مقالات حول مباحث الألفاظ: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
در مقدمه، چهارده مبحث مطرح شده است؛ مباحثى از قبيل فن مستقل نبودن اصول فقه، متصف شدن لفظ به كليت و جزئيت به اعتبار معنايش، وضع، دلالت و...
در مقدمه، چهارده مبحث مطرح شده است؛ مباحثى از قبيل فن مستقل نبودن اصول فقه، متصف شدن لفظ به كليت و جزئيت به اعتبار معنايش، وضع، دلالت و...


در مقصد اول، مبحث اوامر و در مقصد دوم، مبحث نواهى و در مقصد سوم، مبحث مفاهيم و در مقصد چهارم، مبحث عام و خاص و در مقصد پنجم، مبحث مطلق و مقيد مطرح شده است.
در مقصد اول، مبحث اوامر<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8602/1/63 متن کتاب، ص63]</ref> و در مقصد دوم، مبحث نواهى<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8602/1/125 همان، ص125]</ref> و در مقصد سوم، مبحث مفاهيم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8602/1/149 همان، ص149]</ref> و در مقصد چهارم، مبحث عام و خاص<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8602/1/160 همان، ص160]</ref> و در مقصد پنجم، مبحث مطلق و مقيد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8602/1/185 همان، ص185]</ref> مطرح شده است.


نمونه‌اى از كار مؤلف:
نمونه‌اى از كار مؤلف:
خط ۴۷: خط ۴۷:


نویسنده، در ادامه، مى‌افزايد: لازم به ذكر است كه دلالت وضعيه لفظيه، تابع اراده متكلم مى‌باشد، چرا كه دلالت يك لفظ بر يك معنى، فرع وجود عليت بين طرفين يا اشتراك آن دو در علت است، لذا دلالت، در دلالت «انية» و «لمية» و دليل، در دليل«انى» و «لمى» منحصر گرديده است و مجرد وضع يك لفظ براى يك معنا، نه باعث مى‌شود كه موضوع، علت براى موضوع‌له باشد و نه معلول آن و نه مشترك با آن در علت، پس به‌تنهايى موجب علم و دلالت نمى‌گردد و تنها باعث خطور و حضور در ذهن مى‌شود و عليت، فقط بين لفظ موضوع صادر شده از متكلم عارف به وضع، در مقام افاده و بين مراد وى ثابت مى‌باشد؛ چون در اين‌صورت، لفظ، از اراده متكلم منبعث مى‌گردد؛ به‌گونه انبعاث معلول از علت خويش، پس با آن لفظ، بر اراده متكلم استدلال مى‌شود؛ به‌گونه استدلال با معلول بر علتش و پس از دلالت بر مراد متكلم، در مرحله دوم، بر واقع دلالت مى‌كند اگر گوينده، معصوم يا مطلب بديهى و متكلم صادق باشد؛ چون در اين‌صورت، بين واقع و مراد متكلم، تلازم وجود دارد، پس مدلول اوليه لفظ، مراد گوينده و ضمير وى است...
نویسنده، در ادامه، مى‌افزايد: لازم به ذكر است كه دلالت وضعيه لفظيه، تابع اراده متكلم مى‌باشد، چرا كه دلالت يك لفظ بر يك معنى، فرع وجود عليت بين طرفين يا اشتراك آن دو در علت است، لذا دلالت، در دلالت «انية» و «لمية» و دليل، در دليل«انى» و «لمى» منحصر گرديده است و مجرد وضع يك لفظ براى يك معنا، نه باعث مى‌شود كه موضوع، علت براى موضوع‌له باشد و نه معلول آن و نه مشترك با آن در علت، پس به‌تنهايى موجب علم و دلالت نمى‌گردد و تنها باعث خطور و حضور در ذهن مى‌شود و عليت، فقط بين لفظ موضوع صادر شده از متكلم عارف به وضع، در مقام افاده و بين مراد وى ثابت مى‌باشد؛ چون در اين‌صورت، لفظ، از اراده متكلم منبعث مى‌گردد؛ به‌گونه انبعاث معلول از علت خويش، پس با آن لفظ، بر اراده متكلم استدلال مى‌شود؛ به‌گونه استدلال با معلول بر علتش و پس از دلالت بر مراد متكلم، در مرحله دوم، بر واقع دلالت مى‌كند اگر گوينده، معصوم يا مطلب بديهى و متكلم صادق باشد؛ چون در اين‌صورت، بين واقع و مراد متكلم، تلازم وجود دارد، پس مدلول اوليه لفظ، مراد گوينده و ضمير وى است...
==پانویس ==
<references />


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
خط ۵۸: خط ۶۲:
[[رده:اصول فقه (مباحث خاص)]]
[[رده:اصول فقه (مباحث خاص)]]
[[رده:مباحث الفاظ]]
[[رده:مباحث الفاظ]]
[[رده:25 آبان الی 24 آذر(97)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش