمودهای آنان دانش آموز تلاش خود را برای رسیدن به آرزوهایش بیشتر میکند.''' | '''دانش آموز سرشار از انرژی است و اندیشه رسیدن به آرمانها و اهداف بلند را در خود می پروراند چرا که او با رهنمودها در اندیشه فرداهای بهتر است. او برای رسیدن به فرداهای بهتر دست به فعالیت و تلاش بیشتر می زند. در این میان و در میان این همه امیدواریها، آرزو هست ولی هر آرزویی امید نیست. او در سالهای پیش رو با نگاهی روشن برای رسیدن به آرزوهای خود تندتر گام بر می دارد. بنابراین در سایه ژرف اندیشی آموزگاران و رهنمودهای آنان دانش آموز تلاش خود را برای رسیدن به آرزوهایش بیشتر میکند.''' | ||
'''کودکان از آغاز زندگی جستجو گر و کنجکاو هستند، اما رهنمودهای پیرامونی بویژه از سوی پدران و آموزگاران این انگیزه را در آنها بیشتر میکند. آموزش کارپیچیدهای است و نمیشود بدون ژرفاندیشی به کودکان فشار آورد و یا چیزی را به آنها ناخواسته تحمیل نمود. می بایست در سایهی یکرنگی و دوست بودن با کودکان آنچه را از دیدگاه آموزشی و روانشناختی با | '''کودکان از آغاز زندگی جستجو گر و کنجکاو هستند، اما رهنمودهای پیرامونی بویژه از سوی پدران و آموزگاران این انگیزه را در آنها بیشتر میکند. آموزش کارپیچیدهای است و نمیشود بدون ژرفاندیشی به کودکان فشار آورد و یا چیزی را به آنها ناخواسته تحمیل نمود. می بایست در سایهی یکرنگی و دوست بودن با کودکان آنچه را از دیدگاه آموزشی و روانشناختی با پژوهشهای ژرف مفید گزارش شدهاند به آنها یاد داد و آموزش آنها را به پیش برد. باید انگیزه یادگیری و تلاش را در دانش آموزان زنده کرد تا او خود، خواهان فراگیری شود و برای آنها تلاش نماید.''' | ||
'''درس معلم ار بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را.''' | '''درس معلم ار بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را.''' | ||
== پیشگفتار == | == پیشگفتار == | ||
'''بهترین آرزوهای من، نام دومین کتابی است که با همیاری دانش آموزان دبستان پسرانه "سما" بندرعباس نوشته شده است. این کتاب در پی به رشته نگارش درآمدن چندین جلد کتابی است که در زمینههای هنری، پیش از این چاپخش شدهاند. ثبت خاطرات و آرزوها کار هنرمندانه ای است که هر کدام از ما آنها را در درازنای | '''بهترین آرزوهای من، نام دومین کتابی است که با همیاری دانش آموزان دبستان پسرانه "سما" بندرعباس نوشته شده است. این کتاب در پی به رشته نگارش درآمدن چندین جلد کتابی است که در زمینههای هنری، پیش از این چاپخش شدهاند. ثبت خاطرات و آرزوها کار هنرمندانه ای است که هر کدام از ما آنها را در درازنای سالهای تحصیلی به خاطر داریم. گذار عمر مملو از خاطراتی است که هیچگاه با یادآوری آنها از شیرینی آنها کاسته نمی شود. اگر همه گاهههای روزگار دانش آموزی و دانشجوئی به سختی و گاه با رنج گذشته باشند اما در روزگاران پس از آن یادآوری اش شیرین است بویژه آن که وقتی دانش آموز و یا دانشجوی پسر یا دختر، پا به روزگاری می گذارند که پس از ازدواج دارای فرزند شده و فرزندان راهی دبستان، دبیرستان و دانشگاه می شوند. خاطرات با روایت همیشگی و به گونه سینه به سینه هنگامی که نقل می شوند دستخوش دگرگونی شده و یا از یاد می روند. اما اگر به گونه یک کتاب به چاپ برسد همیشه بدون کم و کاست پابرجا می ماند. از این رو نگارنده بر این باور است که ثبت آنها در یک کتاب نه تنها برای خود ما مفید است بلکه فرزندان ما نیز از تجربه پشت سر نهاده، درس می گیرند.''' | ||
''' کتاب به گونه عکس می تواند خاطرات گذشته را زنده کند و آیینه ای برای یادآوری آن باشد، اما یک کتاب و نوشتههای برجا مانده می توانند بیشتر از یک عکس بازتاب دهنده ای پژوهشگرانه از دیروز گمگشته هر یک از ما شود. از این رو نوشتن و ثبت و تلاش در جمع آوری خاطرات می تواند روشنگر واکاوی دالان گذشته شده و چراغی برای بزرگراه آینده باشد. همه ما می دانیم که پدران ما با نم دل آرزوهای بسیاری برای رشد و هدایت ما در سر می پرورانند و می خواهند ما را به قله پیروزی برسانند. همان قلههائی که گاه در اندیشه خود برای پیشرفت و پشت سر گزاردن مدارج عالی تحصیلی ما داشتهاند. دکتر شدن، مهندس شدن، خلبان شدن و آموزگار شدن هر یک از ما، کم و بیش ریشه در آرزوهای گمگشته پدران ما دارند. در روزگار کنونی و در چمبره پر شتاب تکنولوژی و الکترونیک رشتهها و کارهائی سر برون آوردهاند که اگر بخواهیم از آنها نام ببریم مثنوی هزاران کتاب و کوله بارهائی کاغذ است.''' | ''' کتاب به گونه عکس می تواند خاطرات گذشته را زنده کند و آیینه ای برای یادآوری آن باشد، اما یک کتاب و نوشتههای برجا مانده می توانند بیشتر از یک عکس بازتاب دهنده ای پژوهشگرانه از دیروز گمگشته هر یک از ما شود. از این رو نوشتن و ثبت و تلاش در جمع آوری خاطرات می تواند روشنگر واکاوی دالان گذشته شده و چراغی برای بزرگراه آینده باشد. همه ما می دانیم که پدران ما با نم دل آرزوهای بسیاری برای رشد و هدایت ما در سر می پرورانند و می خواهند ما را به قله پیروزی برسانند. همان قلههائی که گاه در اندیشه خود برای پیشرفت و پشت سر گزاردن مدارج عالی تحصیلی ما داشتهاند. دکتر شدن، مهندس شدن، خلبان شدن و آموزگار شدن هر یک از ما، کم و بیش ریشه در آرزوهای گمگشته پدران ما دارند. در روزگار کنونی و در چمبره پر شتاب تکنولوژی و الکترونیک رشتهها و کارهائی سر برون آوردهاند که اگر بخواهیم از آنها نام ببریم مثنوی هزاران کتاب و کوله بارهائی کاغذ است.''' | ||
'''نگارنده با پیشینه خدمت 8 ساله و تلاش بی چون و چرای معاونت پرورشی براین اندیشه ام که در سایه همین آرزوها و همچنین با | '''نگارنده با پیشینه خدمت 8 ساله و تلاش بی چون و چرای معاونت پرورشی براین اندیشه ام که در سایه همین آرزوها و همچنین با پرورشهای سنجیده و علمی و فراهم آوردن زمینه رشد فرزندان است که می توانیم شالوده آینده آنها را محکم و شکوفا کرده و ایران فردا را، ایرانی افتخار آفرین نمائیم. ما می توانیم در کنار فرزندان به گونه یک یاور دلسوز باشیم اما با در نظر داشتن گنجایش و واقعیتهای پیرامونی زندگی کودکان باید این را نیز در نظر بیاوریم که آنها نیز خود به مرور با دانستن گنجایش اندیشهها، آرزوهائی دارند و در سایه انتخاب و آزادی در گزینش است که می توانند به آرزوهای خود جامه عمل بپوشانند. به یاد دارم از دانش آموزی که پدر و مادرش از کارمندان زحمت کش و پر تلاش فرهنگی بودند پرسیدم: "برای آینده ات چهاندیشه ای در سر داری؟" مکثی کرد و به گوشه ای خیره شد و گفت: "دوست دارم در آینده راننده تاکسی بشوم". در اینجا باید اضافه کرد که راننده تاکسی بودن یک عیب نیست، فقط نمونه ای از پاسخ دانش آموز به پرسش است که ثبت آن، گذشته را به یاد این دانش آموز در فردای زندگی خود خواهد انداخت.''' | ||
'''باری، در آغاز بر این اندیشه بوده است که خود به تنهایی وارد کارزار شده و بر سر کلاس با نشستن و گفتگو با دانش آموزان، خاطرات و خواستههای آنان را جمع آوری کنم و بنویسم. اما در میز گردی با اعضای انجمن به این نتیجه رسیدیم که می توان از آرزوهای کوچک و دوست داشتنی دانش آموزان کتابی زیبا و ارزشمند فراهم آورد تا نه تنها در | '''باری، در آغاز بر این اندیشه بوده است که خود به تنهایی وارد کارزار شده و بر سر کلاس با نشستن و گفتگو با دانش آموزان، خاطرات و خواستههای آنان را جمع آوری کنم و بنویسم. اما در میز گردی با اعضای انجمن به این نتیجه رسیدیم که می توان از آرزوهای کوچک و دوست داشتنی دانش آموزان کتابی زیبا و ارزشمند فراهم آورد تا نه تنها در سالهای آینده یک یادگار از گذشته آرزوهای آنها باشد بلکه از آن درس گرفته و در باروری فرزندان خود نیز کوشا شوند. از همین رو به کلاسهای دوره دوم رفته و آرزوهای دانش آموزان را در چند روز پی در پی با کمک آموزگاران جویا شده و جمع آوری نمودیم.''' | ||
'''در پایان، با رهنمودهای مدبرانه مدیریت ارجمند سرکار خانم شریفی تلاش شد | '''در پایان، با رهنمودهای مدبرانه مدیریت ارجمند سرکار خانم شریفی تلاش شد کلاسهای سوم از دوره اول نیز در این زمینه همکاری داشته باشند. بدنبال آن از آموزگاران کلاسها درخواست شد تا پای صحبت دانش آموزان نشسته و حاصل گفتگو با دانش آموزان را در اختیار من بگذارند. پس از آن با کمک دوستانی چون خانم احمدی و خانم جشان پور که از دانشجویان برجسته و خوب رشته مدیریت تبلیغات تجاری هستند، راست و ریس کردن نوشتار آغاز شد و آن را حروفچینی رایانه ای نمودیم. با صفحه بندی و طرح زیبای جلد و با گرفتن مجوز، سرانجام کتاب را به پایان رسانده و آماده چاپ نمودیم. با این آرزو که با چاپ آن در سال تحصیلی 96-95 بتوانیم آن را به دست دانش آموزان رسانده و این کار نه تنها برای آنها بلکه برای آیندگان نیز مفید باشد.''' | ||
== بخشی از آروزهای دانش آموزان == | == بخشی از آروزهای دانش آموزان == | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
- از آنجایی که من به علم ریاضی و علوم علاقه دارم دوست دارم ربات و وسایل برقی درست کنم برای هم وطنانم که وسایل زندگیشان راحت شود. آرزوی بعدی من این است که دانشمند شوم و آرزوی آخرم این است که در مدرسه ساز (ویلن) بزنم. امیر حسین غلامی | - از آنجایی که من به علم ریاضی و علوم علاقه دارم دوست دارم ربات و وسایل برقی درست کنم برای هم وطنانم که وسایل زندگیشان راحت شود. آرزوی بعدی من این است که دانشمند شوم و آرزوی آخرم این است که در مدرسه ساز (ویلن) بزنم. امیر حسین غلامی | ||
- من درجهان یک آرزو دارم،آرزویم این است که یک مهندس ساختمان خوب شوم وحتی یک ویلای بزرگ درتهران بسازم ودرآنجا | - من درجهان یک آرزو دارم،آرزویم این است که یک مهندس ساختمان خوب شوم وحتی یک ویلای بزرگ درتهران بسازم ودرآنجا باخوشبختیهای زیاد در کنار بچههایم زندگی کنم. علی سعیدی | ||
- آرزو دارم فوتبالیست شوم ودر آینده میخواهم مانند "مسی" شوم. سروش سالاری | - آرزو دارم فوتبالیست شوم ودر آینده میخواهم مانند "مسی" شوم. سروش سالاری | ||
== کلاس پنجم == | == کلاس پنجم == | ||
- بهترین آرزوی من این است که روزی بهترین نوازندههای گیتار در دنیا شوم وباصداس بسیار دلنشین این ساز همه را خوشحال کنم، تمام دنیا را ببینم | - بهترین آرزوی من این است که روزی بهترین نوازندههای گیتار در دنیا شوم وباصداس بسیار دلنشین این ساز همه را خوشحال کنم، تمام دنیا را ببینم درکنسرتهای معروف آن کشورها شرکت کنم وبادرآمد آنها کتابخانه بزرگی تاسیس کنم. شایان شاه محمدی | ||
- آرزوی من این است که گیتاریست شوم به این دلیل که گیتار زدن را خیلی دوست دارم وحدود یک سالو دوماه به کلاس گیتار رفته ام به همین دلیل هم دوست ندارم که زحماتم به هدر برود، دوست دارم که یک یا چند کنسرت اجرا کنم تاپدرومادرم را سرافراز کنم. من آرزو دارم که به بهشت بروم چون من در قرآن خوانده ام که انجا خیلی زیبا است ومیوههایی که در آنجا هست جز بهترین و خوشمزه ترین میوهها است واینکه در آنجا هیچ کثیفی وجود ندارد. طاها ابراهیم زاده | - آرزوی من این است که گیتاریست شوم به این دلیل که گیتار زدن را خیلی دوست دارم وحدود یک سالو دوماه به کلاس گیتار رفته ام به همین دلیل هم دوست ندارم که زحماتم به هدر برود، دوست دارم که یک یا چند کنسرت اجرا کنم تاپدرومادرم را سرافراز کنم. من آرزو دارم که به بهشت بروم چون من در قرآن خوانده ام که انجا خیلی زیبا است ومیوههایی که در آنجا هست جز بهترین و خوشمزه ترین میوهها است واینکه در آنجا هیچ کثیفی وجود ندارد. طاها ابراهیم زاده | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
'''- بزرگترین آرزو:ساعتها فقط به این جمله فکر کردم وآرزوهایم مانند یک فیلم از جلوی چشمانم گذشت اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که بزرگترین آرزوی من موفقیت تمامی پسرانم است، دانش آموزانی که مانند فرزندانم آنها را دوست دارم وآرزیم این است که این عزیزان در آینده هرشغلی هستند موفق باشند وطعم خوشبختی را باتمام وجود احساس کنند. بتول رضایی نژاد''' | '''- بزرگترین آرزو:ساعتها فقط به این جمله فکر کردم وآرزوهایم مانند یک فیلم از جلوی چشمانم گذشت اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که بزرگترین آرزوی من موفقیت تمامی پسرانم است، دانش آموزانی که مانند فرزندانم آنها را دوست دارم وآرزیم این است که این عزیزان در آینده هرشغلی هستند موفق باشند وطعم خوشبختی را باتمام وجود احساس کنند. بتول رضایی نژاد''' | ||
'''- آرزو واژه زیبا وامید بخش است که از کودکی باجمله: ای کاش روزی معلم شوم همراه من بوده است. خوشحالم که به این آرزوی خود رسیده ام. همیشه به دنبال کاشها وآرزوهای برآورده شده ام، کاش | '''- آرزو واژه زیبا وامید بخش است که از کودکی باجمله: ای کاش روزی معلم شوم همراه من بوده است. خوشحالم که به این آرزوی خود رسیده ام. همیشه به دنبال کاشها وآرزوهای برآورده شده ام، کاش هاوآرزوهای دیگری می آیند. اکنون آرزو دارم بتوانم معلمی شوم باروش ها، طرحها و ایدههایی که بتوانم به کودکان شهرم به بهترین شکل ممکن آموزش دهم تا دیگر چنین سخنی قلبم را به درد نیاورد که در بندرعباس سطح آموزش بسیار پایین است. به امید آرزو که بهترینها رابیاموزم وآموزش دهم. سیما سلمانی''' | ||
'''- من همیشه آرزو داشتم صبح که از خواب بیدار می شوم تمام تبعیضها از بین رفته باشد و همه واقعیت را ببینند. همه با هم مهربان باشند و هیچگاه دلی شکسته نشود؛ آمین یا رب العالمین. سید محسن حسینی''' | '''- من همیشه آرزو داشتم صبح که از خواب بیدار می شوم تمام تبعیضها از بین رفته باشد و همه واقعیت را ببینند. همه با هم مهربان باشند و هیچگاه دلی شکسته نشود؛ آمین یا رب العالمین. سید محسن حسینی''' | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
'''- آرزو می کنم که در هیچ کجا جنگ و زور گویی و ستمی بر مظلومی صورت نگیرد. رویا قصابی''' | '''- آرزو می کنم که در هیچ کجا جنگ و زور گویی و ستمی بر مظلومی صورت نگیرد. رویا قصابی''' | ||
== | == آرزویهای بی نام و نشان == | ||
دوست دارم در شهری زندگی کنم که چهار فصل خداوند را ببینم. | دوست دارم در شهری زندگی کنم که چهار فصل خداوند را ببینم. | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
پاییز راوقتی که ابرها بی قرار میگیرند،نمیدانم داغدار کدام عزیز هستند،شاید برای برگهایی میگریند که بی صدا میریزند. | پاییز راوقتی که ابرها بی قرار میگیرند،نمیدانم داغدار کدام عزیز هستند،شاید برای برگهایی میگریند که بی صدا میریزند. | ||
رنگ | رنگ برگهای خزان چه بی نظیر است،راه رفتن روی برگها وشنیدن صدای خش خش برگ ها، آهنگی را به این زیبایی شنیده ای؟ | ||
و زمستان را وقتی که بی صدا شب تا صبح برف می بارد،همه جا سفید می شود وچه لذتی دارد،دیدن کودکی که با شوق آدم برفی می سازد. | و زمستان را وقتی که بی صدا شب تا صبح برف می بارد،همه جا سفید می شود وچه لذتی دارد،دیدن کودکی که با شوق آدم برفی می سازد. |
ویرایش