پرش به محتوا

معجم مصطلح الأصول: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
نویسنده، سعى كرده است هر اصطلاحى را كه به‌گونه‌اى مرتبط با علم اصول بوده، گردآورى كرده و درباره آن، توضيحاتى ارائه نمايد. از جمله اصطلاحاتى كه توضيح داده شده است، عبارتند از:
نویسنده، سعى كرده است هر اصطلاحى را كه به‌گونه‌اى مرتبط با علم اصول بوده، گردآورى كرده و درباره آن، توضيحاتى ارائه نمايد. از جمله اصطلاحاتى كه توضيح داده شده است، عبارتند از:


«آداب البحث»: صناعتى نظرى است مربوط به كيفيت مناظره و شرايط صيانت از آن در برابر خبط و اشتباه در بحث و الزام و افحام خصم.
«آداب البحث»:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/7 متن کتاب، ص7]</ref> صناعتى نظرى است مربوط به كيفيت مناظره و شرايط صيانت از آن در برابر خبط و اشتباه در بحث و الزام و افحام خصم.


«الآلة»: واسطه بين فاعل و منفعل در وصول اثر وى به آن مى‌باشد، مانند اره براى نجار. اطلاق«علوم الآلة» بر نحو و صرف نيز به علت واسطه بودن اين علوم بين فاعل مستفيد(مجتهد) و منفعل مستفاد(نص) مى‌باشد.
«الآلة»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/7 همان]</ref>: واسطه بين فاعل و منفعل در وصول اثر وى به آن مى‌باشد، مانند اره براى نجار. اطلاق«علوم الآلة» بر نحو و صرف نيز به علت واسطه بودن اين علوم بين فاعل مستفيد(مجتهد) و منفعل مستفاد(نص) مى‌باشد.


«الآية»: جمع آن، «آيات» بوده و در زبان عربى، در موارد زير، استعمال مى‌شود:
«الآية»:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/7 همان]</ref> جمع آن، «آيات» بوده و در زبان عربى، در موارد زير، استعمال مى‌شود:


1. معجزه، مانند'''«سل بنى اسرائيل كم ءاتينهم من ءاية بينة»'''؛
# معجزه، مانند'''«سل بنى اسرائيل كم ءاتينهم من ءاية بينة»'''؛
# علامت و نشانه، مانند'''«ان ءاية ملكه»'''؛
# عبرت و پند، مانند'''«ان فى ذلك لاية»'''؛
# امر عجيب و غريب، مانند '''«جعلنا ابن مريم و امه ءاية»'''؛
# جماعت و گروه، مانند '''«خرج القوم بآيتهم»'''؛ اى بجماعتهم؛
# برهان و دليل.


2. علامت و نشانه، مانند'''«ان ءاية ملكه»'''؛
«الإباضية»:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/8 متن کتاب، ص8]</ref> فرقه‌اى از خوارجند كه منسوب به عبدالله بن اباض بوده و قائل به كافر بودن مخالفين خود مى‌باشند.


3. عبرت و پند، مانند'''«ان فى ذلك لاية»'''؛
«الابتلاء»:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/8 همان]</ref> در كتاب و سنت، به معناى اختبار، امتحان و تمحيص آمده است، ولى در اصطلاح علم اصول، بر «الوحى الباطن» اطلاق گرديده است.


4. امر عجيب و غريب، مانند '''«جعلنا ابن مريم و امه ءاية»'''؛
«الباطل»:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/54 همان، ص54]</ref> بر هرچيزى كه غير قابل اعتماد و بدون فايده باشد، اطلاق مى‌گردد و عقد باطل، عقدى است كه اصل آن، صحيح نباشد.


5. جماعت و گروه، مانند '''«خرج القوم بآيتهم»'''؛ اى بجماعتهم؛
«البحث»:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/54 همان]</ref> در لغت، به معناى تفحص و تفتيش بوده و در اصطلاح، اثبات نسبت ايجابيه يا سلبيه بين دو شىء، به طريق استدلال مى‌باشد.


6. برهان و دليل.
«البدعة»:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/54 همان]</ref> در لغت، بر هر چيز جديدى اطلاق مى‌شود و در اصطلاح شرع، هر عمل جديدى، غير از عمل صحابه و تابعين است كه دليل شرعى نداشته باشد و بر دو قسم است: «بدعة الهوى» و «بدعة الكفر».


«الإباضية»: فرقه‌اى از خوارجند كه منسوب به عبدالله بن اباض بوده و قائل به كافر بودن مخالفين خود مى‌باشند.
«البرائة الاصلیة»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/55 همان، ص55]</ref>: مراد از آن، اين است كه اصل، برائت ذمه افراد بوده و تحت تعقيب قرار گرفتن افراد، جايز نيست مگر به واسطه حكم محكمه.
 
«الابتلاء»: در كتاب و سنت، به معناى اختبار، امتحان و تمحيص آمده است، ولى در اصطلاح علم اصول، بر «الوحى الباطن» اطلاق گرديده است.
 
«الباطل»: بر هرچيزى كه غير قابل اعتماد و بدون فايده باشد، اطلاق مى‌گردد و عقد باطل، عقدى است كه اصل آن، صحيح نباشد.
 
«البحث»: در لغت، به معناى تفحص و تفتيش بوده و در اصطلاح، اثبات نسبت ايجابيه يا سلبيه بين دو شىء، به طريق استدلال مى‌باشد.
 
«البدعة»: در لغت، بر هر چيز جديدى اطلاق مى‌شود و در اصطلاح شرع، هر عمل جديدى، غير از عمل صحابه و تابعين است كه دليل شرعى نداشته باشد و بر دو قسم است: «بدعة الهوى» و «بدعة الكفر».
 
«البرائة الاصلیة»: مراد از آن، اين است كه اصل، برائت ذمه افراد بوده و تحت تعقيب قرار گرفتن افراد، جايز نيست مگر به واسطه حكم محكمه.


«البرائة الشرعية»: مراد از آن، وظيفه شرعيه‌اى است كه نافى حكم شرعى، هنگام شك در آن و يأس از تحصيل آن مى‌باشد و نویسنده، معتقد است كه وظيفه بودن آن، به معنى غير ناظر بودن آن به واقع است.
«البرائة الشرعية»: مراد از آن، وظيفه شرعيه‌اى است كه نافى حكم شرعى، هنگام شك در آن و يأس از تحصيل آن مى‌باشد و نویسنده، معتقد است كه وظيفه بودن آن، به معنى غير ناظر بودن آن به واقع است.


«التابعى»: كسى است كه حد اقل يكى از صحابه را ملاقات كرده، هر چند مصاحب او نبوده باشد. برخى، تابعين را به پانزده طبقه تقسم كرده‌اند.
«التابعى»:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/62 همان، ص62]</ref> كسى است كه حد اقل يكى از صحابه را ملاقات كرده، هر چند مصاحب او نبوده باشد. برخى، تابعين را به پانزده طبقه تقسم كرده‌اند.


«التابعى المخضرم»: مراد، كسى است كه عصر جاهليت و زمان رسول خدا(ص) را درك كرده، ولى بدون آنكه حضرت را ديده باشد، اسلام آورده است كه از جمله آنها، مى‌توان ابى رجاء عطاردى و سويد بن غفلة را نام برد.
«التابعى المخضرم»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/62 همان]</ref>: مراد، كسى است كه عصر جاهليت و زمان رسول خدا(ص) را درك كرده، ولى بدون آنكه حضرت را ديده باشد، اسلام آورده است كه از جمله آنها، مى‌توان ابى رجاء عطاردى و سويد بن غفلة را نام برد.


«التبادر»: عبارت است از انسباق معنا به ذهن، به مجرد شنيدن آن، بدون كمك گرفتن از هيچ قرينه‌اى كه اين امر، نزد اصوليون، علامت حقيقى بودن استعمال آن لفظ در آن معنا مى‌باشد.
«التبادر»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/65 همان، ص65]</ref>: عبارت است از انسباق معنا به ذهن، به مجرد شنيدن آن، بدون كمك گرفتن از هيچ قرينه‌اى كه اين امر، نزد اصوليون، علامت حقيقى بودن استعمال آن لفظ در آن معنا مى‌باشد.


«التحمل»: به معناى اخذ و گرفتن حديث از شيخ مى‌باشد و طرق آن عبارتند از سماع، قرائت، اجازه، مناوله و...
«التحمل»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/70 همان، ص70]</ref>: به معناى اخذ و گرفتن حديث از شيخ مى‌باشد و طرق آن عبارتند از سماع، قرائت، اجازه، مناوله و...


«التخيير الشرعى»: اصطلاحى است نزد علماى اماميه، به معناى ترخيص شارع در اخذ به يكى از دو اماره، هنگام تعارض آنها و عدم امكان جمع ميان آنها.
«التخيير الشرعى»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8692/1/79 همان، ص79]</ref>: اصطلاحى است نزد علماى اماميه، به معناى ترخيص شارع در اخذ به يكى از دو اماره، هنگام تعارض آنها و عدم امكان جمع ميان آنها.


از ديگر اصطلاحاتى كه توضيح داده شده‌اند، مى‌توان به موارد زير اشاره كرد:
از ديگر اصطلاحاتى كه توضيح داده شده‌اند، مى‌توان به موارد زير اشاره كرد:
خط ۹۶: خط ۹۱:
[[رده:فقه و اصول]]
[[رده:فقه و اصول]]
[[رده:سازمان‌ها، انجمن‌ها، کنگره‌ها، دائرة‌المعارف‌ها، واژه‌نامه‌ها، مجموعه‌ها، مقاله‌ها، سخنرانی‌ها]]
[[رده:سازمان‌ها، انجمن‌ها، کنگره‌ها، دائرة‌المعارف‌ها، واژه‌نامه‌ها، مجموعه‌ها، مقاله‌ها، سخنرانی‌ها]]
[[رده:25 آبان الی 24 آذر(97)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش