۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
ایشان در ادامه به بیان شیوه کار خود میپردازد و میگوید: هرگاه خواستهام مطلبی را به متن «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] اضافه کنم، کلام او را بهوسیله لفظ «انتهی» پایان برده، سپس کلام خود را بعد از آن آوردهام<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | ایشان در ادامه به بیان شیوه کار خود میپردازد و میگوید: هرگاه خواستهام مطلبی را به متن «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] اضافه کنم، کلام او را بهوسیله لفظ «انتهی» پایان برده، سپس کلام خود را بعد از آن آوردهام<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | ||
نویسنده بعد از آوردن مقدمه [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] بر کتاب «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]، مطالبی را از برخی علما، همچون عثمان بن سعید | نویسنده بعد از آوردن مقدمه [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] بر کتاب «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]، مطالبی را از برخی علما، همچون [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، ابومصعب زبیری، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، ابن ابیخیثمه، [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]]، خطیب، ابن مبارک، [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] و... طی فصولی آورده است؛ مثلا در یک فصل از قول [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، آورده که: از یحیی بن معین درباره مردی که شخصی ضعیف را بین دو ثقه میبیند و میگوید از سند میکاهم و بهصورت نقل ثقه از ثقه روایت میکنم، پرسیده شد و او گفت این کار را نکن...<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | ||
وی در فصلی دیگر از ابن ابیخیثمه نقل میکند که به ابن معین میگوید: شما میگویی: «فلان ليس به بأس» و «فلان ضعيف». او در جواب گفت: درصورتیکه بگویم: «ليس به بأس»، آن راوی ثقه است و اگر بگویم: «هو ضعيف»، او ثقه نیست و حدیثش نوشته نشود. حمزه سهمی نیز از [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] میپرسد: مقصود شما از راویی که دربارهاش میگویی: «فلان لين، أيش تريد به»، چیست؟ در جواب گفت: این شخص ساقط و متروک الحدیث نمیباشد، ولی به سبب چیزی که وی را از عدالت ساقط نمیکند، جرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>. | وی در فصلی دیگر از ابن ابیخیثمه نقل میکند که به ابن معین میگوید: شما میگویی: «فلان ليس به بأس» و «فلان ضعيف». او در جواب گفت: درصورتیکه بگویم: «ليس به بأس»، آن راوی ثقه است و اگر بگویم: «هو ضعيف»، او ثقه نیست و حدیثش نوشته نشود. حمزه سهمی نیز از [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] میپرسد: مقصود شما از راویی که دربارهاش میگویی: «فلان لين، أيش تريد به»، چیست؟ در جواب گفت: این شخص ساقط و متروک الحدیث نمیباشد، ولی به سبب چیزی که وی را از عدالت ساقط نمیکند، جرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>. |
ویرایش