۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
صاحب جواهر، محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها
جز
جایگزینی متن - 'مى نمود' به 'می‌نمود'
جز (جایگزینی متن - 'مى شوند' به 'می‌شوند') |
جز (جایگزینی متن - 'مى نمود' به 'می‌نمود') |
||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE00079AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
| خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
از ديگر آثار شيخ، تأسيس ساختمان هاى مجاور مسجد كوفه است. | از ديگر آثار شيخ، تأسيس ساختمان هاى مجاور مسجد كوفه است. | ||
شيخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت، او بود كه حركت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شبها پايه گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حركت میكردند و شب را در آنجا بيتوته و عبادت | شيخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت، او بود كه حركت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شبها پايه گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حركت میكردند و شب را در آنجا بيتوته و عبادت می‌نمودند و احداث اين ساختمان در رابطه با اين برنامه‌ها بود. | ||
ساختن گلدسته براى مسجد كوفه، احداث وضوخانه و مكانى براى سكونت خادمان مسجد سهله، بناى ساختمان حرم حضرت مسلم بن عقيل(س) و حرم هانى بن عروه(س) در كوفه از كارهاى عمرانى صاحب جواهر است. | ساختن گلدسته براى مسجد كوفه، احداث وضوخانه و مكانى براى سكونت خادمان مسجد سهله، بناى ساختمان حرم حضرت مسلم بن عقيل(س) و حرم هانى بن عروه(س) در كوفه از كارهاى عمرانى صاحب جواهر است. | ||
| خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
# شيخ عبدالله نعمت عاملى | # شيخ عبدالله نعمت عاملى | ||
او تلاش ديگران را مى ستود و آنان را تشويق | او تلاش ديگران را مى ستود و آنان را تشويق می‌نمود. زمانى «ازرى» شاعر عرب قصيده بسيار زيبايى در مدح اهل‌بيت مى سرايد كه به قصيده «هانيه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او می‌گوید: آرزو دارم قصيده «هانيه» ازرى در نامه عمل من نوشته شود و كتاب «جواهر» من در نامه عمل او. | ||
اواخر ماه رجب 1266ق بود و صاحب جواهر در بستر بيمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بيايند. همه با چهره‌اى غمناك از مريضى مرجع تقليد شیعیان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شيخ مرتضى كجاست؟ | اواخر ماه رجب 1266ق بود و صاحب جواهر در بستر بيمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بيايند. همه با چهره‌اى غمناك از مريضى مرجع تقليد شیعیان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شيخ مرتضى كجاست؟ | ||