پرش به محتوا

كنوز الذهب في تاريخ حلب: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۹: خط ۳۹:
در مقدمه كتاب<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/7 مقدمه کتاب، ص7]</ref>، كتاب‌شناسى مختصرى از كتاب‌هاى با موضوع تاريخ حلب نوشته شده كه از آن جمله است: «تاريخ حمدان الاثاربى» ابوالفوارس حمدان بن عبدالرحيم الاثاربى، «تاريخ العظيمى» ابوعبداللّه محمد بن على التنوخى، «بغية الطلب فى تاريخ حلب» عمر بن ابى حرادة معروف به ابن العديم، «الزبد و الضرب فى تاريخ حلب» رضى‌الدين محمد بن الحنبلى، «حضرة النديم من تاريخ ابن العديم» حسن بن عمر بن حبيب معروف به ابن حبيب الحلبى، «اليواقيت و الضرب فى تاريخ حلب» منسوب به اسماعيل ابى الفداء.
در مقدمه كتاب<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/7 مقدمه کتاب، ص7]</ref>، كتاب‌شناسى مختصرى از كتاب‌هاى با موضوع تاريخ حلب نوشته شده كه از آن جمله است: «تاريخ حمدان الاثاربى» ابوالفوارس حمدان بن عبدالرحيم الاثاربى، «تاريخ العظيمى» ابوعبداللّه محمد بن على التنوخى، «بغية الطلب فى تاريخ حلب» عمر بن ابى حرادة معروف به ابن العديم، «الزبد و الضرب فى تاريخ حلب» رضى‌الدين محمد بن الحنبلى، «حضرة النديم من تاريخ ابن العديم» حسن بن عمر بن حبيب معروف به ابن حبيب الحلبى، «اليواقيت و الضرب فى تاريخ حلب» منسوب به اسماعيل ابى الفداء.


در جلد اول، درباره شرح حال كسانى كه در حلب مدفون گشته، عجايبى كه در آن ظاهر شده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/136 متن کتاب، ص136]</ref> ، مدارس اين شهر، مكاتب ايتام، دروازه‌ها و ديوارها، نهرها، قنات‌ها، كنيسه‌هاى و مانند آن سخن رفته است. نویسنده به بيان وقايع و حوادثى پرداخته كه خود شاهد آنها بوده و چه بسا به جهت موقعيت خود، در آنها دستى داشته است.
در جلد اول، درباره شرح حال كسانى كه در حلب مدفون گشته<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/104 متن کتاب، ص104]</ref>، عجايبى كه در آن ظاهر شده<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/136 متن کتاب، ص136]</ref> ، مدارس اين شهر، مكاتب ايتام، دروازه‌ها و ديوارها، نهرها، قنات‌ها، كنيسه‌هاى و مانند آن سخن رفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/205 متن کتاب، ص205]</ref> نویسنده به بيان وقايع و حوادثى پرداخته كه خود شاهد آنها بوده و چه بسا به جهت موقعيت خود، در آنها دستى داشته است.


در فصل پنجم، پس از اشاره به اين قول كه اگر كسى عاشق بميرد، مانند شهيد است، به ذكر نام و گوشه‌اى از ماجراى بعضى از عشّاق معروف حلب پرداخته است.
در فصل پنجم، پس از اشاره به اين قول كه اگر كسى عاشق بميرد، مانند شهيد است، به ذكر نام و گوشه‌اى از ماجراى بعضى از عشّاق معروف حلب پرداخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/53 متن کتاب، ص53]</ref>


در فصل ششم، به منافع بعضى از سنگ‌ها از جمله ياقوت و فيروزه و درب‌هاى معروف حلب مانند: درب الاسفريس، درب الناصريه، درب البذادرة اشاره شده است.
در فصل ششم، به منافع بعضى از سنگ‌ها از جمله ياقوت و فيروزه و درب‌هاى معروف حلب مانند: درب الاسفريس، درب الناصريه، درب البذادرة اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/77 همان، ص77]</ref>


فصل هفتم به شرح حال ملوك، خلفا و بزرگانى كه در اين شهر دفن شده‌اند اختصاص دارد. صلاح‌الدين يوسف بن ايوب كه در مدرسه سلطانيه مدفون است، محمد ملك اشرف عزالدين فرزند صلاح‌الدين، ملك صالح بن نورالدين شهيد مدفون در خانقاه، مؤيد بن سلطان صلاح‌الدين و دقيانوس پادشاه معروف عصر اصحاب كهف از جمله آن افراد هستند.
فصل هفتم به شرح حال ملوك، خلفا و بزرگانى كه در اين شهر دفن شده‌اند اختصاص دارد. صلاح‌الدين يوسف بن ايوب كه در مدرسه سلطانيه مدفون است، محمد ملك اشرف عزالدين فرزند صلاح‌الدين، ملك صالح بن نورالدين شهيد مدفون در خانقاه، مؤيد بن سلطان صلاح‌الدين و دقيانوس پادشاه معروف عصر اصحاب كهف از جمله آن افراد هستند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/104 همان، ص104]</ref>


در فصل‌هاى هشتم و نهم، به بعضى از عجائب اين شهر اشاره شده است كه در مواردى، بيشتر شبيه به افسانه است تا واقعيت؛ از جمله چشمه‌اى كه آبى گوارا داشته و حيوانات از آن مى‌نوشند اما وقتى آب آن از كوه سرازير مى‌گردد، به سنگ تبديل مى‌شود. همچنين آتشى كه بين اقشهر و أنطاكيه وجود داشته و يك قصبه را در خود جاى مى‌دهد.
در فصل‌هاى هشتم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/136 همان، ص136]</ref> و نهم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/178 همان، ص178]</ref>، به بعضى از عجائب اين شهر اشاره شده است كه در مواردى، بيشتر شبيه به افسانه است تا واقعيت؛ از جمله چشمه‌اى كه آبى گوارا داشته و حيوانات از آن مى‌نوشند اما وقتى آب آن از كوه سرازير مى‌گردد، به سنگ تبديل مى‌شود. همچنين آتشى كه بين اقشهر و أنطاكيه وجود داشته و يك قصبه را در خود جاى مى‌دهد.


فصل دهم، به ذكر نام و خصوصيات مساجد، مدارس فرق اربعه، خانقاه‌ها، زوايا، رباطها و بيمارستان‌هاى حلب اختصاص يافته است.
فصل دهم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/205 همان، ص205]</ref>، به ذكر نام و خصوصيات مساجد، مدارس فرق اربعه، خانقاه‌ها، زوايا، رباطها و بيمارستان‌هاى حلب اختصاص يافته است.


نویسنده در سه فصل پايانى، به تشريح و بيان موقعيت قلعه‌ها، ديوارها، نهرها، قنات‌ها، كوه‌ها و كنيسه‌هاى اين شهر پرداخته است.  
نویسنده در سه فصل پايانى، به تشريح و بيان موقعيت قلعه‌ها<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13847/1/525 همان، ص525]</ref>، ديوارها، نهرها، قنات‌ها، كوه‌ها و كنيسه‌هاى اين شهر پرداخته است.  


نویسنده در جزء دوم، به ترتيب حروف الفبا، به معرفى اعلام شهر حلب پرداخته و پس از آن نواب حلب را معرفى كرده است. برخى از اين افراد عبارتند از: اكثم بن صيفى، ابراهيم ابواسحاق شيرازى، بلال بن حمامة، براء بن معرور، تميم دارى، ثابت بن قيس بن شماس، جابر بن عبدالله، جذيمة بن مالك، حسان بن بلال بن حارث.
نویسنده در جزء دوم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13848/1/5 همان،ج2، ص5]</ref> ، به ترتيب حروف الفبا، به معرفى اعلام شهر حلب پرداخته و پس از آن نواب حلب را معرفى كرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13848/1/102 همان،ج2، ص102]</ref> برخى از اين افراد عبارتند از: اكثم بن صيفى، ابراهيم ابواسحاق شيرازى، بلال بن حمامة، براء بن معرور، تميم دارى، ثابت بن قيس بن شماس، جابر بن عبدالله، جذيمة بن مالك، حسان بن بلال بن حارث.


== وضعيت كتاب==
== وضعيت كتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش