پرش به محتوا

لسان الميزان (8 جلد): تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(لینک درون متنی)
(لینک درون متنی)
خط ۵۱: خط ۵۱:
ایشان در ادامه به بیان شیوه کار خود می‎پردازد و می‎گوید: هرگاه خواسته‎ام مطلبی را به متن «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] اضافه کنم، کلام او را به‎وسیله لفظ «انتهی» پایان برده، سپس کلام خود را بعد از آن آورده‎ام<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.
ایشان در ادامه به بیان شیوه کار خود می‎پردازد و می‎گوید: هرگاه خواسته‎ام مطلبی را به متن «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] اضافه کنم، کلام او را به‎وسیله لفظ «انتهی» پایان برده، سپس کلام خود را بعد از آن آورده‎ام<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>.


نویسنده بعد از آوردن مقدمه [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] بر کتاب «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]، مطالبی را از برخی علما، همچون عثمان بن سعید دارمی، ابومصعب زبیری، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، ابن ابی‎خیثمه، [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]]، خطیب، ابن مبارک، [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] و... طی فصولی آورده است؛ مثلا در یک فصل از قول [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، آورده که: از یحیی بن معین درباره مردی که شخصی ضعیف را بین دو ثقه می‎بیند و می‎گوید از سند می‎کاهم و به‎صورت نقل ثقه از ثقه روایت می‎کنم، پرسیده شد و او گفت این کار را نکن...<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.
نویسنده بعد از آوردن مقدمه [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]] بر کتاب «ميزان الاعتدال» [[ذهبی، محمد بن احمد|ذهبی]]، مطالبی را از برخی علما، همچون [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، ابومصعب زبیری، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، ابن ابی‎خیثمه، [[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]]، خطیب، ابن مبارک، [[شافعی، محمد بن ادریس|شافعی]] و... طی فصولی آورده است؛ مثلا در یک فصل از قول [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، آورده که: از یحیی بن معین درباره مردی که شخصی ضعیف را بین دو ثقه می‎بیند و می‎گوید از سند می‎کاهم و به‎صورت نقل ثقه از ثقه روایت می‎کنم، پرسیده شد و او گفت این کار را نکن...<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.


وی در فصلی دیگر از ابن ابی‎خیثمه نقل می‎کند که به ابن معین می‎گوید: شما می‎گویی: «فلان ليس به بأس» و «فلان ضعيف». او در جواب گفت: درصورتی‎که بگویم: «ليس به بأس»، آن راوی ثقه است و اگر بگویم: «هو ضعيف»، او ثقه نیست و حدیثش نوشته نشود. حمزه سهمی نیز از [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] می‎پرسد: مقصود شما از راویی که درباره‎اش می‎گویی: «فلان لين، أيش تريد به»، چیست؟ در جواب گفت: این شخص ساقط و متروک الحدیث نمی‎باشد، ولی به سبب چیزی که وی را از عدالت ساقط نمی‎کند، جرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>.
وی در فصلی دیگر از ابن ابی‎خیثمه نقل می‎کند که به ابن معین می‎گوید: شما می‎گویی: «فلان ليس به بأس» و «فلان ضعيف». او در جواب گفت: درصورتی‎که بگویم: «ليس به بأس»، آن راوی ثقه است و اگر بگویم: «هو ضعيف»، او ثقه نیست و حدیثش نوشته نشود. حمزه سهمی نیز از [[دارقطنی، علی بن عمر|دارقطنی]] می‎پرسد: مقصود شما از راویی که درباره‎اش می‎گویی: «فلان لين، أيش تريد به»، چیست؟ در جواب گفت: این شخص ساقط و متروک الحدیث نمی‎باشد، ولی به سبب چیزی که وی را از عدالت ساقط نمی‎کند، جرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش