۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
جز (جایگزینی متن - 'آيةالله' به 'آیتالله') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE08795AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
ربانى شيرازى در كنار فعالیتهای شغلى، براى تكميل اطلاعات دينى به مدرسه علميه آقا بابا خان رفت. | ربانى شيرازى در كنار فعالیتهای شغلى، براى تكميل اطلاعات دينى به مدرسه علميه آقا بابا خان رفت. | ||
بعد چندى در سال 1327ش پس از كسب علم و معرفت در حوزه علميه شيراز - در زمان مرجعيت | بعد چندى در سال 1327ش پس از كسب علم و معرفت در حوزه علميه شيراز - در زمان مرجعيت آیتالله بروجردى - به قم مشرف شد. چند سالى در مدرسه حجتيه مسكن گزيد و از درس اساتيد و مراجع معظم آن زمان از جمله حضرت آیتالله بروجردى بهرهمند شد تا آنكه ازدواج كرد و به منزلى كه در يكى از محلههاى مستضعفنشين قم اجاره كرده بود نقل مكان نمود. بنا داشت كه از سهم امام مصرف نكند و به همين سبب براى امرار معاش به كسب و كار پرداخت. چون كتابشناس بود، بيشتر سعى مىكرد كه از طريق خريد و فروش كتاب هزينه زندگىاش را تأمين كند گاهى هم فرش معامله مىكرد. | ||
حضور | حضور آیتالله ربانى شيرازى در حوزه درس آیتالله بروجردى به گونهاى ملموس و محسوس بود كه اگر تصادفاً روزى نمىتوانست در كلاس درس حاضر شود، همگان متوجه عدم حضور وى مىشدند. بارها اتفاق افتاده بود كه آیتالله بروجردى از ميان آن همه شاگرد كه به درس وى حاضر مىشدند سراغ آقاى ربانى را گرفته بود و وقتى گفته مىشد كه كسالت دارد و مريض است افرادى را به نيابت از خود جهت عيادت و احوالپرسى او به منزلشان مىفرستاد. جلب توجه استاد به شاگرد به سبب نقدهاى دقيق علمى آیتالله ربانى به كلام حضرت آیتالله بروجردى بود كه بارها استاد را وادار به تجديد نظر در رأى و مطلب ارائه شده كرده بود. | ||
بنا به پيشنهاد | بنا به پيشنهاد آیتالله بروجردى مبنى بر تشكيل و تأسيس مكتب فقهى جديدى - تحت عنوان «فقه الحديث» - آیتالله ربانى يكى از سه نفر شاگردان ممتاز و قبول شدگان از بين شصت نفر شاگردان برجسته معظمله بود كه در احياء [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائلالشيعه]] از طريق تصحيح و تعليق و چاپ، همت گمارد. ضمن اينكه در گروه تدوين كتاب «جامع الحديث» نيز حضور فعال داشت. | ||
فقط قدرت علمى و دقت نظر مرحوم ربانى نبود كه منزلت وى را نزد استاد بالا برده بود بلكه روح دينى و فكر روشن و تقواى شديد او در امر دين نيز از ديگر علل علاقه | فقط قدرت علمى و دقت نظر مرحوم ربانى نبود كه منزلت وى را نزد استاد بالا برده بود بلكه روح دينى و فكر روشن و تقواى شديد او در امر دين نيز از ديگر علل علاقه آیتالله بروجردى به وى به شمار مىرفت. اين اعتماد استاد به شاگرد تا جايى بود كه مكرر آقاى ربانى را به عنوان نماينده خويش براى رسيدگى به امور مسلمين به شهرهاى مختلف مىفرستاد. | ||
آیتالله ربانى از سال 1349ش با مطرح شدن حكومت اسلامى از ناحيه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) درصدد برآمد تا با سازماندهى روحانیون انقلابى و فرستادن آنها به نقاط مختلف كشور به پرورش كادرهاى لازم براى شركت در يك قيام همگانى و به دست گرفتن پستهاى كليدى در حكومت آينده بپردازد. | |||
همين امر به همراه بعضى از مسائل ديگر كه عليه ساواک برنامهريزى شده بود باعث شد كه او چندين بار بازداشت و تبعيد شود. | همين امر به همراه بعضى از مسائل ديگر كه عليه ساواک برنامهريزى شده بود باعث شد كه او چندين بار بازداشت و تبعيد شود. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
او علاوه بر سفر به كردستان سفرهاى ديگرى به مناطق بحران زده اوائل انقلاب داشته است مانند آذربايجان و فارس كه به دستور [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] (ره) وارد آن مناطق شده و با حضور خود باعث امنيت در آن مناطق شد. | او علاوه بر سفر به كردستان سفرهاى ديگرى به مناطق بحران زده اوائل انقلاب داشته است مانند آذربايجان و فارس كه به دستور [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] (ره) وارد آن مناطق شده و با حضور خود باعث امنيت در آن مناطق شد. | ||
تسلط | تسلط آیتالله ربانى بر فقه شيعه و قانون اساسى سبب شد كه يكى از فقيه شوراى نگهبان و يكى از نمايندگان مؤثر در مجلس خبرگان باشد. | ||
== آثار== | == آثار== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
مواضع قاطعانه | مواضع قاطعانه آیتالله ربانى شيرازى دشمنان ايشان را بر آن داشت كه وى را مورد تهديد قرار دهند و وقتى صلابت و ايشان را مشاهده كردند دست به ترور او زدند و در نهم فروردين سال 1360 در راه بازگشت از جهاد سازندگى، براى چندمين بار او را مورد سوء قصد قرار دادند به سوى ايشان تيراندازى كردند كه يكى از گلولهها به گردن وى اصابت كرد اما جان سالم بهدر برد. تا اينكه در تاريخ هفدهم اسفند 1360 كه براى شركت در جلسات شوراى نگهبان از شيراز عازم تهران بودند، در بين راه دليجان و محلات، اتومبيل ايشان پس از تركيدن لاستيك آن توسط گلوله از جاده منحرف و واژگون شد. هنوز ساعاتى از انتقال ايشان به درمانگاه نگذشته بود كه خبر رسيد روح پاکش از محنت آباد دنيا پرواز كرد. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش